به گروه اینترنتی جذاب و پر از تفریحات جالب جرقه خوش آمدید. از آرشیو ما در پایین صفحه نیز دیدن کنید

Sunday, August 10, 2008

..*..*.. JaRaGhe ..*..*.. RooZaaNe (No. 986)

 
 
 
    
   
 

 

 
 
 
 
 

 

 

 

 

986

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 986 :: دوشنبه 21 مرداد 1387

Mobin_s2004@yahoo.com

فيلم کامل مراسم افتتاحيه المپيک
+ ويدئوي آتش بازي مراسم افتتاحيه


آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (985) اينجا را کليک کنيد


عناوين برخي از مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • فيلم کامل مراسم افتتاحيه المپيک
  • شميم گل نرگس
  • تصاوير زيبائي از هفت رنگ رنگين کمان
  • مشاهده پیشرفت دبی با مقایسه عکسهای ماهواره ای
  • معرفي و دانلود فيلم : ايرلندي سياه
  • دانلود فيلم مستند و ورزشي : صدويک پرنده استراليائي
  • دانلود انيميشن : James and the Giant Peach
  • آلبوم جدید و زیبای حمید رهنورد به نام قول و قرار
  • آهنگ زيباي شهسوار روزگار باصداي ابراهيم زماني
  • اجراي بازيها و برنامه هاي جاواي موبايل در كامپيوتر
  • بازی های تابستانی با Summer Games 2008
  • معرفي و دانلود بازيهاي کامپيوتري: بازي تنيس خياباني
  • بیانیه اعتراض آمیز طرفداران دولت نهم به انتخاب "علی کردان" به عنوان وزیر کشور
  • سفر به المپیک با گوگل ارث!
  • رزم من و جدول
  • خاطرات يك مرده 12
  • جديدترين شماره از ماهنامه Reader's Digest
  • دوربین 50 مگاپیکسلی Hasselblad با بزرگترین سنسور جهان
  • شرايط ازدواج (طنز)
  • ۱۱ حقایقی تلخ در مورد مردان
  • اگر مهدي به عنوان امام دوازدهم شيعيان زنده است پس چرا شيعيان اينقدر مشكلات مختلف دارند؟
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

تصاوير بسيار زيبايي از مراسم افتتاحيه المپيک
شميم گل نرگس
نرم افزار تحت وب
تصاويري از ميوه هاي عجيب
خرید انواع مدارک در دو کلیک
چند مدرک با هم بخرید، تخفیف هم می‏دهند!
زشت ترين هواپيماهاي جهان
ساخته های عجیب و غریب
تاریخچه کعبه از حضرت آدم تا سال 2012!
تصاوير زيبائي از هفت رنگ رنگين کمان
مشاهده پیشرفت دبی با مقایسه عکسهای ماهواره ای
ناگفته‌هاي عضو سابق گروهك منافقين از هجده سال زندگي
در قرارگاه اشرف

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

روز دوم هم براي ايران بدون مدال پايان يافت

 دومين روز بازي هاي المپيك 2008 پكن براي كاروان ورزشي ايران مانند روز نخست بدون مدال به پايان رسيد.
رقابت هاي روز دوم در حالي براي ايران شروع شد كه آرش مير اسماعيلي با برد اولين حريف خود اميدها را براي كسب نخستين مدال كاروان ورزشي پررنگ كرد؛ اما زماني كه در دومين بازي خود در مصاف با حريف ژاپني با نتيجه سنگين20 بر صفر تن به شكست داد، چشم هاي منتظر مدال از روي تاتامي جودو نااميدانه گرفته شد.
در ساير رشته ها نتايج زير به دست آمد.

بسكتبال
تيم ملي ايران در نخستين ديدار مغلوب تيم روسيه قهرمان اروپا شد.
ملي پوشان از ساعت 5:30 دقيقه بامداد به وقت تهران به مصاف تيم روسيه رفتند و در پايان با نتيجه 71 بر 49 بازي را به اين تيم واگذار كردند.

جودو
حذف تنها شانس مدال
آرش ميراسماعيلي در وزن 66- كيلوگرم نخستين بازي خود را در برابر نماينده لهستان با پيروزي به پايان برد؛ اما با قبول شكست در مصاف با نماينده ژاپن شانس طلا را از دست داد.
نماينده 66 كيلو گرم ايران با قبول اين شكست وارد گروه بازنده ها شد و در نخستين ديدار در برابر نماينده دومنيكن به پيروزي شد و در دومين ديدار مغلوب جودو كار ازبك شد و شانس مدال از ميان رفت.
ميراسماعيلي در رده‌بندي اين وزن نهم شد.

بوكس
سپهوند صعود كرد
مرتضي سپه وند نماينده وزن 64 كيلوگرم با كسب پيروزي در نخستين ديدار خود به دور بعد راه پيدا كرد.
نماينده بوكس ايران در بازي اول براي رودرو شدن با بوكسور تونسي وارد رينگ شد. وي در مصاف با هسيني حمزه با نتيجه 16 بر 4 پيروز شد.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

ايرلندي سياه‎‎
Black Irish


نويسنده و کارگردان: براد گان. موسيقي: جان فريزل. مدير فيلمبرداري: مايکل فيموجناري. تدوين: آندرئا بوتيگليه رو. ‏طراح صحنه: شارون لوموفسکي. بازيگران: برندان گليسون[دزموند مک کي]، مايکل انگارانو[کول مک کي]، تام ‏گوييري[تري مک کي]، اميلي ون کمپ[کاتلين مک کي]، مليسا ليو[مارگرت مک کي]، مايکل ريسپولي[جويي]، فين ‏کرتين[مربي]. 95 دقيقه. محصول 2007 آمريکا. برنده جايزه تماشاگران و جايزه هيئت داوران جشنواره فلوريدا، برنده ‏بهترين فيلم از جشنواره جکسون هول، برنده جايزه بهترين بازيگر مرد/مايکل انگارانو-بهترين فيلم و بهترين بازيگر ‏نقش مکمل/تيم گوييري از متد فست، برنده جايزه بهترين فيلم از جشنواره نيوپورت بيچ. ‏
اصرار کول مک کي 16 ساله اهل جنوب بوستون براي مستقل شدن، او را در برابر خانواده ايرلندي/کاتوليک خود ‏قرار مي دهد. برادر بزرگ ترش تري وارد دنياي جنايت و مواد مخدر شده، خواهرش کاتلين که آبستن شده، به جايي ‏دور فرستاده مي شود تا مايه شرم ساري خانواده نباشد و دزموند-پدر کول- روزها را با مستي ناشي از الکل و افسوس ‏خوردن سپري مي کند. تنها چيزي که سبب مقاومت کول مي شود علاقه به بيس بال و استعدادش در اين زمينه است. او ‏با وجود بي اعتنايي خانواده اش به توانايي هاي وي، سعي دارد تا قهرمان اين رشته ورزشي شود. براي اين کار تصميم ‏دارد تا به هر قيمتي که شده وارد مسابقات ايالتي شود. تصميمي که زندگي خانواده او را تغيير خواهد داد...‏

چرا بايد ديد؟
براد گان نام آشنايي نيست. اولين تجربه اش در سينما به سال 2006 و نوشتن فيلمنامه شکست ناپذير يا سرسخت براي ‏اريکسون کور باز مي گردد. يک درام زندگي نامه اي/ورزشي درباره وينس پاپل بازيکن تيم ‏Philadelphia Eagles‎‏ ‏که استقبال تجاري خوبي از آن شد. ايرلندي سياه اولين فيلم او در مقام نويسنده و کارگردان است که مي توان اولين قدم ‏او براي ساختن يک کارنامه موفق هنري به شمار رود. نقدهاي مثبتي که روي فيلم نوشته شده و جوايزي که دريافت ‏کرده، نشان از زايش يک فيلمساز خوش قريحه دارد. ‏
ايرلندي سياه يک فيلم قابل اعتنا از سينماي مستقل آمريکاست که با بودجه اي معادل 3 ميليون دلار ساخته شده است. ‏فيلمنامه به دقت نوشته شده آن از ملودرام هاي رايج به شدت دور است و از تجارب شخصي گان ريشه گرفته است. ‏قهرمان جوان او نمونه اي آرماني از مقاومت در برابر دنياي بي رحمي است که انگار از دل فيلمهاي کلاسيک سينماي ‏آمريکا بيرون آمده است. گان حوادث روزمره او را چون ماجراهايي بزرگ پرورانده و با جزئيات کامل به تصوير ‏کشيده تا درامي قابل قبول از زندگي در آمريکاي امروز ارائه دهد. مطالعه او درباره قوميت، ريشه هاي مذهبي و ‏مشکلات اجتماعي فيلم را به نمونه اي ميکروسکوپي از جامعه بوستون تبديل کرده است. سهم اصلي در جذابيت و ‏موفقيت فيلم متعلق به بازيگر نقش اصلي مايکل انگارانو است که تا امروز چندان شناخته شده نبود. اما بايد منتظر ماند و ‏او را در فيلم هاي تازه تري ديد. برندان گليسون نيز بي نياز از هر گونه تعريف، همچون هميشه عالي است!‏
ژانر: درام. ‏

براي مشاهده تصاويري از اين فيلم روي اين لينک کليک کنيد
 

لينکهاي دانلود (نسخه اورجينال)
http://rapidshare.com/files/81122874/intimid-blackirishbb.part1.rar 
http://rapidshare.com/files/81122852/intimid-blackirishbb.part2.rar 
http://rapidshare.com/files/81122843/intimid-blackirishbb.part3.rar 
http://rapidshare.com/files/81122876/intimid-blackirishbb.part4.rar 
http://rapidshare.com/files/81122905/intimid-blackirishbb.part5.rar 
http://rapidshare.com/files/81122898/intimid-blackirishbb.part6.rar 
http://rapidshare.com/files/81122911/intimid-blackirishbb.part7.rar 
http://rapidshare.com/files/81122710/intimid-blackirishbb.part8.rar 

رمز فايل: areg


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد
 

دانلود فيلم مستند و ورزشي

صدويک پرنده استراليائي
101 AUSTRALIAN BIRDS

مستندي درباره 10 نوع از پرندگان استراليا

Australia - a land of birds, rivalling any other continent in the range and diversity of it avifauna
Featuring a fact rich commentary, this collection will serve as both an entertaining insight into the Australian avian world and as a handy reference guide for students and enthusiasts

DVD Rip
running time: 50 minutes
language: English (no subtitles)

لينکهاي دانلود

http://rapidshare.com/files/4205745/101.aussie.birds.part1.rar
http://rapidshare.com/files/4212925/101.aussie.birds.part2.rar
http://rapidshare.com/files/4302701/101.aussie.birds.part3.rar
http://rapidshare.com/files/4221403/101.aussie.birds.part4.rar
http://rapidshare.com/files/4229914/101.aussie.birds.part5.rar
http://rapidshare.com/files/4242729/101.aussie.birds.part6.rar
http://rapidshare.com/files/4259533/101.aussie.birds.part7.rar
http://rapidshare.com/files/4277620/101.aussie.birds.part8.rar

رمز فايل: lollylegs

لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد


دانلود انيميشن

James and the Giant Peach

لينکهاي دانلود

A_Bugs_s_Life.part1.rar
A_Bugs_s_Life.part2.rar
A_Bugs_s_Life.part3.rar
A_Bugs_s_Life.part4.rar
A_Bugs_s_Life.part5.rar
A_Bugs_s_Life.part6.rar
A_Bugs_s_Life.part7.rar
A_Bugs_s_Life.part8.rar
A_Bugs_s_Life.part9.rar

 رمز فايل: ندارد


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

قول و قرار
باصداي حمید رهنورد

آلبوم جدید و زیبای حمید رهنورد به نام قول و قرار
 

براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

تک موزیک

آهنگ زيباي شهسوار روزگار
باصداي ابراهيم زماني

لينک دانلود مستقيم
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

اجراي بازيها و برنامه هاي جاواي موبايل
 در كامپيوتر

برنامه MidpX Emulator می تونید بازی ها و نرم افزار های جاوا را به راحتی هر چه بیشتر در ویندوز اجرا کنید فقط کافیه بعد از نصب برنامه رو فایل های جاوا دابل کلیک کنید این برنامه برای تست بازی ها و انتخاب اونها برای نصب در موبایل خیلی مفیده البته هیچ نیازی نیست که موبایل داشته باشید و می تونید به راحتي در كامپيوتر خود بازي هاي موبايل را بازي كنيد.
 

لينک دانلود (حجم فايل حدود 2 مگابايت مي باشد)

رمز فايل: ندارد

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

 

دنياي موبايل

بازی های تابستانی با
Summer Games 2008

بازی جدید و بسیار زیبا و گرافیک بالای Summer Games 2008 که در این بازی شما در چندین رشته ورزشی از جمله دومیدانی , وزنه برداری , قایق رانی , پرتاب نیزه و ... میتوانید در مسابقات شرکت کنید. این بازی به صورت مولتی اسکرین و تحت فرمت جاوا عرضه شده است و بر روی تمامی گوشی های موبایل قابل نصب می باشد.
 

لينک دانلود مستقيم (حجم فايل کمتر از يک مگابايت مي باشد)
براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

رمز فايل: www.mobin-group.com

نکته: فایل مورد نظر بصورت فشرده با پسوند Zip میباشد. لذا بعد از دریافت فایل، آن را از حالت فشرده خارج و سپس با استفاده از دستگاه بلوتوث یا کابل و یا دستگاه کارت ریدر برروی گوشی موبایل خود Install نمایید.
 

 

معرفي و دانلود بازيهاي کامپيوتري

بازي تنيس خياباني
Portable Street Tennis

Portable Street Tennis بازي پرتابل فوق العاده زیبای تنیس خیابانی بدون نیاز به نصب و شماره سریال.


لينک دانلود (حجم فايل حدود 50 مگابايت مي باشد)

رمز فايل: ندارد

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد

 

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 

نمکدون
alimerikhi@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود:

إنّا نُحیطُ عِلْماً بِأنْبائِكُمْ، وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَیْىءٌ مِنْ أخْبارِكُمْ.

ما بر تمامى احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزى از شما نزد ما پنهان نیست.

احتجاج: ج 2، ص 497، بحارالأنوار: ج 53، ص 175

 

 

دانستني هاي علمي
bimaze2006@yahoo.com

  • آيا ميدانستي که رودخانه گنگ براي هندوها بسيار مقدس است و هر سال مردم زيادي براي پاک شدن و تطهير خود را در آن مي شويند ، در حالي که فاضلاب صد شهر و روستا و ميليونها تن مواد سمي و زايد کارخانه ها به طور مستقيم وارد اين رودخانه مي شود.
  • آيا مي دانستي که تابلوي موناليزا گران بهاترين اثر هنري است که تاکنون دزديده شده است. اين تابلو در بيست و يک آگوست سال هزارونصدويازده از موزه لوور پاريس بسرقت رفت و در سال هزارونصدوسيزده در ايتاليا پيدا شد.
  • آيا مي دانستي که قطب شمال کمترين دماي جهان را دارد. ميانگين دماي هوا در آنجا پنجاه و هشت درجه سانتيگراد زير صفر است. بعضي روزها حتي سردتر هم ميشود.
  • آيا مي دانستي انسان در روز بطور متوسط پانزده هزار بار پلک ميزند.
  • آيا مي دانستي که آقايون در روز چهل تار مو و خانمها هفتاد تار مو از دست ميدهند ، البته بيشتر آنها دوباره جايگزين ميشوند.

 

جديدترين جوک ها و پيامک ها
ali_laila_live@yahoo.com

کجاش سوراخ
یارو يه تيكه يخ گرفته بوده بالا، ‌داشته خيلي متفكرانه بهش نگاه مي‌كرده. رفيقش ازش ميپرسه: چيرو نگاه ميكني؟ طرف ميگه: ازش آب ميچيكه ولي معلوم نيست كجاش سوراخه!

مثل لیمو
خانم ها مثل ليمو شيرين هستند، اول شيرين و بعد تلخ مي شوند

ماضی بعید
به یارو ميگن جمله "ترکها به دانشگاه ميرن" جه نوع جمله اي است؟ميگه "ماضي بعيد

سیو
به یارو ميگن به نظر شما سيو همان سيب است؟ ميگه نه بابا، من چندتاش رو خوردم، صابونه!

