دوهفتهای که گذشت پر از حماسه بود، اما افسوس که ابعاد خیلی از حماسهها را نمیتوان سنجید؛ در حالی که افزایش قیمت جهانی برنج و سایر دسیسههای داخلی و خارجی باعث شرمندگی دولت و افزایش بهای برنج شد، در حالی که شایعهی غیبت محمدرضا لطفی در کنسرت شیدا نان چندین خبرنگار را فراهم کرد، در حالی که یکنفر از نظریهی مدیریت جهان خودش بهشدت دفاع کرد و در یک حال دیگر که رویمان نمیشود اینجا بنویسیم، رویدادهای مجاز اخیر را مرور میکنیم و اوضاع هرطور باشد، انرژی هستهای خوب است.
یکم: آیا رادیو جوان در دست مافیای فساد بود؟
یکی از بزرگترین مشکلات کشور حل شد؛ برکناری شهرام گیلآبادی از مدیریت شبکهی رادیویی جوان، همگان را به حل مشکل جهانی برنج، مشکل جهانی مسکن، مشکل جهانی زمینهای شیراز، مشکل جهانی مطالبات معلمان و بسیاری از معضلات کشور امیدوار کرد. یک مقام آگاه هم از تعطیلی قریبالوقوع رادیو جوان بهعلت انبارگردانی و افزایش بهای نفت خبر داد و سپس ناپدید شد.
دوم: خبر ویژه
در اختتامیهی نمایشگاه بزرگ کتاب تهران، وزیر ارشاد ضمن دفاع از سیاستهای جمعآوری برخی کتابها از نمایشگاه، از آنهایی که مردم ایران را به کتاب نخواندن متهم میکنند، بهشدت انتقاد کرد. منابع آگاه ضمن حمایت از وزیر ارشاد و یادآوری تعداد آبمیوهها و بروشورهای توزیعشده در نمایشگاه بهعنوان بارزترین شاخص فرهنگی کتابخوانی در ایران، در بیانیهای اعلام کردند که هرکس میگوید ایرانیها کتاب نمیخوانند، از دلبرکان مارکز و زن اثیری هدایت صدبار بدتر است. در این بیانیه همچنین از «ع.د» و «ع.م» و «م.س.الف» بدون هیچ دلیلی انتقاد شده و نسبت به توجیه خودجوش آنها هشدار داده شده است.
سوم: تاریخ هنر و ادب جهان به روایت کمال تبریزی
کمال تبریزی افزود: «سریال شهریار ارث پدری من است و من دلم خواسته که روایت خودم را از این شاعر برجسته بسازم و به بهار و ایرجمیرزا و دهخدا و عارف قزوینی و نیما و خود شهریار هم ربطی ندارد.» وی با تبیین تخیلات خود از شخصیتهای ادبی برجستهی معاصر به خانوادههای آنان هشدار داد با سنگاندازی در راه او، تاریخ را آنگونه که بوده تعریف نکنند تا وی بتواند تکلیف همهی این شخصیتها را با عاقبتبهخیری در سریالش مشخص کند. وی همچنین به تلویزیون و همهی بازماندگان چیزهایی نسبت داد که به ما مربوط نیست.
چهارم: کنسرت بزرگ کتککاری اساتید
در گزارش یک روزنامهنگار از کنسرت گروه شیدا چنین میخوانیم: «لطفی اما آنها را پیش انداخت و خود کنارشان نشست و آهسته و پیوسته دست به ساز داشت و نگاهشان کرد تا جوانان مکتبخانهی کنونیاش در برابر این همه مشتاق، با اعتماد به نفس سر بلند کنند و بنوازند.» اما در متن گزارش اشاره نشده است که آیا مسؤولیت زد و خوردهای رسانهای پس از کنسرت و نیز نبرد تنبهتن با بقیهی موسیقیدانهای برجسته را خود لطفی بر عهده میگیرد یا شاگردانش. در همین راستا یک استاد بزرگ موسیقی هم به خبرنگار لوح گفت: «خودم بزرگش کردهام!»، اما نیفزود چه کسی را بزرگ کرده است.
پنجم: فکر کردی یزد هم پاریس است؟
ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد به شهرام ناظری اجازهی برگزاری کنسرت را نداد؛ در بیانیهی مؤسسهی برگزارکنندهی این کنسرت هم چیز خاصی نمیخوانیم. میتوان نتیجه گرفت که یک اتفاق اداری طبیعی رخ داده است.
ششم: حمایت سیلویو برلوسکنی از مهران مدیری
گویا استقبال کشورهای عربی از سریال «مرد هزارچهره»ی مهران مدیری شدید بوده و این سریال با نام «آقای شصتچی» در بلاد عربها منتشر شده است؛ تا کنون چهل و سه طایفه در عربستان، پزشکان چهار کشور، سندیکای دزدهای امارات و پلیس اتحادیهی عرب از این سریال بهعلت توهین به «قشر زحمتکش» خود شکایت کردهاند و خواستار برخورد سازمانهای جهانی حقوق بشر با عوامل این مجموعه شدهاند.
هفتم: پاسخ به نامهها
دوست ادبدوست و فرهیخته، جناب آقای خالد حسینی، نویسندهی مشهور افغان؛ نامهی شما را مبنی بر ورودتان به ایران را دریافت کردیم و خبر هم جمعهشب تایید شد؛ با توجه به وضعیت کنونی افغانستان و اشتراکهای فرهنگی و هنری فراوانی که بین اوضاع دو کشور هست، امیدواریم سفر شما باعث شود که شعبهای از وزارت ارشاد ما را به افغانستان ببرید تا رشد چندصد درصدی فرهنگ و هنر در آنجا هم اتفاق بیفتد. لطفا برای پارهای توضیحات و سیر مراحل اداری سری به محل وزارتخانه بزنید.
No comments:
Post a Comment