مرد موفق
هميشه پشت سرهرمرد موفق زني است که نتونسته جلوي موفقيتشوبگيره

 

 

آل ياسين
hra62302@yahoo.com

توصيه هاي امام زمان (عج)

دستورالعمل اجرایی برای شیعیان
هر کدام از شما کاری را انجام دهید که به واسطۀ آن به محبت و دوستی ما نزدیک شوید و از آنچه موجب ناخوشایندی و ناراحتی ماست دوری کنید.(1)

نتیجۀ تقوی
هر کس تقوای خدا را پیشه کند از فتنه های گمراه کننده و گرفتاری های ظلمت خیز در امان خواهد بود.(2)

توصیه به دعا برای فرج
برای تعجیل در امر ظهور و فرج ما بسیار دعا کنید که گشایش شما در همین دعا کردن است.(3)

-------------------------
پی نوشت: 1- احتجاج، ج2، ص497 /// 2- احتجاج، ج2، ص498 /// 3- کمال الدین و تمام النعمة، ص485

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

یاری جُستن از زبان پارسی تنها برای بیرون راندن زبان دشمنان از پهنه زندگی روزانه مردم ایران نبود، این زبان باید همه یادگارهای گذشتگان را نیز بدست آیندگان می داد، از سرگذشت شاهان و هنرمندان و نوازندگان و خنیا گران گرفته تا نامهای دستانهای موسیقی ایرانی و جشنها و آئینهایی که برای زیستِ خود-استوار ِ یک کیستی ِ پابرجا، چون آبَند برای ماهیان، و بیش و پیش از هر چیز، بازگوئی و نگاهبانی از میتُختها و افسانه های کهن، که در سرتاسر این گیتی هر ملتی زنده بدانها است؛ هیچ ملتی را نمی توان یافت که بتواند کیستی خود را بدون اسطوره هایش پاس بدارد و نگاهبان باشد.
پس اگر ما امروزه نزدیک به همه پارسی سرایان را ایرانی می دانیم و می خوانیم، سخنی بگزافه نرانده ایم، چرا که نه تنها زبان آنان، که سپهر اندیشگی آنان نیز ایرانی و بر پایه میتختها و افسانه های ایرانی است.
زبان پارسی دری تنها زبان عربی را از میدان بدر نکرده بود، اینک این نگاه ایرانیان به جهان و پیشینه خویش بود که دگرگون می شد، پس می بایست هرچه زودتر چاره ای یافت می شد تا آن ایرانیان دور از خراسان را نیز از این خوان گسترده بهره ای باشد، و اینچنین بود که نخستین واژه نامه ها پدید آمدند. اسدی طوسی در باره آن که خود نگاشته است، می گوید:
«... و غرض ما اندرین لغات پارسی است، که دیدم شاعران را که فاضل بودند، ولیکن لغات پارسی کم می دانستند، و قطران شاعر کتابی کرد و آن لغتها بیشتر معروف بودند. پس فرزندم حکیم جلیل اوحد، اردشیربن دیلمسپار النجمی الشاعر، ادام الله عزه، از من که ابومنصور علی بن احمد الاسدی الطوسی هستم لغتنامه ای خواست، چنانکه بر هر لغتی گواهی بود از قول شعرای پارسی ...» (5).
گفتنی است که در زبان شعر، کمتر به واژه های عربی برمی خوریم تا در زبان نثر. برای نمونه اگر سعدی گلستان را با این سخن می آغازد: «منت خدای را عز و جلّ كه طاعتش موجب قربت است و به شكر اندرش مزید نعمت. هر نفسي كه فرو مي‌رود، مُمد حیات است و چون بر مي‌آيد مفرح ذات؛ پس در هر نفسي دو نعمت موجود است و بر هر نعمتي شكري واجب» (63 درسد عربی)، در سرآغاز بوستان می سراید:
بنام خـــــــدایی که جـــــان آفــــــرید / سخــــــن گفـــــتن اندر زبان آفریــــد
خـــداوند بخــــشنده دســــــــــــتگیر / کریم خــــــطاپـوش پــــــــــوزش پذیر
عزیزی که هـــر که از درش سر بتافت/ به هر در که شـــد هـیچ عزت نیافت (۱۷ درسد عربی)

5. لغت فُرس، نوشته ابومنصور احمد بن علی اسدی طوسی، نگارش فتح الله مجتبائی-علی اشرف صادقی، نشر خوارزمی 1365

ادامه دارد...

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

بري شنيدن آيه مورد نظر بر روي شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد

سوره: سورة العنكبوت آيات: 69 محل نزول: مکه
 
وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ 46وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلَاء مَن يُؤْمِنُ بِهِ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الْكَافِرُونَ 47 وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ 48 بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ 49 وَقَالُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ 50 أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ 51 قُلْ كَفَى بِاللَّهِ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ شَهِيدًا يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ 52

 

ترجمه فارسي مکارم

با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند; و (به آنها) بگوييد: «ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ايمان آورده‏ايم، و معبود ما و شما يكى است، و ما در برابراو تسليم هستيم!» «46» و اين گونه، كتاب ( قرآن) را بر تو نازل كرديم، كسانى كه كتاب (آسمانى)به آنها داده‏ايم به اين كتاب ايمان مى‏آورند; و بعضى از اين گروه ( مشركان) نيز به آن مؤمن مى‏شوند; و آيات ما را جز كافران انكار نمى‏كنند «47» تو هرگز پيش از اين كتابى نمى‏خواندى، و با دست خود چيزى نمى‏نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند! «48» ولى اين آيات روشنى است كه در سينه دانشوران جاى دارد; و آيات ما را جز ستمگران انكار نمى‏كنند! «49» گفتند: «چرا معجزاتى از سوى پروردگارش بر او نازل نشده؟!» بگو: «معجزات همه نزد خداست (و به فرمان او نازل مى‏شود، نه به ميل من و شما); من تنها بيم دهنده‏اى آشكارم! «50» آيا براى آنان كافى نيست كه اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه پيوسته بر آنها تلاوت مى‏شود؟! در اين، رحمت و تذكرى است براى كسانى كه ايمان مى‏آورند (و اين معجزه بسيار واضحى است) «51» بگو: «همين بس كه خدا ميان من و شما گواه است; آنچه را در آسمانها و زمين است مى‏داند; و كسانى كه به باطل ايمان آوردند و به خدا كافر شدند زيانكاران واقعى هستند! «52»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن) هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد... التماس دعا

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

ramin_tabligh_145@yahoo.com

عاشقان حقیقی بشریت
چه کسانی هستند؟

کسانی که خود را فراموش می کنند
و آفتاب عشق را به زندگی دیگران می تابانند.

رامین قانع خرازی کار

 

 

mnsy_18@yahoo.com

بهش توجه نکنید, خودش نابود میشه

من الان حدود 3 ساله که روزانه رو دنبال میکنم و به هیچ وجه مایل نیستم مطلب بفرستم اما در شماره 983 یه شخصی به نام غفاری یه چیزهای گفته که با خوندنش نظرم کلا در مورد این آقا عوض بشه. و اما غرض از ارسال این مطلب اینه که میخوام به همه روزانه ای ها بگم به این آقای ادعا توجه نکنید خودش, خودشو جمع میکنه میره. و یه گله از مبین عزیز دارم این که چرا بدون توجه, مطالب این گونه اشخاصو میذارین روزانه, درضمن این سری اول نیست

 

 

reza_com80@yahoo.com

سلام خدمت شما و تمامی دوستان از اینکه چنین محفلی را ساختی و دل نوشته های دیگران را بدون غرض و نظر گسترش می دهی متشکرم اما نکته اصلی همین جا است دل نوشته های دیروز(اقای غفاری بس کن تورو جون اربابات و آیا تمام مشکلات اقتصادی مربوط یه این دولت می باشد؟) و دیگر روز نشان می دهد که ما ایرانیها چقدر جنبه دموکراسی را داریم چقدر احترام به شخصیت و اعتقادات دیگران را پاس می داریم نمی دانم از کدام نقطه تاریخ دروغ و تهمت برای این مردم ارزش شد چرا که شنیده ام مردم این دیار شعار بزرگی چون کردارو گفتارو پندارخوب سر می دادند به هر روی شاید این نوشته ها تلنگری باشد تا خود را بهتر بشناسیم شاید بهترباشد بجای فحش و ناسزا به یکی و مسخره کردن دیگری خود را بهتر بشناسیم بیاییم یاد بگیریم اعتقادات دیگران محترمه. آیا جامعه ای با چنین خصوصیات می توانیم آزادای را آرزو باشیم.
زهی خیال باطل

 

 

bahar_ebr_1@yahoo.com

سلام. من اولین بار است که می خواهم مطلبی را در این نشریه بی نظیر بازگو کنم خواهش می کنم آن را منعکس کنید قبل از همه از آقای احسان غفاری بابت جوابیه ایشان به نگارنده مطلب امامان و چند همسری ممنونم.فقط می خواستم بگم لیاقت نگارنده کم خرد آن مطلب همنشینی با چندین زن کم خردتر از خودش است که در یک خانه بنشینند تا شاید روزی در یک ماه یا بیشتر توقیق زیارت آنچه در آرزویش هستند نصیبشان شود.شما هم مطمئن باشید چنین کوتاه فکری حتما حاضر است باشما و چندین زن دیگر یر یک سقف زندگی کند شاید که به کام دلش !!!!! برسد! البته لیاقتش بیش از این هم نیست. ممنون

 

 

foadir@yahoo.com

فرق ایران با کشورهای اروپائی چیست؟

خیلی دوست داشتم بدانم که ایرانی هائی که مدتها خارج بودند و الان چند روز ی به ایران اومده اند .درباره ایران فعلی ما چه احساسی پیدا می کنند.راستش شاید یک اختلاف از همه بیشتر باشه و اون اینه که ما برای بدست آوردن حقوق قانونی باید زرنگ بازی دربیاوریم و باصطلاح پارتی بازی کنیم و بقیه که زرنگی نمی تونند بکنند مظلومند و باید برایشان ظلم حق باشد..البته درایرانی که همه سرورانش شیعه هستند! .همین دانشگاهها برای بعضی ها که آشنا دارند جای ترقی است ولی اونها که جایگاهی از این صنف ندارند باید دون پایه باشند و ظلم تقصیر خودشان باشد.مثلا دانشگاهی که من درس می خواندم اون اولها تعهد نامه دوطرفه دادند که ما بعدتحصیل برایتان شغل داخلی یا خارجی درخور تحصیلات فراهم می کنیم ولی پس از تحصیلات همین آقایون سردمدار جامعه روحانیت مبارز زیر قولشان زدند و ادعا کردند که این نردبان ترقی بوده وباید خودتان از نردبان شغل بالا بروید.یعنی باید با زرنگی حق قانونی بدست بیارید و اونها که توان زرنگی ندارند مستحق ظلم ما هستند.خب حالا همون آقایون؛ امام جماعت مردم مظلوم مسجدشون هستند و خودشان را عادل می دانند.همین دیروز هم اعلام شد توکلی معروف به وزارت کار سابق و معاون مجلس پسر خاله لاریجانی است و حدادعادل هم خواستگار دختر آیت الله مهدوی کنی علیه السلام .یعنی از اینجاها نردبان ترقی رو بالا اومده اند والان به برق اتمی وانرژی هسته ای رسیده اند.

 

 

محفوظ

بیانیه اعتراض آمیز طرفداران دولت نهم
به انتخاب "علی کردان" به عنوان وزیر کشور

به نام خدا

اعتقاد به اصولگرایی انقلابی، وامدار هیچ جریان، نهاد، حزب و گرایش سیاسی وحتی شخص خاصی نیست، بلکه تابع ابعادی از تفکر اصیل اسلامی – انقلابی مي‌باشد که در ذیل به اختصار آورده شده است:

- دفاع از حق و حقیقت.
- برآشفتن در برابر ظلم و عناد.
- کمک در تسهیل و دستیابی به اجرای عملی تفکر اصولگرایی.
- انتقاد سازنده در برابر ضعف‌ها و عملکرد ناصحیح مجریان این تفکر اصولگرایی.

در راستای آنچه گفته شد، ما حاميان دولت اصولگرا، اعتراض خود را به فريبكاري آقاي كردان و همچنين زير پا نهادن شعار اصولگرايي دولت نهم، اعلام ‌مي‌كنيم:

آقای احمدی نژاد رئیس جمهور محترم دولت اصولگرای نهم؛
با کمال تعجب و به دلیلی نامعلوم فردی را برای پست وزارت کشور به مجلس معرفی کرده‌اید که علاوه بر سوابق کاری غیر قابل قبول و دیگر سوابق قابل تأمل!، در مورد مدرک تحصیلی خود نیز به مجلس خلاف واقع را گفته است.

آقای احمدی نژاد رئیس جمهور محترم دولت اصولگرای نهم؛
آقای کردان خود را دارای دکترای افتخاری از دانشگاه آکسفورد انگلیس معرفی کرد
در حالی که این دانشگاه دادن هرگونه دکترای افتخاری حقوق اساسی را به فردی به نام "علی کردان" تکذیب کرده است و همچنین مدارک لیسانس و فوق لیسانس این فرد نیز تاکنون مورد تایید وزارت علوم و تحقیقات قرار نگرفته و آخرین مدرک مورد تایید این وزارتخانه، مدرک "فوق دیپلم" می‌باشد!

آقای احمدی نژاد رئیس جمهور محترم دولت اصولگرای نهم؛
ما به عنوان دلسوزان انقلاب و دولت اصولگرای نهم که با شعار اصولگرایی انقلابی وارد عرصه پر فراز و نشیب اجرایی کشور شده است، از شما خواستاریم تا با بررسی دقیق‌تر و به‌دور از ملاحظات سیاسی و… موضوع مطرح شده را مجدداً بررسی نمایید تا از آسیب‌های غیر قابل جبران و احتمالی به دولت و کشور جلوگیری به عمل آید.

و سخنی با دلسوزان اسلام و انقلاب و ایران:

شما می‌توانید برای انتقال اعتراض سازنده، و انجام حداقل وظیفه ملی و دینی خود، از تلفن‌ها و آدرس‌های زیر استفاده نمایید:
.: ارسال نامه الکترونیک مستقیم به رئیس جمهور(نهاد ریاست جمهوری).
.: آدرس ایمیل و تلفن‌های روابط عمومی وزارت کشور.
.:
ارسال اعتراض و شکایت به سازمان بازرسی کل کشور.

 

.

alirezamajidi@gmail.com

سفر به المپیک با گوگل ارث!

جای شما خالی! ظهر، سفری چند دقیقه‌ای البته با گوگل ارث به پکن داشتم. بد ندیدم، تعدادی از عکس‌هایی را که گرفتم، اینجا بگذارم. برای دیدن نمای بزرگ‌تر، روی عکس‌ها کلیک کنید:

استادیوم ورزش‌های آبی و استادیوم آشیانه پرنده پکن از نمای دور:

 

و کمی نزدیک‌تر:

 

و نزدیک‌تر!:

 

 

اگر به اینترنت سریع دسترسی دارید، برای دیدن عکس‌های بیشتر به این صفحه بروید و لینک‌ها را دنبال کنید.

 

 

mafhh.m@gmail.com

رزم من و جدول

به نام خدا
با سلام و عرض خسته نباشيد خدمت شما
اين مطلب از وبلاگ (هزار و يک نکته) برايتان ارسال مي‌گردد:
http://nokteha.parsiblog.com

جایتان خالی، دیروز از زور بیکاری زدم به جدول! یعنی بیکاری آنقدر طاقت‌فرسا شد که پریدم سر خیابان و یک عدد روزنامه‌ی ... خریدم، و بعد با یک فقره مداد نوک‌تیز تازه‌ نفس و یک فروند پاک‌کن فرد اعلا، افتادم به جان جدول کلمات متقاطع بیچاره‌اش. اول هم رفتم سراغ جدول ویژه. اما وقتی دیدم حریف خیلی قَدر است و نمی‌توانم پا را از گلیم معلوماتم درازتر کنم، ناچار حریف سبک‌وزن‌تر(جدول عادی) را برگزیدم و یک ساعتی را پنجه در پنجه‌اش فکر‌آزمایی کردم. آنهم چه فکرآزمایی‌ای! آنقدر پشت دانسته‌هایم را به خاک مالید که دیگر هوس حل جدول نخواهم کرد. اما بشنوید از ما وقع رزم من و جدول(بر وزن «رستم و سهراب»!!)
اولین سوال این بود: «از کشیدنی‌ها»، که بلافاصله هزار چیز کشیدنی مثل سیگار و چپق و قلیان به ذهنم خطور کرد. البته کشیدنی‌ها منحصر به اینها نیست و آدمیزاد چیزهای دیگری هم می‌کشد. ناز می‌کشد. منت می‌کشد. بار می‌کشد. رنج می‌کشد. بدبختی می‌کشد. عذاب می‌کشد و... اما می‌دانید جواب چه بود؟ جواب «کش» بود!
سوال دوم این بود: «جزو اسرار است». با خودم فکر کردم که خب، خیلی چیزها جزو اسرار است. از سن خانم‌ها گرفته تا مسایل مالی یک شرکت و حتی قیمت واقعی اجناس یک فروشگاه. در اینجا چون پی‌بردن به جواب، از بین این همه احتمال کار دشواری بود سراغ سوال بعد رفتم. نوشته بود: «در شیشه می‌کنند» که سوال چند پهلویی است. چون خیلی چیزها را در شیشه می‌کنند. انواع و اقسام ترشی‌جات، شیرینی‌جات، ادویه‌جات، حبوبات و حتی جانوران ریز و درشت. که جواب هیچ یک از اینها نبود. جواب «خون آدمیزاد» درآمد که عده‌ای از کاسبها و کارمندان و اصناف و البته رانندگان محترم تاکسی هر روز دارند از من و شما می‌گیرند و در شیشه‌های چند کیلویی ذخیره می‌کنند و برای روز مبادایشان کنار می‌گذارند!
در جای دیگری نوشته بود: «وسیله‌ی ترقی» و حرف اولش هم «پ» درآمده بود. به نظرم رسید جواب باید چیزهایی مثل پر رویی، پارتی بازی، پشت‌هم‌اندازی و یا پدر سوختگی باشد. اما جواب «پشت‌کار» درآمد که به‌هیچ وجه با واقعیت تطبیق نمی‌کند. یکی دیگر از سوالها این بود: «در زیر میز جابجا می‌شود». می‌بینید چه سوالهای سختی از آدم می‌پرسند؟ هزار و یک چیز می‌تواند در زیر میز جابجا شود. از پای آدمیزاد گرفته تا سطل زباله و زیرپایی و دمپایی. اما در اینجا بود که به شوخ‌طبعی طراح جدول پی بردم. می‌دانید چرا؟ چونکه جواب «رشوه»(عوام می‌گویند زیرمیزی) درآمد که در زیر میز و از جیب رشوه‌ دهنده به جیب رشوه گیرنده منتقل و جابجا می‌شود. یا مثلا نوشته بود: «جنایتکار» که هر چه فکر کردم نفهمیدم منظورش چیست. چون جنایتکار یکی دو تا که نیست. محتکر، گرانفروش، کم‌فروش، نزول‌خوار، شرخر، هروئین‌فروش، قاچاقچی، دلال، آدم رُبا، دزد، اراذل و اوباش و صدجور دیگر از این جانورها، همگی جنایتکارند و فقط کارشان با یکدیگر فرق می‌کند.
یکی از سوالها خیلی بامزه بود: «جای بی‌خطر»، که می‌توانست خیابان باشد که کاملا بی‌خطر است، و یا پیاده‌رو که بسیار بسیار امن است و هیچ موتورسوار و دوچرخه‌سواری جرئت تردد در آن ندارد، و یا حتی خانه‌ی خود آدم که بی‌خطرترین و امن‌ترین مکانهاست و دشمنانی مثل زلزله و صاحبخانه و توپ فوتبال بچه‌های کوچه، اصلا آنرا تهدید نمی‌کند. اما زهی خیال باطل! جواب «لانه‌ی شیر» درآمد که فکر می‌کنم فعلا از همه جا امن‌تر و مطمئن‌تر است. سوال دیگری که توجهم را جلب کرد این بود: «با طبیعت آدمی نمی‌سازد» که چیزهایی مثل گوشه‌گیری، جنگجوئی، خیانت و نامردی به ذهنم آمد، اما بلافاصله از ذهنم رفت چون جواب چیزی نبود جز «راستی و درستی». یک سوال دیگر هم بود که برایم خیلی جالب بود: «ترس غیر عقلانی» که خنده‌ام گرفت و یاد ترس زن‌ها از مادر شوهر و مردها از مادر زن افتادم که کاملا غیر عاقلانه و نابجاست! اما بشنوید از این سوال سوال‌برانگیز! «باب دوستی را باز می‌کند» که یاد گفتاری از امیر‌المومنین علی علیه‌السلام افتادم که فرمودند «خوشرویی ریسمان دوستی است»، اما دقت بیشتری که کردم، دیدم این حدیث امروزه کاربردی ندارد و چیزهایی مثل هدیه (بخوانید رشوه) و تملق و نان قرض دادن شاه‌کلیدهای باب دوستی‌ شده‌اند.
و در نهایت سوال آخر هم این بود: «بلند و رسا». اگر شما بودید یاد چه می‌کردید؟ من که یاد بوق رسای ماشینها افتادم که هر روز به بهانه‌های مختلف به آسمان بلند است و همینطور یادی از صدای ضبط‌صوت همسایه‌مان کردم که ساعت به ساعت مستفیضمان می‌کند و جیغ و داد بچه‌های محله‌مان که بسیار دلنشین است. و از همه مهمتر به یاد زنگ موبایل ملت افتادم که لحظه به لحظه در بیرون و درون خانه دم می‌گیرد و در مناسبتهای مختلف، احساسات مختلفی را به آدم تحمیل می‌کند.
دیدید که جدول چقدر با زندگی اجتماعی آدمها گره خورده و چه مقدار اطلاعات مفیدی را نصیبتان می‌کند؟ حالا هی بنشینید و بگویید که جدول حل کردن کار آدمهای بیکار است. من که حظ بردم شما را نمی‌دانم. یکی از رفقا می‌گفت: روزی در جمع اعضای خانواده نشسته بودم و جدولی حل می‌کردم که به این سوال برخوردم: «از طلا قیمتی‌تر». وقتی آنرا در جمع مطرح کردم هر کسی جوابی داد و نظری اعلام کرد. اما جالبترینشان جواب خواهر سی‌ساله‌ی مجردم بود که گفت «شوهر» و عموی بنایم که گفت «سیمان».

 

 

salman_yavar@yahoo.com

ضرورت پاسخگویی به ابهامات
و عاقلانه‌ترین گزینه در صورت عدم پاسخ درخور

1- گویند آن زمان که خبر رسید "مُنذِرِ ابن جارود عبدی" که حکمرانی فارس را بر عهده داشت، در برخی از کارهایی که بر دوشش گذاشته شده خیانت کرده و چهار هزار دینار از خراج بیت المال را از آن خویش نموده، علی(ع) برافروخته شد و چنین دست به قلم برد و نوشت که: «پس از حمد خدا و درود بر پیغمبر اکرم، نیکی پدرت مرا فریب داد و گمان کردم از روش او پیروی می کنی و به راه او می روی. پس ناگاه به من خبر رسید که خیانت کرده ای و برای هوای نفس خود فرمانبری را رها نمی کنی و برای آخرتت توشه ای نمی گذاری. دنیای خویش را با ویرانی آخرتت آباد می سازی و با بریدن از دَنیّت به خویشانت می پیوندی ...کسی که مانند تو باشد شایسته نیست به وسیله او رخنه ای بسته شود؛ یا امری انجام گیرد؛ یا مقام او را بالا برند؛ یا در امانت شریکش کنند؛ یا برای جلوگیری از خیانت و نادرستی بگمارندش. پس هنگامی که این نامه ام به تو می رسد نزد من بیا.» گویند آن گاه که در پی عتابِ نامه، مُنذَر خود را نزد امام رسانید، حضرت او را به زندان افکند تا همه بدانند علی را سر مسامحه بر حقوق مردم نیست.

2- چندی است داستان انتخاب وزیر کشور حرف و حدیث ساز شده است؛ کسی که به دنبال عدم استقبال مجلس از سید مهدی هاشمی به عنوان وزیر پیشنهادی معرفی شد. جدای از اینکه معرفی او از روی مصلحت سنجی بوده است یا باور، آنچه تردید ناپذیر است، ضرورت رفع ابهاماتی است که این روزها نقل محافل سیاسی است. ابهاماتی که جای تسامح باقی نمی گذارند.
سزوار است وزیر کشور پیش از هر چیز خود درصدد پاسخ به ابهامات ایجاد شده برآید و در حضور رسانه ها رفع ابهام کند. به همان نسبت که تأخیر در قضاوت قبل از شنیدن پاسخ های وی لازم است، ضرورت شفاف سازی آنچه مطرح شده است، مورد تأکید است و طبیعتاً اگر پاسخی نبود، استعفا عاقلانه ترین گزینه است.
این در حالی است که به نظر می رسد علی رغم جوسازی ها دکتر احمدی نژاد خود بیش از سایرین به ظرافت ها توجه دارد و حتی درخصوص مدرک آقای کردان که یکی از مواردی است که امروز محل مناقشه شده است، رئیس جمهور در نامه خود به رئیس مجلس برای معرفی وزرای پیشنهادی در حالی که از عنوان "دکتر" برای وزرای پیشنهادی راه و ترابری و اقتصاد و امور دارایی استفاده کرده است، چنین عنوانی را برای کردان به کار نمی برد.

3- آنچه از سیره رئیس جمهور تا کنون دیده شده و همگان بر آن باور دارند آن است که احمدی نژاد اهل مماشات نیست. اینکه پاره ای از اطلاعات (بر فرض صحت اتهامات مطرح شده در مورد وزیر کشور)، اشتباه به وی رسیده باشد، یکی از احتمالات می تواند باشد اما قطعاً برگزیدن شیوه مدارا قابل پذیرش نیست. کسی که از تغییر وزیر خوب کابینه برای برگزیدن وزیری بهتر برای مردم بیم ندارد و طعن آن را هم به جان می خرد، اینجا هم کوتاه نخواهد آمد.

4- آنچه از اطلاعیه دفتر رهبر انقلاب بر می آید و رئیس جمهور هم بر آن تأکید داشتند، همان عدم مخالفت رهبری با وزیر پیشنهادی است. لذا مسئولیت این انتخاب متوجه دولت و نمایندگان رأی اعتماد دهنده است نه کس دیگر.
همچنین در حالی که یک جریان سیاسی خاص که سابقه تحریف نظرات رهبری در انتخابات سال 84 را به نفع کاندیدای مورد نظر خود داشت و پس از بیانات رهبر انقلاب مبنی بر اینکه حتی خانواده اشان نیز از رأیشان خبر ندارد، روسیاه شده بود، قصد القاء شکاف میان رهبری و رئیس جمهوری را برپایه آنچه که در درجه اول خود به آن متهم است، داشت که با درایت دفتر رهبری و اطلاعیه حکیمانه ای که صادر شد، این جریان سیاسی بار دیگر روسیاه و احمدی نژاد روسفید شد.

5- از آنجا که تغییر وزرا هزینه ای بر کشور تحمیل می کند، محاسبه سود و زیان هر تغییر قبل از اقدام به آن بدیهی ترین امر لازم است. اگر چه برکناری وزیر پیشین کشور به خاطر برخی ناهماهنگی ها با بدنه دولت قابل پذیرش است، اما طبیعتاً انتظار آن است که فرد بعدی رجحان مناسبی داشته باشد.

6- مردم نشان داده اند آنجا که کسی با صداقت و درستی عمل کند، بر خطا و اشتباهش چشم خواهند پوشید. مردم فرق صداقت و دورویی را خوب می فهمند و می دانند چه کسی ریاکارانه با آنها سخن می گوید و چه کسی از سر دلسوزی. چه کسی شبانه روز برای خدمت به مردم تلاش می کند و چه کسی تنها به منافع خویش می اندیشد. مردم آنچه را که باید می پذیرند. این را بارها در طول 3 سال گذشته و سفرهای استانی دولت نشان داده اند.

 

 

behrooztavakkoli28@yahoo.com

خاطرات يك مرده - 12

من نگرانم، يادت هست؟ هميشه وقتي كه زنده بودم هم نگران بودم . نگران تو خانومي چند شب پيش طبق معمول ساعت هشت شب اومدم خونه، در زدم تو كه نشنيدي .
اومدم تو. تو خوشگل خانوم توي آشپزخونه بودي، اومدم داشتي درب قابلمه را برداشته به داخلش نگاه مي كردي . رفتم جلو، .واي خداي من باز هم كوفته تبريزي درست كرده بودي، بازهم مثل قديما دوتا . نگاهي به ميز كوچك دونفره دروسط آشپزخونه انداختم
يه ميز كوچك دو نفره با دو تا چهار پايه . ميز را چيده بودي، دوتا بشقاب با دوتا ليوان با يك جاگلي با چند شاخه گل رز . دلم گرفت خانومي، منتظر كسي بودي؟
وقتي زنده بودم گفته بودم بهت كه « دل با قلب فرق داره قلب از كار مي افته نابود ميشه
اما دل مخصوصاً دل عاشق هميشه ميمونه براي هميشه . تو مي خنديدي و مي پرسيدي
«خب بگو ببينم مرد دل تو كجاست؟» من هم مي گفتم مثل.هميشه خانومي پيش تو ناردونه مگه نه؟ تو هم دستت رو مي گذاشتي رو سينه ات و با خنده مي گفتي «آره مرد دل تو پيش من كنار دل من براي هميشه.» آره خانومي وقتي ميز شام را ديدم دلم لرزيد درب قابلمه را گذاشتي، رفتي از تو يخچال پارچ آب را آوردي دستي به گلبرگ هاي گل رز كشيدي . من داشتم راست راستي ميمردم، نكنه؟... در بزنند برادر شوهر خواهر كوچكترت بياد؟
خانومي مثل اين كه وجود من رو حس كرده بودي به اطراف نگاهي انداختي رفتي داخل سالن من هم دنبالت ببينم چكار مي خواهي بكني، رفتي تلويزيون را خاموش كردي بعد از روي تلويزيون عكس من رو برداشتي، نگاهي به درب خونه انداختي رفتي داخل آشپزخونه عكس من رو گذاشتي كنار گل نزديك بشقاب دومي نشستي رو چهار پايه بلند شدي اون كاسه چيني گل سرخ كه از جهيزيت مونده بود را از داخل كابينت درآوردي با ملاقه
دو تا كوفته تبريزي را با آبش ريختي تو كاسه برگشتي سر ميز كاسه را كذاشتي وسط ميز بعد دست دراز كردي طرف عكس من انگشت به عكس كشيدي و همان طور كه اشگ تو چشمهاي خوشگلت جمع شده بود با صداي بغز آلودي گفتي «سالگرد ازواجمون مبارك...مرد حالا كجايي؟ تو كه كوفته تبريزي دوست داشتي...
چرا نيستي با هم كوفته بخوريم تو هم مثل هميشه انگشت هات را ليس بزني و بگي
« واي خانومي چه خوشمزه است.» واي خانومي دلم مي خواست بغلت كنم انگشت هات رو يكي...يكي ببوسم نمي تونستم بخدا اگه مي تونستم سرتا پات رو غرق بوسه مي كرده
من مرده ام مرده هم ممكنه حواس نداشته باشه خب من هم حواس ندارم شب ازدواجمون بود و تو هم با ياد قديما برام كوفته تبريزي درست كرده بودي و من كه يه مرده احمق هستم فكراي بد كردم خانومي همان طور كه اشگ هات رو پاك مي كردي مثل اين كه من رو روبروت روي چهار پايه مي ديدي كه نشسته ام و دارم به چشمهاي خوشگلت نگاه مي كنم شروع كردي باهام حرف زدن . آره پير مرد ديوانه وقتي خبر مرگت رسيد روز سالگرد ازدواجمون بود داشتم براي شام كوفته تبريزي كه دوست داشتي درست مي كردم . فهميدم جسدت رو كجا بايد پيدا كنم . اون روز هم مثل روزاي ديگه بلند شده بودي شلوار طوسي رنگ ات رو از زير تشك درآورده بودي بعد از واكس زدن به كفش هات شلوارت را پوشيده بودي با جوراب سفيد و پيراهن قرمز كراوات قرمز با گلهاي ريز سرمه ا يت را بسته بودي كلاه كپي ات را گذاشته بودي سرت عصايت را هم برداشته بودي رفته بودي نزديك مدرسه دخترونه كه من قديما مي رفتم تا بقول خودت هيجده سالگي من رو دوباره ببيني . پير مرد ديوانه من تو خونه تو بودم پيش خودت اون كارها چي بود مي كردي . رفتم نزديك مدرسه دخترونه تو پياده رو عده اي از دخترهاي مدرسه دور جسدت جمع شده بودند . رفتم جلو يه دختر عصايت در دستش بود كنار جسدت رو پا نشسته بود و گريه مي كرد . پرسيدم چي شده دختر سر برگردوند چشمهاش اشگ آلود بودند به صورتش نگاه كردم . آره شبيه هيجده سالگي من بود پس تو پير مرد ديوانه هر روز براي ديدن اين دختر مي رفتي نزديك مدرسه با يك كتاب شاملو زير بغلت كلاهت را گذاشته بودند روي صورتت كتاب هنوز تو دستت بود آن دختر گفت «اين پير مرد هر روز ميامد اين جا وقتي من با بچه هاي ديگه از مدرسه ميومديم به من زل مي زد هميشه به من خانومي مي گفت هميشه يه كتاب زير بغلش بود اما... امروز قبل از اين كه مدرسه تعطيل بشه اين جا افتاد زمين و مرد ...من هم نمي دونم خانومي كيه؟ گفتم خانومي من هستم شوهرم بود . دختر پرسيد پس چرا به من خانومي مي گفت؟ گفتم براي اين كه تو شبيه هيجده سالگي من هستي كه تو همين مدرسه درس مي خوندم . هق...هق گريه دختر بلند شذ يكي زنگ زد به آمبولانس . آمدند بردنت به قبرستان برات يه قبر دو طبقه خريدم يكيش براي تو يكيش براي خودم . حالا كجايي مرد؟ چرا نيستي تا برام كادو بياري آخه امشب سالگرد ازدواجمونه . حرفات كه تموم شد خانومي راستش خجالت كشيدم كاش مي تونستي من رو ببيني كه دارم از خجالت آب مي شم ... ماجرا را به مرده بغل دستيم تعريف كردم بعد بهش گفتم بزنه تو سرم كه به خانومي خودم شك كرده بودم . مرده بغل دستيم زد تو سرم و گفت «هم خوش بحال تو...هم خوش بحال زنت اون زنده است و عاشق تو كه مردي اومدي اين جا
آره خانومي دست خودم نيست نگران هستم فهميدم اون شب از پسر بزرگه
عاطفه خانوم همسايمون زن آقاي اسدي خواهش كرده بودي بره برات نون سنگك
بخره . خوب كاري كردي تو كه با اون پا كه تازه گيها پوكي استخون به اضافه آرتروز هم گرفتي كه نمي تونستي اون همه راه بري من وقتي زنده بودم يادت كه هست خودم
نون سنگك مي رفتم مي خريدم ...
الان بهت مي گم خانومي، يه روز تابستون كه آقاي اسدي با زن و بچه هاش مي رفتند دهاتشون ازش خواستم برام يه نعل اسب يا الاغ بياره .خنديد و پرسيد واسه چي مي خواي گفتم واسه يه كاري . بنده خدا بعد از برگشتن يه نعل برام آورد كثيف بود رفتم سمباده خريدم يه ساعتي طول كشيد كه نعل را سابيدم . بعد از براق شدن اون رو با ميخ كوبيدم بالاي درب ورودي، واسه اين كه تو خانومي خودم، براي بيرون رفتن يا داخل آ.مدن مجبور بشي از زير نعل رد بشي كه هميشه احساس خوشبختي كني كه زن من شدي . يادت هست خانومي چقدر بهم خنديدي . يه دفعه هم رفتم بازار نزديك مسجد شاه خيلي گشتم تا چند تا از اون مهره هاي سرمه اي پيدا كردم نمي دونم كدوم نامردي اسم اين مهره هارو گذاشته «خر مهره» يه زنجير نقره هم خريدم از همون بازار از عطاري يه مقداري اسفند و چهار تخم و تخم گشنيز و گل گاو زبون با عناب با ليمو خشك خريدم آوردم خونه . يادت هست تو با خنده گفتي «اين خاله زنك بازي ها چيه مرد؟»
مهره هارو نشونت دادم گفتم بنداز گردنت تا جلوي چشم شور مردم را بگيره
مخصوصاً چشم شور و حسود خواهر كوچكترت رو .
گفتي ول كن مرد مگه من خر هستم خر مهره آويزون كنم؟ من هم مهره هارو جايي آويزون كردم كه هر كسي داخل خونه مي شد اول چشمش به اون مهره ها بيفته كه اگه چشمش شوره توي اون مهره ها بمونه و به تو خانومي چشم نزنه . يادت هست هميشه نگران تو بودم وقتي عطسه مي كردي مي رفتم برات چهار تخم يا گل گاو زبون دم
مي كردم تو هم مي خنديدي و مي گفتي «بس كن مرد داشتم گرد گيري مي كردم خاك رفته تو گلوم چيزي نيست كه» من هم مي گفتم ببين خانومي من اون خاك رو به توبره مي كشم كه بخواد خانومي من رو اذيت كنه...بخور...بخور من نمي تونم ببينم ناردونه من مريض شده باشه؟
سال گرد ازدواجمون مبارك تو و من كه مرده باشم

توكلي

 

 

yazynh@yahoo.com

دو مقاله

امامان و چند همسري
خواهر ايماني ما مطلب زيبا و جالبي در رابطه با مساله چند همسري امامان نوشته بودند كه انصافا و با قاضي كردن عقل و منطق و به دور از غرض و مرض قانع‌كننده بود. اما متاسفانه باز هم شاهد اظهار نظر افراد غيركارشناس در مسايل شرعي بوديم و البته كساني كه در همه چيز نظر مي‌دهند، به خود اجازه مي‌دهند در مسايل شرعي نيز فتوا بدهند! در رابطه با به اصلاح نقد!! مطلب امامان و چندهمسري، هر چند كه اين وظيفه همان خواهر ايماني است كه از مطلب خود دفاع كند، اما متاسفانه عده‌اي از دوستان مطالب خود را مي‌نويسند و مي‌روند و در مورد نقدهاي عاقلانه و انتقادهاي ناعاقلانه ديگران به گونه‌اي سكوت مي‌كنند كه گويي حق با منتقد است و خودشان هم به واقع نمي‌دانند چرا آن مطلب را نوشته‌اند! ما حسب وظيفه شرعي مجبوريم جور كم‌كاري اين دوستان در زمينه پاسخ‌گويي به شبهات ديگران را كشيده و پاسخ گوييم و اما در مورد اين مثلا نقد!
تيتر اول كه مي‌گويد «هيچ شخص متدين و عاقلي شخصي را صرفا به خاطر چند همسري ملامت نمي‌کند» قطعا مربوط به زمان امام معصوم (ع) بوده نه اكنون. زيرا طبيعتا اين مساله در جامعه كنوني عرفا مساله جالبي به نظر نمي‌رسد. خوب است كسي كه به خيال خود مي‌خواهد نقد كند، در مطلب كمي تعمق و تامل كند. تنها نبايد به ظاهر جملات توجه كرد و بايد خود را در فضاي موضوع برد و بعد تصميم به اظهار نظر گرفت! و اما مطلب ديگر اين كه چه كسي جز اين آيت‌الله حوزه نديده گفته كه ازدواج مرد با همسر دوم منوط به كسب اجازه از همسر اول و يا تحقق شرايط خيالي نويسنده است؟! به جز يك مورد فتواي نادر، تمامي فقها نظرشان جواز ازدواج مجدد مرد است.
و اما مطلب ديگر در مورد زندگي امامان است كه اتفاقا خوب است به آن اشاره شود. به جز حضرت علي (ع) كه به عنوان رئيس حكومت مسلمين زندگي خود را در حد پايين‌ترين فرد اجتماع قرار داده بود و فقيرانه زندگي مي‌كرد، ساير امامان به هيچ عنوان اين گونه نبوده‌اند و زندگي آن‌ها در شان خودشان بوده و هيچگاه فقير نبوده‌اند و البته همواره نيز به دور از تجمل‌گرايي زندگي كرده‌اند. مثلا امام سجاد (ع) هنگامي كه داشت غذاي متعارف آن زمان (مثلا پلو خورشت امروز) را ميل مي‌فرمود، شخصي از امام در رابطه با تفاوت زندگي ايشان با جد بزرگوارشان اميرالمومنين (ع) سوال مي‌كند كه مثلا چرا به قول ما ايشان پلو خورشت مي‌خورد و نان و پنير نمي‌خورد، كه حضرت فرمود ما خانداني هستيم كه اتفاقا ظلم به ما زندگي ما را راحت‌تر مي‌كند. اگر ما مانند جدمان زمامدار حكومت بوديم، قطعا اكنون مجبور بوديم چنين غذايي نخوريم، اما ظلم ظالمان كه ما را از خلافت بركنار كرده است، باعث شده ما بتوانيم يك غذاي متعارف بخوريم و حلال خدا را بيهوده بر خود حرام ننماييم.
بند بعد مضحك‌ترين قسمت است! اين آيت‌الله نقاد گويي يك بار هم قرآن و آيه مباهله و سوره كوثر را نخوانده است. اين مساله كه نسل از طريق پدر شناخته مي‌شود، قبول است. اما لطفي كه خداوند به پيامبر (ص) بدون پسر كرد، چه بود؟ مي‌دانيم كه هنگامي كه نسل از طريق مادر منتقل مي‌شود، اجداد مادري گم مي‌شوند و كسي مثلا نمي‌داند مادربزرگ مادربزرگش كه بوده و يا فاميلي او چه بوده است. اين به اين معني نيست كه نسل مادري اصلا وجود خارجي نداشته! بالاخره انسان‌هايي اجداد مادري ما بوده‌‌اند. اما مساله اين است كه مشخص نيست اين اجداد كه بوده‌اند. لكن در مورد نسل پيامبر (ص) معجزه اينجا است كه با اين كه پيامبر (ص) پسر نداشته است كه نسلش شناخته (و نه منتقل) شود، اما اكنون ما اين همه سيد داريم كه مشخص است نسلشان به پيامبر (ص) مي‌رسد و حتي شجره‌نامه آن‌ها توسط عالمان علم انساب قابل استخراج است. بنابراين همان‌گونه كه مي‌بينيد نسل پيامبر (ص) از طريق دختر بزرگوارش طبيعتا منتقل شده، اما شناخته شده نيز هست.
و اما اين مطلب در آيه مباهله آمده است، آنجا كه مي‌فرمايد:
فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَي الْكَاذِبِينَ
هرگاه بعد از علم و دانشي كه (در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) كساني با تو به محاجه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را; ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را; ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود; آنگاه مباهله كنيم; و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.
مفسرين و محدثين شيعه و سني منظور از اولاد پيامبر (ص) را در اين آيه حسنين (ع) دانسته‌اند.
و در سوره كوثر نيز در تفاسير شيعه و سني مراد از كوثر حضرت فاطمه (س) و فرزندان ايشان كه حامل نسل پيامبرند، نقل شده است. به عنوان نمونه به تفسير فخر رازي از علماي اهل سنت اشاره مي‌كنيم كه مي‌گويد: « اين سوره به عنوان رد بر كساني نازل شده كه عدم وجود اولاد را بر پيغمبر اكرم (ص) خرده مي‌گرفتند؛ بنابراين معني سوره اين است كه خداوند به او نسلي مي‌دهد كه در طول زمان باقي مي‌ماند. ببين چه اندازه از اهل بيت را شهيد كردند، در عين حال جهان مملو از آن‌ها است، اين در حالي است كه از بني اميه (كه دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذكري در دنيا باقي نماند.»
بنابراين وقتي خداوند نسل پيامبر (ص) را از طريق حضرت فاطمه (س) مي‌داند، ما مي‌توانيم به خداوند بگوييم نه، نسل از راه دختر منتقل نمي‌شود! (نعوذ بالله)
و قسمت بعدي كه نويسنده نوشته «مگر هر امام چندين فرزند مي‌تواند در طول عمر خود توليد كند كه از يك طرف همگي از سلاله پيامبر باشند و از طرف ديگر كدامين عقل بالغي مي‌تواند بپذيرد كه نسل بعد را همگي فرزندان مثلا يك امام تشكيل بدهند (‌از لحاظ تعداد!)» اينجا به گمانم خود نويسنده هم نفهميده چه نوشته و مطلب اصلا قابل فهم نيست. دو طرف عبارت «از طرف ديگر» كه از نظر دستوري بايد يك سنخيت داشته باشند، اصلا قابل قياس با يكديگر نمي‌باشند. چيزي كه كاملا مشخص است اين است كه بالاخره تعدد زوجات منجر به تعدد فرزند و ازدياد مسلمين و نيز افزايش نسبت جمعيت افرادي كه از نسل پيامبر (ص) هستند به جمعيت موجود وقت خواهد شد.
اما اشتباه نويسنده در بند چهارم نيز همانند بند اول است. يعني در آن زمان اصولا زنان كمتر كار مي‌كردند و يا كار نمي‌كردند و اين به خاطر ديد انسان‌ها به خصوص اعراب در آن زمان بوده است و زني كه شوهر نداشته در آن زمان واقعا به سختي مي‌توانسته امورات خود را بگذراند و يا اصلا نمي‌توانسته است. نبايد از عرب جاهلي كه تا مثلا سي سال قبل و يا صد سال قبل مدت‌هاي طولاني دختر خود را زنده به گور مي‌كرده انتظار داشت كه اكنون بيايد مانند جامعه امروز به زنان كار بدهد و آن‌ها را همپاي مردان بپندارد. در جامعه اعراب هنوز هم اين تبعيض وجود دارد! چگونه مي‌توان انتظار داشت 1300 سال پيش وجود نداشته باشد؟! صرف نظر از بحث مالي بحث غريزي هم مطرح است كه يك زن هر قدر هم كه وضع مالي خوبي داشته باشد، منكر غريزه‌اش نمي‌توانسته بشود و باز ممكن بوده به حرام بيفتد. و اين مساله اصلا به جمهوري اسلامي ربطي نداشته است! واقعا نمي‌دانم نويسنده چه فكري كرده كه جمهوري اسلامي را به يكباره وسط آورده است!
در پايان پيشنهاد مي‌دهم دوستان انتقادات و نظرات خود را به صورت سوال و شبهه مطرح كنند، نه به صورت نظر قطعي تا خداي ناخواسته شائبه عناد آن‌ها با مسايل ديني پديد نيايد.

نمايشگاه توهين به فرهنگ و تاريخ و نمادهاي ملي ايران زمين
ظاهرا نمايشگاه كاريكاتوري با موضوع اعتياد در يكي از شهرهاي خوزستان برگزار شد كه در آن كاريكاتور اميركبير و چند شخصيت ملي ديگر كشيده شده است. اين هم كاريكاتور:

معلوم نيست وزارت ارشاد دولت نهم و مسوولين استان چه مي‌كنند؟! ما كه هيچ فرقي بين اين وزارت‌خانه در دولت نهم و دولت قبل نديديم! وضعيت سينما و موسيقي و ساير موارد هم كه همان گونه است و شايد بدتر هم شده باشد. هنگامي كه صفار هرندي انتخاب شد، گفتيم نكند بيش از اندازه تندروي كند. وقتي گفت خير، اين دوره، دوره ركود فرهنگ نيست، خوشحال شديم. اما نمي‌دانستيم از آن طرف اسب مي‌افتد و روي دولت قبل را سفيد مي‌كند! در اين بين، اعتراضي هم از سوي كساني كه ادعاي دفاع از دين و مذهب دارند، نمي‌بينيم. همان‌ها كه در دولت قبل گلوي خود را پاره مي‌كردند مي‌گفتند منافق حيا كن! امروز خبري از آن‌ها نيست. گويي قصد آن‌ها تسويه حساب سياسي بوده است، نه دفاع از دين و مذهب!

 

 

احسان بهرام غفاري

يادداشتي براي دين پرستان ضد وطن

اول ) رضا رضاي عزيز در نوشته شان بنده را متهم به نوكري ارباباني خيالي كرده اند كه سوالم اينجاست كه اين اربابان كه هستند و از كجا رضا رضاي عزيز پي به اين اربابان برده اند ؟ اما از طرفي معمولا وقتي براي كسي با هر دين و مذهب و رنگي و جنسي ، سوالي پيش مي آيد ، ‌پرسيدن سوالش مورد نكوهش قرار نمي گيرد و از اتفاق جزو خصوصيات خوب آن شخص قلمداد مي شود كه براي بالا بردن دانش خود ، سوال پرسيده است . اما گويا رضا رضاي عزيز و يزدان عزيز بسيار تمايل دارند زمانيكه پاسخي سوالي را نمي دانند ، همه را (‌يا حداقل بنده را ) مورد نكوهش قرار دهند كه اين سوال ها شبه پراكني است و بي ديني است و غيره . سوم آنكه رضا رضاي عزيز تا كنون سوالي نپرسيده اند كه بنده در پاسخ دادن به آن كوتاهي كرده باشم ( حداقل اينجانب يادم نمي آيد ايشان سوالي از من كرده باشند ،‌در مورد بحث وصيت نامه شهدا هم دوست عزيزي لطف كردند و به جاي بنده پاسخ دادند كه براي يادآوري ، سخن آن دوستمان را به مضمون عرض ميكنم تا تكرار صحبت ايشان باشد و انشالله رضا رضاي عزيز از خر شيطان پياده شوند – در زمانيكه دو طرف جنگ ايران و عراق مسلمان هستند و دو طرف شيعه هستند و هيچكس به خاطر ضربه به دين ديگري وارد كارزار نشده است ، چه دليلي دارد رزمندگان ايراني براي دفاع از دين در مقابل هم دين و هم كيش خود وارد جنگ شوند ؟؟؟ به جز اينست كه اينجا مساله خاك مهم بوده است و ناموس ؟؟؟ فكر مي كنم اين پاسخ صريح تر و جامع تر از آنست كه بنده هم بخواهم قلم بكار بگيرم ) . اما براي اينكه اين بحث يخ و بي معناي دين يا خاك براي هميشه تمام شود ،‌ و از آنجاييكه دوستاني مانند رضا رضاي عزيز و يزدان عزيز حتما بايد از روي كتاب با ايشان صحبت كرد تا گير ندهند ، مطلب زير را از كتاب تحف العقول – جلد اول – صفحه 326 – نشر صدوق نقل مي كنم تا مبادا فكر كنند بنده از خود جواب داده ام ، هر چند كه تاكنون بنده بر اساس نسخ معتبر اسلامي به طرح سوال و نقد مطالب مذهبي دوستان پرداخته ام .
جابر بن عبدالله انصاري گويد : ما همراه امير المومنين در بصره بوديم و پس از فراغت از نبرد با سپاه جمل در اواخر شب بود كه آنحضرت نظري بر ما انداخت و فرمود : مشغول چه صحبتي هستيد ؟ گفتيم : در نكوهش دنيا . فرمود « اي جابر ، ‌بر چه چيز دنيا را بد گويي ميكنيد ؟ پس حمد و ثناي الهي را بر جاي آورد و آنگاه فرمود : پاره اي مردمان را از نكوهش دنيا چه منظوري است ؟ و چرا در آن به زهد و بي رغبتي گرايند ،‌در حاليككه سراي دنيا جايگاه راستي و صدق است براي كسي كه آنرا باور دارد و خانه تندرستي است براي آنكس كه درست درك اش نمايد ، و سراي توانگري است براي آنكس كه از آن توشه بر گيرد ، مسجد پيامبران الهي او محل نزول وحي خداست ، عبادتگاه فرشتگان و محل سكونت دوستان و بازار اولياي حضرت حق است كه در آن رحمت الهي را بدست آورند و بهشت را در آن سود بردند . بنابراين چه كسي را نكوهش ميكني اي جابر ؟ در حاليكه اين دنيا جدايي خود را اعلام نموده و گسستن خود را خبر داده و مرگ خود را نيستي بيان داشته و به بلا و گرفتاريش بلا را به نمايش گذاشته و با خرسنديش به شادي مشتاق كرده است . شامگاهان در مصيبت است و بامدادان در نعمت و تندرستي تا اينكه بترساند و يا مشتاق گرداند . به همين جهت گروهي هنگام پشيماني آنرا مذمت نمايند در حاليكه به تمام آنان صادقانه خدمت نموده است . به يادشان آورد تا ياد آور شوند و پندشان داد تا به كار بستند و آنان را بر حذر داشت تا پرهيز كردند و تشويق نمود تا مشتاق گشتند . پس اي كسي كه بر دنيا بد مي گويي و در عين حال فريبش را خورده اي ،‌چه كسي مستجب نكوهش تو گشت ؟ بگو چه زماني تو را به خود فريفته ساخت ؟ و ادامه مطلب كه از حوصله خارج است .

دوم ) يزدان نصر هرندي عزيز . الف ) اميدوارم اين سخن مرا ربطي به پز دادن و يا خودشيفتگي بنده ندهيد كه فقط جهت شناساندن خودم به شماست ، هر چند نيازي نيست ولي حداقل حسن اش اين است كه شما همينطور ترمز بريده بنده را متهم به چيزهايي كه نيستم نمي كني . ابتدا اينكه بنده در حدود چندين برابر شما سن دارم كه بنا به شرع و عرف احترامم واجب است . دوم اينكه بنده رشته الهيات را تا پايان آن به اتمام رسانده ام و از حضراتي سود برده ام كه هر كدام به راستي ستوني از دين بوده اند و شما آرزو داري يكبار عكس شان را ببيني نه كسانيكه براي شما حكم سند معتبر دارند مانند دكتر هفت ساله اي كه مطالبت را به آن رجوع مي دهي !!! سوم آنكه بنده هر نقل قول يا نقد يا سوالي كه مي پرسم همگي بر اساس روايت و يا حديثي معتبر است كه تماما در كتب اربعه مي توان آنها را يافت و نظر شخصي بنده نيست (‌البته در زمينه مسايل الهياتي و نه اجتماعي يا سياسي ) . چهارم آنكه بارها گفته ام كه ميزان ايمان و دين كسي را با عقل و درك شما مطمينا خداوند نمي سنجد و بر اساس ايمان قلبي هر كس ميزان مي كند نه بر اساس سجده كردن مانند كلاغ و روزه گرفتن مانند خانم هاي ر‍ژيم دار ! پنجم ،‌ من نه كينه اي از حضرتعالي دارم و نه اهل نفرين و دشنام هستم بر خلاف شما كه تا چيزي را مي شنوي كه خلاف عقيده ات است شروع به بافتن انواع و اقسام نفرين هاي اسلامي !!! مي كني و دست بر دعا بر مي داري كه طرفت اصلاح شود و به راه راست باز گردد ، اما عقل در اين حكم مي كند كه كمي هم بيانديشي ،‌شايد شما راه را بر عكس مي روي و الا آخر .

ب ) در مورد نشر كتاب ،‌ناشرين آن و قيمت بالاي كتاب بايد مواردي را خدمت شما برسانم . در حدود ده سال پيش دو نوع فعاليت در زمينه نشر انجام مي شد ، يكي انتشاراتي ها كه بصورت كاملا تخصصي دست به نشر مي زدند و دوم پخش كننده ها كه وظيفه فروش و پخش كتاب را بر عهده داشتند . متاسفانه در حدود ده سال پيش بعلت بي كفايتي يكي از حضرات وزارت فخيمه ارشاد ،‌ پخش كنندگان توانستند جواز نشر بگيرند . لزوما در اين زمان هدف از كيفيت به كميت نزول كرد . پخش كننده گاني كه حتي سواد نوشتن و خواندن نداشتند شدند ناشر ( بخوانيد كاسب فرهنگي !!! ) . اندوه ناك تر اين بود كه شرايط گرفتن مجوز نشر دو چيز بود ، ايراني بودن ، عدم اعتياد . كه خبري از تحصيلات و تجربه در اين زمينه نبود . از آنجاييكه وزارت فخيمه ارشاد ديد نمي تواند كاغذ اين ناشرين را تهيه كند ، سوبسيد كاغذ و سهميه ناشرين را قطع كرد كه مجبور شدند هر دو صنف ناشر و پخش كننده گاني كه اكنون ناشر شده بودند ،‌كاغذ را بصورت آزاد تهيه كنند . كه اين امر با توجه به تورم و قيمت دلار ، روزانه ( اين روزها ،‌ساعتي ) بالا رود . ناشرين بزرگي همچون امير كبير ،‌ طهوري ، علمي ، ‌صدوق و امثالهم كم كم مجبور به توقف و يا كلا جمع كردن انتشارات شدند . در اين شرايط پخش كننده گان ذوق زده و بازار نشر را بصورتي در آوردند كه امروز مي بينيد . كيفيت و محتوا اصلا جايي در نشر ندارد و جزو فراموش شده هاي اين صنف شده است . از طرفي عده كمي از ناشريني كه واقعا ناشر بودند دچار افت شديد مالي شدند بطوريكه بيشتر آنان عطاي اين كار را به لقايش بخشيدند و خانه نشيني اختيار كرده اند . امروزه اگر بخواهيد يك كتاب صد صفحه اي با كاغذ استاندارد و نه عالي انتشار كنيد ،‌چيزي حدود پانزده تا بيست هزار تومان براي يك ناشر با توجه به قيمت مركب چاپ كه تحريم هستيم و قيمت نجومي اي كه به خاطر قاچاق دارد ،‌ و قيمت ماورايي كاغذ در مي آيد كه عملا از عهده هر ناشري خارج است . بحث ديگر ماليات وحشتناكي است كه بر اين صنف نازل مي شود ، عليرغم تمام سخنان و مصوبات مجلس و هر دو دولت پيشين و اكنون كه ناشرين از ماليات معاف هستند بطور متوسط هر سال حدود هشت ميليون تومان براي يك ناشر ماليات بسته مي شود كه اگر قيمت پشت جلد تمام تيراژ يك كتاب را هم جمع كنيم ،‌ اين مقدار نمي شود . به هر حال اوضاع نشر اينگونه است . شايد سوال پيش بيايد كه اين ناشريني كه مرتب كتاب چاپ مي كنند پس چه كار مي كنند ؟ سوال خوبيست . دوست من اينان يا دولتي هستند كه قيمت برايشان مهم نيست و يا از خويشان اصحاب وزارت فخيمه ارشاد هستند كه كاغذ رايگان دارند و هزينه چاپي نمي پردازند .

سوم )‌هدف از نقد ، طرح سوال ،‌ پيشنهاد با هر موضوعي ، توسط هر كسي نه شبه اندازي است ،‌نه فرا فكني و نه هيچ هدفي دارد . تنها هدف بالا رفتن فرهنگ پذيرش مخالف است كه مبين عزيز فرصت اش را براي من و ديگر دوستان فراهم آورده است . اگر بطور فرض من مي گويم چرا در روايات آمده است حضرت امير از ناچاري كفشش را بارها وصله مي كرد ولي در نوشته دوستي آمده است كه امامان متمول و متمكن بوده اند ،‌ اين نشان از نوكري اربابان خيالي و دست نشانده بودن و مومن نبودن نيست . اين فقط يك سوال است و فقط يك سوال براي ذهني جوياي دريافت حقيقت . اينكه بخواهيم كسي را بعلت ندانستن پاسخ متهم به انواع و اقسام متلك هاي بي مورد بكنيم ، مطمينا در شان نگارنده آن الفاظ نيست و نخواهد بود ،‌ و شايد بر شان سوال كننده نيز بيافزايد . اميدوارم روزي بتوانيم بپذيريم كه قرار نيست تمام عالم و آدم از چشم ما به مسائل نگاه كنند . به تعداد انسانهاي روي زمين چشم و ديدگاه وجود دارد كه حتي در بدترين حالتش هم بايد مورد احترام قرار بگيرد . اميدوارم چنان روزي را در عمر باقي مانده ام ببينم . بار هم مي گويم ملاك بهشت و جهنم بردن بندگان توسط خدا ،‌ سجده و ركوع و روزه نيست ، انسان بودن است ، چيزي كه خدا به آن افتخار مي كند . مطمينا فلورانس نايتينگل و امثال او كه به دنيا خدمت كرده اند ، نه اهل حجاب بوده اند ، نه اهل روزه و سجده . به قول خودم ، خوب است چشم هايمان را بشوييم ، نه منظره روبرو را . شاد باشيد و مستدام . همين .

 

 

محفوظ

هويت نام

قسمت سيزدهم

حسين
حسن در لغت به معناي خوب روي و خوب مي باشد.
حسن داراي شخصيتي است كه ديگران را به راحتي درك مي‌كند . نام او موجب مي‌شود تا او بيان آنچه را كه در درونش مي‌گذرد محدود كند و در برخي موارد باعث مي شود تا مانع برقراري رابطه دوستانه او با انسانهاي تندخو و سردمزاج شود . حسن فردي آرمانگراست و اهداف بلندي در سر دارد , همچنين او داراي طبيعت حساس بوده و نوعي تمايل و كشش نسبت به فرهنگ و تمدن خود دارد . حسن همواره سعي مي‌كند تا محيط خود را پاكيزه و بي‌آلايش گرداند و از بي‌نظمي و بهم‌ريختگي خوشش نمي‌آيد . شما خوب مي‌دانيد كه حسن در يك محيط آرام و سراسر آرامش بالاترين كارايي را خواهد داشت . به خصوص كارهايي مانند نوشتن و يا كارهايي كه با علوم رياضي در ارتباط مي‌باشند . او در فضاي آرام كارهايي مانند مهارت‌هاي تحليلگري كه به تمركز نياز دارند , را به خوبي انجام مي‌دهد . حسن ظاهراً ديگران را به آرامش دعوت مي‌كند , اما در همان زمان به خاطر اينكه تحت فشار قرار مي‌گيرد , از نظر باطني رنجيده خاطر مي‌شود . از ديگر ويژگي هاي كساني كه نام حسن را دارند اين است كه براي اغلب آنها مشكل است تا افكار دروني خود را بيان كنند و يا احساسات خود را به صورت شفاهي ابراز نمايند . در واقع اين باطن و ماهيت دروني حسن است كه او را بر آن مي‌دارد تا افكار دروني خود را با قلم و كاغذ ابراز كند.
و اما نكته آخر : در حقيقت منبع و سرچشمه مشكلاتي كه حسن به هنگام تصميم‌گيري در مورد مسائل تجاري با آنها روبرو مي‌شود , چيزي نيست جز كمبود قاطعيت و اطمينان كه مطمئناً از تأثيرات نام حسن يعني نام كوچك اوست .

شما مي توانيد با مراجعه به اين نشاني ، نام خودتون رو درخواست كنيد . يادتون باشه ، اولويت با اوني هست كه زودتر درخواست كنه .
منبع : hoviyatenam.tk يا hoviyatenam.blogpars.com

 
 

zabihjavanbakht@yahoo.com

اصطلاحات روزمره انگلیسی - 22

BARK UP THE WRONG TREE
سوراخ دعا را گم كردن. بيراهه رفتن. اشتباه رفتن
Chris suspects Mark stealing her watch, but I bet she is bark up the wrong tree.


BE UP TO ONE'S EARS TO SOMETHING
تا خرخره در چيزي غرق بودن.
I am up to my ears in dept


BEATS ME!
اصلا نمي دونم! سر در نمي آرم!‌ نمي دونم
-Nina, do you know how the world came to existence?
-Beats me!


BITE OFF MORE THAN ONE CAN CHEW
لقمه ي بزرگتر از دهان خود برداشتن
You won't be able to handle the project. You're biting off more than you can chew.


SELL SOMEONE DOWN THE RIVER
به كسي خيانت كردن. لو دادن. فريب دادن
The police raided the gangsters' den and arrested the all. Apparently, someone has sold them down the river.


PLAY IT BY EAR
بدون تدارك قبلي كاري را انجام دادن
-What are we gonna do after the movie tonight?
-We'll play it by ear.


GIVE SOMEONE THE RASPBERRY
براي كسي شيشكي بستن
The audience gave the poor actor raspberry after the play.


HIT THE SPOT
چسبيدن. جون دادن
It is so hot in here. A cool drink really hit the spot.


GET COLD FEET
جا زدن. تو زدن. دچار دودلي شدن
I usually get cold feet when I have to speak in public.


KNOCK ON WOOD
بزنم به تخته! بزن به تخته!
The children haven't had a cold so far this winter, knock on wood!
not Hold Water.


BEAT ABOUT THE BUSH.
صغري كبري چيدن و طفره رفتن. حاشيه رفتن
Stop beating about the bush! Answer my question frankly

پايان

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن روي اين لينک کليک کنيد.

  • دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

21 مرداد / 11 آگوست / 9 شعبان

Mobin_s2004@yahoo.com
21 مرداد ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
جنگ دريايي ايران و يونانيان در دماغه آرتميسيوم

يازدهم اوت سال 480 پيش از ميلاد، «اوريبيادسEurybiades» فرمانده اسپارتي بخشي از ناوگان اتحاديه يونانيان كه از نتيجه جنگ ترموپيل و كشته شدن لئونيداس پادشاه اسپارت با همه نيروهايش در اين تنگه، آگاه نبود تصميم گرفت كه با 127 كشتي سه رديف پاروزن ( تريرمTrireme) به ناوگان ايران كه به موازات نيروي زميني خود در حركت بود و آذوقه رساني مي كرد شبيخون بزند. هدف از اين حمله آسيب رساني به كشتي هاي حامل خواربار بود كه زير حمايت كشتي هاي جنگي قرار داشتند. اوريبيادس گمان كرده بود كه با از دست رفتن كشتي هاي حامل خواربار، ارتش عظيم ايران ناچار به بازگشت خواهد شد.
فرماندهي ناوگان ايران با مشاهده تحركاتي در ميان كشتي هاي يوناني، متوجه نقشه حمله شده بود و براي خنثي كردن آن، شماري از كشتي هاي خود را مامور كرده بود كه جزيره «اوويا» را دور بزنند و 127 كشتي يوناني را محاصره كنند كه اوريبيادس از طريق يك يوناني فراري از ناوگان ايران (از مردم ايوني ـ غرب تركيه امروز) متوجه قضيه شد و بي درنگ (همان روز) دست به حمله زد. وي در جريان زد و خورد كه دريا هم توفاني شده بود اطلاع يافت كه لئونيداس كشته شده و جنگ ترموپيل پايان يافته و نيروي زميني ايران حركت به سوي آتن را آغاز كرده است كه از ادامه جنگ دست كشيد و با كشتي هايش كه تعدادي از آنها هم از دست رفته بودند با عجله عازم سالاميس شد تا در انتقال خانواده هاي آتني از شهر و انتقال آنان به جزاير دوردست كمك كند. چون جنگ دريايي يازدهم اوت در دماغه آرتميسيوم واقع در شمال جزيره «اوويا» روي داده بود اين جنگ در تاريخ به نبرد دريايي آرتميسيوم Artemisium معروف شده است. معبد آرتميس در همان داغه قرار دارد. شرح اين نبرد را هرودوت نوشته و تعداد كشتي هاي ايران را چند برابر شمار واقعي گزارش كرده است. عكس بالا محل نبرد آرتميسيوم را نشان مي دهد.

 

... و هادريان آشتي كردن با ايران را برگزيد

هادريان

هادريان (هادريانوس) امپراتور روم يازدهم اوت سال 117 ميلادي با دولت ايران صلح كرد. وي سه روز پيش از اين تاريخ (هشتم اوت) بر جاي تراژان نشسته بود كه در جريان جنگ با ايران درگذشته بود . برخلاف تراژان كه از طريق جنگ امپراتوري روم را حفظ مي کرد و وسعت مي داد، هادريان با مخالفان حكومت روميان سازش مي کرد و يا به راههاي ديگري جز جنگ متوسل مي شد . براي مثال: براي احتراز از جنگ با مخالفان سلطه روم بر انگلستان كه در شمال اين جزيره سكونت داشتند، در آن جزيره ديواري نظير ديوار چين ميان قسمت متصرفي روم و اراضي غيرمتصرفي كشيد. هادريان پس از امضاي قرارداد صلح با ايران و صرفنظر كردن از دعاوي تراژان، در 9 ژوئيه سال بعد (118 ميلادي) از شرق مديترانه به شهر رم بازگشت و از سناي امپراتوري درخواست راي اعتماد كرد و موفق به دريافت آن شد. وي پيش از دريافت راي اكثريت سنا، امپراتور برگزيده ژنرالهاي رومي بود زيرا كه تراژان درگذشته بود و طبق قانون روم، حتي براي يك روز هم نمي شد كشور را بدون رئيس گذارد و «سنا» كه مقر آن در شهر رم بود در دسترس نبود كه در روز درگذشت تراژان، جانشين او را برگزيند. به علاوه، بدون حضور نامزد امپراتوري در جلسه سنا و گفتن برنامه هاي خود و قانع شدن سناتورها، راي گيري امكان نداشت.
خسرو، شاه اشكاني ايرانيان كه در سال 107 ميلادي از سوي مهستان (سناي ايران) به آن مقام انتخاب شده بود تا لحظه روي كارآمدن هادريان، بيشتر وقت خود را صرف جنگ با تراژان كرده بود.

 

وقايع ابتدای انقلاب و دفاع مقدس در چنين روزي

پاتك چهار گردان از نيروهاي عراقي به ارتفاعات بلفت و دوپازا و تصرف نوك قلعه بلفت در ساعات اوليه روز . اقدام متقابل نيروهاي خودي و آزادسازي اين قله در ساعت 11 صبح .

بمباران روستاهاي " قلعه " ، " بيوران پايين " و " تاوق " از توابع سردشت به وسيله هواپيماهاي عراقي .
شهادت چند تن از مسئولان قرارگاه حمزه در درگيري با عناصر حزب دمكرات در پايگاه ميرآباد سردشت . حمله عناصر مجاهدين به پايگاه ارتش در مرز مريوان .

تصرف " قلعه كانيكار " و پايگاه‌هاي اطراف در استان اربيل به دست نيروهاي اتحاديه ميهني و حزب دمكرات كردستان عراق .
اعزام " كاروان غدير " به استعداد سه گردان از استان يزد به جبهه‌هاي جنگ .

اعلام آمادگي ايران براي مين‌روبي درياي عمان
پاسخ رسمي ايران به قطعنامه 598 (ايران از رد كامل قطعنامه خودداري كرد)

اظهارات " ميرحسين موسوي " نخست‌وزير در مورد تصميم انگلستان و فرانسه براي اعزام مين‌روب به خليج‌فارس : هر نوع حضور قدرت‌هاي خارجي در خليج‌فارس ، به افزايش تشنج كمك مي‌كند .
جمهوري اسلامي ايران براي انجام دادن عمليات مين‌روبي در خليج‌فارس و درياي عمان اعلام آمادگي كرد . شركت بيمه لويدز براي نخستين بار بيمه ويژه خطرهاي جنگي را در درياي عمان اجرا مي‌كند .

آمار كشتي‌هاي يوناني كه در خليج‌فارس مورد حمله قرار گرفته‌اند .
پاسخ مارگارت تاچر به وزير دفاع پيشين انگلستان كه هدف از اعزام مين‌روب از اين كشور را صرفاً به قصد راضي كردن ريگان ، داشته بود .

مواضع ايتاليا : " احتمال اعزام نيروي مين‌روب به خليج‌فارس ، پيشنهاد تشكيل يك نيروي بين‌المللي ، پيشنهاد تشكيل كميسيون تعيين مسئوليت آغازگر جنگ . " آلمان‌ غربي و هلند حضور نظامي در خليج‌فارس را رد كردند .
" الكساندر هيگ " وزير خارجه سابق امريكا اعلام كرد كه هدف اين كشور در خليج‌فارس ، نه تضمين آزادي جريان نفت بلكه حفظ برتري نسبت به شوروي است .

ديدار " نزار حمدون " با " جورج شولتز " وزير خارجه امريكا . ابراز نگراني سفير امريكا در كويت از صدور انقلاب اسلامي ايران .
تعويق اجلاس فوق‌العاده وزيران خارجه عضو اتحاديه عرب به درخواست سوريه .

نامه شواردنادزه به وزير خارجه آلمان‌ غربي در مورد جنگ ايران و عراق و حمايت از تلاش‌هاي دبيركل سازمان ملل . گزارش رويتر و نيويورك تايمز درباره روابط مسكو با كشورهاي حاشيه خليج‌فارس و استفاده ايران از اختلافات دو ابرقدرت .
ميزگرد راديو بي . بي . سي . در مورد تأثير و پي‌آمدهاي اوضاع خليج‌فارس بر جريان نفت و مشكلات غرب در كاستن از ميزان وابستگي خود به نفت اين منطقه .

21/05/67
ورود يك ديپلمات انگليسي به ايران براي ارزيابي امكان بهبود مناسبات با ايران

 

شهادت ميرزا رضا كرمانى

21 مرداد 1276 - در تـاريـخ 26 رجـب 1313 ه‍ ق مـيـرزا رضـاى كـرامـانـى از اسلامبول به طرف ايران حركت كرد و يك تپانچه پنج تير روسى تـهـيـه نـمـود و در دوم شـوال وارد رى گـرديد و مخفيانه به ديدار شيخ هادى نجم آبادى رفت .
شـاه كـه درتـدارك بـرگـزارى چـشـن پـنـجـاهـيـمـن سـال سـلطـنـت خـود بود به حضرت عبدالعظيم رفت و ميرزا در همان روز (جـمـعـه 17 ذى القـعـده 1313 ه‍ ق اول مه 1896 م ) شاه را در حرم حضرت عبدالعظيم به ضرب پنج گـلوله از پـاى در آورد و خـود تـوسـط عمال شاه دستگير شد.
پـس از دسـتـگـيـرى مـيـرزا از وى بـازجـويـى مـفـصـلى بـه عـمـل آمـد و بـازجـويـى كـامـل او در روزنـامـه صـور اسرافيل و بيدارى ايرانيان درج شده است .
سـرانـجـام مـيرزا رضاى كرمانى در روز چهارشنبه توسط حكومتى قاجار به دار آويخته شد و به شهادت رسيد.
مـيـرزا در آخـرين نفس ، جمله اى بر زبان كه نشان دهنده ادامه نهضت مى باشد.
((اين چوبه دار را به يادگار نگهداريد، من آخرين نفر نيستم ....))

Mobin_s2004@yahoo.com
11 آگوست ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
تشكيل شوراي انقلاب در فرانسه پس از بازداشت پادشاه اين کشور

يازده اوت سال 1792 , پس از اشغال كاخ سلطنتي و زنداني كردن لوئي 16 پادشاه فرانسه، انقلابيون اين كشور يك شوراي شش نفري براي اداره امور فرانسه به نام «شوراي انقلاب فرانسه» ايجاد كردند كه در آن ژرژ دانتون و ژان ماري رولن عضويت داشتند. نخستين اقدام اين شورا انتخاب «آنتوان سانتر» به رياست گارد ملي انقلاب فرانسه بود. انقلابيون كه از 20 ژوئن (هفت هفته پيش از اين) حاضر به ترك خيابانها نشده بودند كاخ سلطنتي فرانسه را كه از آن دوهنگ نظامي اجير شده سويسي محافظت مي كردند تصرف كرده بودند. در حمله انقلابيون بيش از يك هزار تن از افراد گارد سويسي شاه فرانسه كشته شدند. لوئي 16 كه در اطاق نوكرانش پنهان شده بود دستگير شد.
    انقلابيون فرانسه از 11 اوت كه داراي گاردملي انقلاب شدند عنوان خود را هم به «جامعه انقلابي» تغيير دادند و اعلام كردند كه گارد انقلاب كه رئيس آن آنتوان سانتر خواهد بود وظيفه دارد كه از دستاوردهاي انقلاب حراست كند و نگذارد كه انقلاب فرانسه از مسير تعيين شده خارج گردد (جزئيات، برحسب روز وقوع، به موقع خود آمده است ).

 

چرا «سعدي كارنو» رئيس جمهوري فرانسه ترور شد؟

كارنو

«سعدي كارنو Sadi Carnot » رئيس جمهوري فرانسه كه 24 ژوئن سال1894 به دست «سانتو سازيو» آنارشيست ايتاليايي كشته شد يازده اوت 1837 به دنيا آمده بود و نام « سعدي » شاعر و نويسنده بنام ايران بر وي گذارده شده بود. چون كارنو حاضر نشد به خواست آنارشيست ها ، « وايلان » مردي را كه به جرم شروع به انفجار پارلمان فرانسه زنداني شده بود عفو كند جان خود را از دست داد. آنارشيستها مخالف هرگونه حكومت بودند و حاكمان را مردمي جاه طلب و خودخواه كه در فكر مردم و وطن نيستند مي پنداشتند.

 

هاوايي ضميمه ايالات متحده شد

يازدهم اوت سال 1898، دولت واشنگتن مجمع الجزاير هاوايي را كه كشوري مستقل در اقيانوس آرام و داراي يک پادشاه بومي بود ضميمه قلمرو خود كرد . هاوائي که تا خاك اصلي آمريكا هزاران كيلومتر فاصله دارد اينك يك ايالت اين كشور بشمار مي رود.

 

آخرين نبرد بزرگ جنگ جهاني اول

11 اوت 1918 در ميان نيروهاي آلمان در نبرد آمينز Amiens آثار شكست آشكار شد و اين وضعيت شكست هاي ديگري را در پي داشت كه به عقب نشيني نيروهاي آلماني در همه جبهه ها و ورود نيروهاي متحدين به خاك آلمان و تسليم اين كشور ظرف درست 3 ماه منجر شد و جنگ جهاني اول ساعت 11 روز 11 ماه يازدهم سال ميلادي 1918 پايان يافت. دلايل عمده عقب نشيني آلمان در اوت 1918 نداشتن نيروي ذخيره ، تسليم پي در پي نيروهاي خسته و نااميد آلماني و نيز تظاهرات چپها در برلن بود. 11 اوت 1918، براي آلمان تنها 600 هزار نظامي باقي مانده بود. عكس ، گروهي از نظاميان متحدين را در جبهه فرانسه درحال پيشروي به سوي خاك اصلي آلمان نشان مي دهد.

 

مك آرتور مامورتحويل گرفتن ژاپن شد

11 اوت 1945، يك روز پس از اين كه ژاپن اعلام داشت كه حاضر است تسليم شود، ژنرال مك آرتور از سوي رئيس جمهوري آمريكا مامور تحويل گرفتن ژاپن و امضاي قرارداد تسليم اين كشور شد. با وجود اين حملات هوايي آمريكا به خاك ژاپن ادامه داشت.

 

بمب هيدروژني دولت مسكو

11 اوت 1953، شوروي نخستين بمب هيدروژني را آزمايش كرد و برتري نظامي به دست آورد. شوروي پيش از فروپاشي بيش از كشورهاي ديگر سلاح هسته اي داشت، به همينگونه زيردريايي و موشك. طبق عهدنامه ستارت، تعداد سلاحهاي اتمي مسكو و واشنگتن بايد تقريبا برابر يكديگر و هريك داراي شش تا هفت هزار بمب و كلاهك باشد. در 63 سالي كه از ساخت سلاح اتمي گذشته، اين سلاح تنها دو بار و آن هم بر ضد امپراتوري ژاپن بكار رفت ولي بازدارندگي آن از جنگ به ثبوت رسيده و به علاوه، از ابزار قدرت و اقتدار ملي است.

برخي ديگر از رويدادهاي 11 اوت

  • 1795:   مجلس ملي فرانسه نظام پولي « فرانك » را به وجود آورد كه از 15 اوت قدرت اجرايي يافت.

  • 1813:   روسيه ، سوئد و پروس ( آلمان) بر ضد ناپلئون متحد شدند كه يك اتحاديه تازه تلقي شده است.

  • 1860:   نيروهاي فرانسه و انگلستان عمليات تازه نظامي خود را در چين آغاز كردند و چهار روز بعد شانگهاي و نزديك به دو ماه پس از آن پكن را تصرف و كاخ سلطنتي چين را غارت كردند.

  • 1906:   ( 1285 )شش روز پس از صدور فرمان مشروطيت ، ديگر هيچيك از متحصصنين در سفارت انگلستان در تهران باقي نمانده بود. تحصن در سفارت انگلستان بعدا يك امتياز منفي براي متحصصنين و لكه ننگي بر پيشاني آنان شد.

  • 1916:   نيروهاي عثماني كه از طريق خاك عراق وارد ايران شده بودند شهر همدان را متصرف شدند و از طريق قزوين عازم تهران گرديدند.

  • 1922:   ( 1301 ) : تيپ آذربايجان به فرماندهي سرتيپ امان الله ميرزا قلعه چهريق را تصرف و اسماعيل اقا سميتقو را با تلفات سنگين به تركيه فراري داد و اسلحه و مهمات فراوان به دست آورد.

  • 1932:   هيتلر نپذيرفت كه معاون «پاپن» صدر اعظم آلمان شود.

  • 1990:   اوضاع پاكستان در سومين روز پس از بركناري بي نظير بوتو و كابينه او به تصميم رئيس جمهوري اين كشور بحراني است.

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    9 شعبان هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

    سيلي عظيم درشهر مكّه جاري شد

    9 شعبان 1039 - سيلي عظيم درشهر مكّه جاري شد و موجب خرابي بخشي از ديوارهاي خانه كعبه گرديد. اين سيل عظيم بيش از14000تن را درخود غرق كرد و خانه‎هاي بسياري را ويران كرد. بناي خانه كعبه پس از اين سيل توسط يكي از دو شاگرد ملا محمد امين استرآبادي به نام سيّد زين العابدين كاشي مرمت و تعمير گرديد.

     

     

     

     

     Ãاطلاعات روزانه

     

    آب و هوا

    تهران

    27
    37

    اهواز

    33
    47

    تبريز

    21
    32

    شيراز

    24
    39

    مشهد

    18
    32

    بندرعباس

    31
    37

    کرمان

    20
    37

    اصفهان

    22
    38

    يزد

    26
    39

    کرمانشاه

    22
    38

    اراک

    22
    36

    رشت

    24
    28

    دبی

    34
    39


     

    نرخ  ارز، سکه و طلا در بازار آزاد

    1445 تومان
    955 تومان
    1840 تومان
    860 تومان
    250 تومان
    260 تومان

    يورو اروپا:
    دلار آمريکا:
    پوند انگليس:
    يکصد ين ژاپن:
    ريال عربستان:
    درهم امارات:

    225000 تومان
    106000 تومان
    54000 تومان
    206000 تومان

    يک بهار آزادی:
    نيم بهار آزادی:
    ربع بهار آزادی:
    طرح جديد:


     

    اوقات شرعی (به افق تهران)

    اذان صبح : 04:45
    طلوع خورشيد : 06:20
    اذان ظهر : 13:09
    غروب خورشيد : 19:58
    اذان مغرب : 20:19
    نيمه شب شرعي : 00:22

     

     

     

     

     

     

    Ãهديه روزانه

    دانلود مجلات و کتب خارجي

    Reader's Digest 
    ماه آگوست

    جديدترين شماره از ماهنامه
    Reader's Digest 

    تاریخ انتشار: آگوست 2008
    تعداد صفحات مجله: 186
    حجم فایل: 23 مگابايت


    لينک دانلود مستقيم

    رمز فايل: www.mobin-group.com

    براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.



     

     

     

     

     

     

     

    Ãتکنولوژي روزانه

    دوربین 50 مگاپیکسلی Hasselblad
    با بزرگترین سنسور جهان

    شرکت Hasselblad را معمولا طرفداران دوربین های حرفه ای میشناسند. و طبق معمول این بار هم دوربین جدید این شرکت در نوع خود یک شاهکار محسوب میشود.

    دوربین 50 مگاپیکسلی مدل H3DII-50 دارای سنسوری ساخت شرکت کداک است که در سایز 36 در 48 میلیمتر است. و این دوبرابر سایز سنسور دوربین های DSLR فول فریم است.

    با این سنسور هر عکس این دوربین 300 مگابایت حجم دارد. یعنی اگر من کارت حافظه ی 2 گیگابایتی خودم را روی این دوربین قرار بدهم فقط 6 عکس میتوانم بگیرم!

    نکته جالب دیگر در مورد این دوربین سرعت عکاسی 1 فریم در ثانیه است که برای چنین دوربینی خیلی خوب محسوب میشود. این دوربین در ماه اکتبر به بازار عرضه خواهد شد.

    قیمت؟ هنوز اعلام نشده. ولی گفته میشود که برای داشتن این هیولای عکاسی باید اتومبیل خود را بفروشید و حدود 37000 دلار پول آن را پرداخت کنید.

    سایت دوربین 

    پارچه ای که می تواند استرس و فشار عصبی را تشخیص دهد

    برای کاهش استرس و فشار های روحی چه میکنید؟! هر راهی را هم که در پیش گرفته باشید مطمئنا این یکی را نمی دانید. دانشمندان آلمانی در یک تحقیق موفق به ساخت نوعی سنسور (حس گر الکترونیکی ) شده اند که می تواند استرس و فشار های روحی را تشخیص دهد و برای کاهش آنها اقدام کند. این سنسور ها قرار است به صورت پارچه درآیند و از آنها جلیقه و تی شرت دوخته شود. به این صورت که در مرکز جلیقه تعدادی سنسور مرکزی کار گذاشته می شود تا بتوانند فشار عصبی شخص را از طریق تغییرات فیبر های عضلانی بدنش تشخیص دهد. این تشخیص اقدام به ارسال سیگنالهای الکتریکی به سیستم پردازشگر مرکزی  میکند.پس از آن فیبر های کربنی فعال میشوند و طی مکانیزمی مجهول از فشار عصبی و استرس فرد میکاهند.
    انگیزه اصلی طراحان این الیاف , تسهیل انجام فعالیت هایست که نیاز به تمرکز بالا دارد. از همه مهمتر این الیاف می توانند برای دوخت لباس ورزشکارانی که از فشار های عصبی مزمن رنج می برند کاربرد داشته باشد. البته اگر استفاده از این پارچه ها دوپینگ محسوب نشود!!
    منبع
     

     

     

     

     

     

     

    Ãطنز روزانه

    شرايط ازدواج

    نوشته بزرگ طنز پرداز ايران کيومرث صابري
    برگرفته از:ماهانه توفيق، دوره هشتم، شماره ششم (سال 1348)
     

    از اداره كه خارج شدم، برف دانه دانه شروع به باريدن كرد. به پياده رو كه رسيدم زمين،‌درست و حسابي سفيد شده بود. يقه پالتويم را بالا زدم و راست دماغم را گرفتم و رفتم. هنوز خيلي از زمستان باقي بود. با خود فكر كردم كه اگر سرما همين طوري ادامه داشته باشد، تا آخر زمستان حسابم پاك پاك است.
    وارد خانه كه شدم مادرم توي حياط داشت رخت ها را از روي طناب جمع مي كرد. از چندين سال پيش، هر وقت برف مي باريد، با مادر شوخي مي كردم كه:
    ـ ننه،‌ "سرماي پيرزن كش" اومد!
    امروز هم تا دهان باز كردم همين جمله را بگويم؛ ننه پيشدستي كرد و گفت:
    ـ انگار اين سرما، سرماي عزب كشه، نيس ننه؟
    در خانه ما غير از من، عزب اوقلي ديگري وجود نداشت پس ننه بعد از چند سال بالاخره متلكش را گفت! گفت و يكراست به اطاق خودم رفتم. چراغ والور را روشن كردم و از پشت شيشه، به برف چشم دوختم. از نگاه كردن برف كه خسته شدم، در عالم خيال رفتم توي نخ دخترهاي فاميل.
    ـ ....زري؟ سيمين؟ عذرا؟ مهوش؟ پروين؟ .........راستي نكنه "ننه" كسي را در نظر گرفته كه اون حرفو زد؟ از دخترهاي فاميل آبي گرم نشد. باز در عالم خيال زاغ سياه دخترهاي محله را چوب زدم:
    ـ"......سوسن؟ مهري؟ مرضيه؟ دختر كربلا تقي؟ دختر جم پناه؟و دختر....؟
    اگر مادرم وارد اطاق نمي شد. خدا مي داند تا كي توي اين فكر و خيال ها مي ماندم. ولي ورود او رشته افكارم را پاره كرد. همانطور كه دستش را روي چراغ گرم مي كرد گفت:
    ـ ببينم زينت چطوره، هان؟ دختر آقا بالاخان؟!
    مي گويند دل به دل راه دارد، ولي آن روز برايم ثابت شد كه ممكن است مغز به مغز هم راه داشته باشد.
    ـ پس از قرار "ننه" فهميده بود كه من دارم راجع به اينها فكر مي كنم....
    گفتم ببين ننه تا حالا من هيچي نگفتم،‌ولي از حالا هر چي خواستي بكن..... ولي بالا غيرتاً منو تو هچل نندازي ها؟
    گفت:
    ـ هچل كجا بود ننه....يعني من كه توي اين محله گيس هامو سفيد كرده ام دخترهاي محله رو نمي شناسم؟دختر آقا بالاخان جون ميده واسه تو. هر وقت تو كوچه مي بينمش خيال مي كنم دستهاش تو دست توئه. اصلاً واسه همديگه ساخته شدين!
    ـ من حرفي ندارم، ولي بابش چي؟ اقا بالاخان دخترشو به آدم كارمند يه لا قبايي مثل من ميده؟
    ـ‌چرا نده ننه؟ ...دختر آقا بالاخان ديگه، دختر اتول خان رشتي كه نيست!
    ـ ولي هر چي باشه، "آقا بالاخان" هم كم كسي نيست. "آقا" نيست كه هست، "بالا" نيست كه هست. "خان" نيست كه هست. پول نداره كه داره....پس مي خواستي چي باشه؟
    ـ حالا نمي خواد فكر اين چيزها را بكني اون با من .......برم؟
    ـ آره ....برو ناهار حاضر كن كه خيل گشنمه!!
    ـ برم ناهار حاضر كنم؟
    ـ آره پس ميخواستي چكار كني؟
    ـ مي خواستم برم خونه آقا بالاخان با زنش زرين خانوم صحبت بكنم!
    ـ به همين زودي؟
    ـ به همين زودي كه نه....عصري مي خواستم برم.
    كمي مكث كردم و گفتم:
    خوب باشه!
    ـ مادرم با خوشحالي رفت كه ناهار را حاضر كند. من هم روي تخت دراز كشيدم تا درباره همسر آينده ام فكر بكنم........راستش سرما لحظه به لحظه شديدتر مي شد و من سردي تخت را بيشتر حس مي كردم.......انگار همان "سرماي عزب كش" بود كه ننه مي گفت:
    ننه از خانه آقابالاخان كه برگشت حسابي شب شده بود، ولي توي تاريكي هم مي شد فهميد كه لب و لوچه اش آويزان است.
    ـ ها چه خبر؟
    مثل برج زهرمار توي اتاق چپيد.
    ـ نگفتم آقابالاخان كم كسي نيست؟ ....خوب چي گفت؟ در حاليكه صدايش مي لرزيد جواب داد:
    ـ خودش كه نبود، با زنش حرف زدم ....دخترش هم بود.
    ـ مخالفت كرد؟
    ـ مخالفت كه نميشه گفت...ولي گفتند دوماد! باهاس رفيقاشو عوض كنه. به سر و وضعش بيشتر برسه، شبها هم زود بياد خونه كه از حالا عادت كنه.
    ـ ديگه چي گفتند
    ـ پرسيدند خونه و ماشين داره؟ منم گفتم: ماشين ريش تراشي داره، ماشين سواري هم انشاالله بعداً ميخره! براي خونه هم يه فكري مي كنه، دويست چوق گذاشته توي بانك كه باز هم بذاره ايشالله خونه هم بعد مي خره!
    ـ ديگه چي؟
    ـ ديگه هم گفتند تحصيلاتش خوبه، ولي حقوقش كمه! يه تيكه ملك هم بايد پشت قباله عروس بندازه، كه سر و همسر پشت سر ما دري وري نگن!
    ـ ديگه چي؟
    ـ ديگه اينكه دخترم كار خونه بلد نيس، باهاس براش كلفت و نوكر بگيره!
    ـ ديگه چي
    ـ ديگه اينكه گفتند علاوه بر اين اجازه بدين فكر هامونو بكنيم با پدرش هم حرف بزنيم، سه ماه ديگه خبرتون مي كنيم!
    من هم خداحافظي كردم اومدم.........
    من هم با مادرم خداحافظي كردم و رفتم تا آن شب را به "بيعاري" با رفقا بگذرانم كه اگر عروسي سر گرفت اقلاً آرزوي "شب زنده داري" به دلم نمانده باشد.
    تا سه ماه خبري نشد....روزهاي آخر مهلت قانوني بود كه طبق حكم وزارتي، به جنوب منتقل شدم، مادرم بار و بنديل را كه مي بست، به اقدس خانوم زن مرتضي خان همسايه بغلي سپرد كه رأس مدت با زرين خانوم تماس بگيرد و نتيجه را بنويسد.
    بعدها كه نامه اقدس خانوم رسيد، فهميدم كه در آخرين روز ماه سوم، زن اقابالاخان پيغام فرستاده: "اگر داماد دوستانش را هم عوض نكرد عيبي ندارد، ولي بقييه شرايط را بايد داشته باشد!
    چند ماه گذشت، باز هم نامه اي رسيد كه نوشته بود:
    "زن آقابالاخان گفته به سر و وضعش هم نرسيد مانعي ندارد، ولي بقيه شرايط را بايد داشته باشد.
    ايضاً چند ماه ديگر نامه نوشت و اشاره كرد كه:
    "زن آقابالاخان گفته شبها هم اگر زود نيامد عيبي ندارد. ولي خيلي هم دير نكند كه بچه ام تنها بماند....ضمناً ساير شرايط را هم حتماً بايد داشته باشد!"
    ....زمان به سرعت مي گذشت، هر پنج شش ماه يك دفعه نامه اقدس خانوم مي رسيد و هر دفعه يكي از شرايط اوليه حذف شده بود:
    ...زن آقابالاخان خودش آمد خانه ما و گفت:
    ـ "ماشين هم لازم نيست چون با اين وضع شلوغ خيابانها آدم هر چي ماشين نداشته باشد راخت تر است!....ولي بقيه شرايط را بايد داشته باشد!"
    ....زرين خانوم توي حمام به من گفت: ديشب آقابالاخان مي گفت خودمان خانه داريم نمي خواهد فكر آن باشد، ولي بقيه شرايط را حتماً بايد داشته باشد.
    ....آقابالاخان و زنش ديشب پيغام دادند:
    "از يك تكه ملك پشت قباله مي شود گذشت ولي بقيه مسائل مهم است!"
    ....."امروز خود زينت را توي كوچه ديدم، طفلكي خيلي لاغر شده....مي گفت: با حقوق كمش مي سازم، ولي كلفت و نوكر را بايد حتماً داشته باشد!...."
    به درستي نمي دانم چند سال گذشت، ولي اين را مي دانم كه دختر آقابالاخان به همان سني رسيده بود كه در تهران به آن "ترشيده مي گفتيم!"
    ولي جنوبي ها به آن مي گويند "خونه مونده....و اگر دختر هاي اين سن، واقع بين باشند ديگر فكر شوهر را هم نمي كنند كه هر وقت صداي زنگ خانه بلند مي شود قلبشان بريزد پايين!......
    داشتم قضيه را كم كم فراموش مي كردم....علي الخصوص كه اقدس خانوم هم نامه هايش را قطع كرده بود.....
    ....زندگي ام جريان طبيعي خودش را طي مي كرد تا اينكه يك روز نامه اي به دستم رسيد كه خطش را تا بحال نديده بودم.
    با عجله پاكت را باز كردم نوشته بود:
    "آقاي برهان پور:
    پس از عرض سلام، مي خواستم به اطلاع شما برسانم كه براي سرگرفتن ازدواج ما، كلفت و نوكر هم لازم نيست چون در اين مدت در كلاس خانه داري تمام كارهاي خانه را از آشپزي و خياطي گرفته تا آرايش و گلدوزي ياد گرفته ام و ديپلمش را دارم.
    منتظر جواب شما هستم، جواب، جواب، جواب، ....زينت"
    فرداا وقتي پستچي شهر ما صندوق را خالي كرد، نامه دو سطري من هم توي نامه ها بود، همان نامه كه تويش نوشته بودم:
    "سركار خانوم زينت خانوم!
    نامه اي كه فرستاده بوديد زيارت شد، ولي به درستي نفهميدم نظر شما از "آقاي برهان پور" كه بود؟ اگر منظور، احمد برهان پور است كه كلاس اول دبستان درس مي خواند و اهل اين حرفها نيست، بنده هم كه پدرش هستم ...و در خانه هم عزب اوقلي ديگري نداريم.
    سلام بنده را به مامان و بابا برسانيد. قربانعلي برهان پور"
    راستي فراموش كردم بگويم كه دو سه ماه پس از انتقال به جنوب، با يك دختر چشم و ابرو مشكي شيرازي آشنا شدم كه نه درباره رفيقها و سر و وضع و دير آمدنم حرفي داشت، نه خانه و ماشين و حقوق و يك تكه ملك براي پشت قباله مي خواست.... و از همه اينها مهمتر اينكه پدر و مادرش هم "آقابالاخان" و "زرين خانوم" نبودند
    .
     

     

     

     

     

     

     Ãدانستنيهاي روزانه

    خانه و خانواده، موفقيت، بهداشت، علم و زندگي، جامعه


    ۱۱ حقایقی تلخ در مورد مردان

    ۱) مردان خوب، زشت هستند.

    ۲) مردان خوش قیافه، خوب نیستند.

    ۳) مردان خوب و خوش قیافه به جنس موافق تمایل دارند.

    ۴) مردان خوب، خوش قیافه و علاقمند به جنس مخالف، متاهل هستند.

    ۵) مردانی که آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی خوبند، پولدار نیستند.

    ۶) مـردانی که آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی پولدار و خوبند، تصور می کنـنـد مـا بـه دنبال مال آنها هستیم.

    ۷) مردان خوش قیافه و بی پول، بدنبال پول ما هستند.

    ۸) مردان خـوش قـیافه، که آنچنان خوب نیستند و تا حدی به جنس مخالف علاقمندند، تصور نمیکنند که ما به اندازه کافی زیبا هستیم.

    ۹) مردانی که تصور می کـنـنـد مـا زیـبـا هستـیم، به جنس مخالف علاقمندند، تا حدی خوش قیافه و پولدار هستند، آدمهایی ترسو و بزدل میباشند.

    ۱۰) مردانی که تا حدی خوش قیافه هستند، تاحـدی خـوب هستند، مقداری پول دارند و سپاسگزار خدا هستند، به جنس مخالف علاقمندند، خجالتی هسـتند، و هرگز اولین قدم را برنمی دارند ( برای آشنایی پیش قدم نمی شوند).

    ۱۱) مردانی که هرگز قدم اول را برنمیرارند، زمانی که ما پیشقدم می شـویم، اتوماتیک وار علاقه را در ما از بین میبرند.
     

     

     

     

     

     

    Ãپاسخ به پرسش هاي شما

    zahra4066@yahoo.com

    اگر مهدي به عنوان امام دوازدهم شيعيان زنده است پس چرا شيعيان اينقدر مشكلات مختلف دارند؟

    سوال:
    اگر مهدي به عنوان امام دوازدهم شيعيان بوده و موجود و زنده است و قادر بر انجام هر كاري از سوي خدا است، پس چرا شيعيان اينقدر مشكلات مختلف اجتماعي، فقهي و... دارند و چرا او برطرف نمي‌كند؟!
     

    پاسخ:
    فما اعتقاد داريم حضرت مهدي امام دوازدهم ما است و در سال 255ق متولد شده[1] و الان نيز زنده است ولي در غيبت به سر مي‌برد[2] و نيز معتقديم با اذن الهي ايشان كارهاي خارق‌العاده را مي‌تواند انجام دهد. و براي هر يك از مواردي كه ذكر شد رواياتي داريم و علاوه بر آن روايات ملاقات‌هايي[3] كه با ايشان چه در زمان حيات پدرشان كه نوبت به امامت ايشان نرسيده بود، چه در زمان امامت ايشان كه خودش دو مرحله دارد: غيبت صغري و غيبت كبري، با ايشان انجام شده گواه صدقي بر اعتقاد ما به زنده بودن ايشان مي‌باشد. و نيز صدور كرامت‌هاي[4] بسياري از سوي ايشان در طول مدت حياتشان تاكنون، گواه صدقي بر اين اعتقاد ما است كه ايشان توان انجام كارهاي خارق‌العاده را به اذن الهي دارند.
    بنابراين دليل ما بر اعتقاداتي كه شما به آنها اشاره كرده‌ايد علاوه بر روايات معتبر بسيار، ديدارهايي كه با ايشان انجام شده و كرامت‌هايي است كه از ايشان سرزده است.
    اما لازمه صدق اعتقاد خود را اين نمي‌دانيم كه چون ايشان زنده است و توان انجام كارهاي خارق‌العاده را دارد بايد تمام مشكلات شيعيان را برطرف كند، توضيح مطلب؛
    همه ما معتقدان به انبياء الهي بويژه ما مسلمانان اعتقاد داريم كه انبياء الهي و پيامبر مكرم اسلام ـ صلي اللّه عليه و آله ـ توان انجام كارهاي خارق‌العاده را با اذن الهي داشته‌اند و در آيات قرآن به آن اشاره شده است مثل توانايي‌هاي حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ در شفاي بيماران، زنده كردن مردگان و...[5] ولي از طرفي هم مي‌دانيم كه پيروان آنها چه در زمان خود آنها چه بعد از آنها مشكلات فراوان داشته‌اند «آيا گمان مي‌كرديد داخل بهشت مي‌شويد، بي‌آنكه حوادثي همچون حوادث گذشتگان به شما برسد، همان كه گرفتاري‌ها و ناراحتي‌ها به آنها رسيد و آن چنان ناراحت شدند كه پيامبر و افرادي كه با او ايمان آورده بودند گفتند: «پس ياري خدا كي خواهد آمد؟ آگاه باشيد ياري خدا نزديك است.»»[6]
    يا در تاريخ اسلام است كه مسلمانان در ابتدا مجبور بودند به دره‌ها پناه برند و نماز بخوانند[7] يا در آن هنگام كه مشكلات و فتنه‌ها زياد شد عده‌اي از آنها به حبشه هجرت كردند[8] و پس از هجرت هم جنگ‌هاي متعددي پيش آمد و در كنار همه‌ اينها فقر و مشكلات اقتصادي نيز بود.
    آيا وجود اين همه مشكلات بايد موجب شود كه ما در حقانيت دين مبين اسلام و پيامبر مكرم اسلام ـ صلي اللّه عليه و آله ـ و توانمندي‌هاي ايشان شك كنيم؟! با اين كه مي‌گوييم صدور تنها يك كار خارق‌العاده كه ساير انسان‌ها از انجام همانند آن عاجز باشند، براي اثبات حقانيت كسي كه ادعاي پيامبري و رابطه با عالم غيب دارد كافي است و مي‌گوييم وجود مشكلات براي امتحان مردم ضروري است[9] و قرار نيست همه مشكلات برطرف شوند آن هم توسط انبياء و از طريق معجزه.
    با توجه به مسائل فوق، در شبهه‌اي كه راجع به مشكلات شيعيان و اعتقادات آنان به يك امام كه قادر به انجام هركاري از سوي خدا است، بيان كرده‌ايد مي‌گوييم:
    اولاً: صدور كرامت (انجام كارهاي خارق‌العاده) نياز به اذن الهي دارد و تنها در صورتي كه او مصلحت بداند انجام خواهد شد نه هرگاه كه ما خواسته باشيم.
    ثانيا:ً صدور كرامت و حل مشكلات از طريق خارق‌العاده تنها در صورتي است كه حل مشكل يك شخص يا جامعه از طريق عادي و معمول خيلي دشوار يا ناممكن باشد مثل شفاي بيماري‌هاي صعب العلاج و غير قابل درمان، البته آن هم در صورتي كه مصلحت الهي و اذن او باشد.
    ثالثاً: صدوركرامت گاهي براي آن است كه مردم نسبت به الطاف امام خود به آنها و مقام معنوي ايشان آگاه شوند و در عقيده خود استوارتر باشند و دليل ما براي مورد قبل و اين مورد آن است كه تقريباً تمام كرامات در چنين مواقعي صادر شده است.
    رابعا:‌ً وجود مشكلات، گذشته از اين كه از جنبه ديني براي امتحان كردن مردم و سنجش ايمان آنها است، بركات ديگري هم دارد مثل بروز استعدادها و توانمندي‌ها و خلاقيت افراد بشر، اين همه رشد و پيشرفت علم و تكنولوژي در جهت رفع مشكلات بوده است. بلي بعضي از مشكلات و بلايا ناشي از رفتار خود انسان‌ها و نتيجه اعمال آدمي است كه اگر آدمي خودش را اصلاح كند آن مشكلات پيش نخواهد آمد و اگر هست رفع مي‌شود مثل خيلي از جنگ‌ها كه ناشي از روحيه استكباري انسان‌ها است و مثل عدم نزول بركات آسماني كه نتيجه‌ بي‌تقوايي انسان‌ها است و به فرموده قرآن (اعراف، 96) «اگر مردم اهل ايمان و تقوا مي‌شدند بركات آسمان‌ها و زمين بر آنها نازل مي‌شد.»
    خامساً: همان طور كه گفته شد ما اعتقاد داريم امام دوازدهم كه آخرين امام ما نيز مي‌باشد به امر و مصلحت الهي در حال غيبت مي‌باشند. زنده هستند و در بين مردم به سر مي‌برند اما به طور ناشناخته. مردم از وجود ايشان همانند خورشيدي كه پشت ابر مي‌باشد بهره مي‌برند.[10] بنابراين خودشان به طور مستقيم و آشكارا در امور شيعيان و رهبري آنها دخالت نمي‌كنند و مردم را در زمان غيبت به مجتهدين واجد شرايط از نظر علمي و تقوايي ارجاع داده‌اند.[11]
    مجتهد بايد از منابع معتبر در فقه شيعه، حكم مسائل شرعي خصوصاً مسائل جديد را به دست آورد و در اجرا كردن احكام و تحقق آنها در جامعه در حد توان بكوشد. و در يك كلمه مجتهدي كه شرائط علمي و تقوايي لازم را داشته باشد نائب امام زمان (عج) در زمان غيبت مي‌باشد. التبه ما مجتهد را معصوم نمي‌دانيم ممكن است خطا كند[12] ولي از باب اين كه نزديك‌ترين كس از نظر علمي و تقوايي به امام معصوم ـ عليه السلام ـ مي‌باشد امام معصوم ـ عليه السلام ـ مردم را به چنين كسي ارجاع داده‌اند و نظر او را حجت كرده‌اند.
    اگر مرادتان از مشكلات فقهي و اجتماعي عدم دسترسي به نظر مستقيم امام معصوم ـ عليه السلام ـ و راهنمايي‌هاي ايشان و عدم امكان استفاده از بركات حضور ايشان در ميان مردم و جامعه مي‌باشد ما قبول داريم. و اين به خاطر غيبت امام زمان به امر و مصلحت الهي است. و اما اگر مرادتان آن است فقه شيعه توان پاسخگويي به مسائل جديد را ندارد، اين را قبول نداريم. چه جور شد كه فقه اهل سنت كه مبتني بر قرآن كريم و سنت نبي مكرم اسلام ـ صلي اللّه عليه و آله ـ مي‌باشد در مواجهه با مسائل جديد مشكل ندارد ولي فقه شيعه كه علاوه بر دو منبع مورد قبول اهل سنت، اقوال و سيره و تقرير امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ خود را به عنوان حجت شرعي در اختيار دارد[13] مشكل دارد!
    بله اگر امام معصوم ـ عليه السلام ـ غايب نمي‌بودند آن چه بيان مي‌داشتند نص حكم شرع بود حكم واقعي شرع بود ولي آن چه مجتهد به دست مي‌آورد استنباط از منابع شرع است ممكن است حكم واقعي باشد و ممكن است حكم واقعي نباشد بلكه حكم ظاهري باشد، حكمي است كه در غيبت امام معصوم ـ عليه السلام ـ به آن مكلّف هستيم و حجت شرعي بر ماست.
    نكته: اين كه در روايات فراوان آمده است كه امام زمان (عج) زمين را پر از قسط و عدل مي‌كنند[14] و نعمت‌ها و بركات فراوان نازل مي‌شود اينها همه مربوط به دوره ظهور ايشان و تشكيل حكومت مي‌باشد. البته اين به آن معنا نيست كه ايشان با معجزه تشكيل حكومت خواهند داد، خير. بلكه وقتي ظهور مي‌كنند با مشكلات فراواني نظير آنچه پيامبر گرامي اسلام با آن مواجه بودند بلكه شديدتر از آن، روبرو خواهند شد[15] كه به كمك ياران و اعوان خود بر آنها غلبه خواهند كرد و حكومت تشكيل خواهند داد كما اين كه پيامبر گرامي ما و ساير انبياء مشكلات داشتند ولي آنها را با معجزه حل نكردند.
    دارد بايد تمام مشكلات شيعيان را برطرف كنند، توضيح مطلب؛
    شيعه و غير شيعه اعتقاد داريم كه پيامبران الهي به ويژه خاتم آن‎ها ـ صلّي الله عليه و آله ـ توان انجام كارهاي خارق‎العاده را با اذن الهي داشته‎اند. سؤال من اين است آيا آن‎ها با استفاده از اين قدرت، همه مشكلات مردم زمان خود را برطرف مي‎كرده‎اند؟
    وقتي به قرآن رجوع مي‎كنيم مي‎بينيم وجود مشكلات و گرفتاري‎ها در زمان انبياء و امتحان مردم به آن وسيله از سنّت‎هاي الهي بوده است. به تاريخ اسلام كه رجوع مي‎كنيم مي‎بينيم دوره حيات نبي مكرم اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ سرشار از مشكلات دشواري‎ها جنگ‎ها و... مي‎باشد آيا پيامبر نمي‎توانست معجزه كند و همه گرفتاري‎ها را با معجزه حل كند؟ قطعاً مي‎توانست، پس چرا نكرد؟ اين سؤالي است كه شما بايد پاسخ دهيد و هر چه پاسخ دهيد ما نيز در پاسخ شبهه‎اي كه مطرح كرده‎ايد خواهم گفت؛ اگر بگوييد قرار نيست همه كارها را پيامبر آن هم با معجزه انجام دهد ما هم مي‎گوييم قرار نيست همه كارهاي شيعيان را امام آن‎ها آن هم با كرامت و كارهاي خارق‎العاده انجام دهد.

    -------------------------------------------------
    [1] . ثقه الاسلام كليني، اصول كافي، ترجمه: سيد جواد مصطفوي، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت ـ عليهم السلام ـ ، ج 2، ص 449.
    [2] . همان، ص 137.
    [3] . همان، ص 120.
    [4] . محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، دار احياء تراث عربي، چاپ 3، 1403ق، ج 53، ص 200.
    [5] . قرآن كريم، سوره آل عمران، آيه 49.
    [6] . قرآن كريم، سوره بقره، آيه 214.
    [7] . ابن جرير طبري، تاريخ طبري (الامم و الملوك)، ناشر: مؤسسه اعلمي، بيروت، ج 3، ص 61.
    [8] . همان، ص 68.
    [9] . سوره آل عمران، آيه 186 و سوره محمد، آيه 31.
    [10] . محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، دار احياء تراث عربي، موسسه الوفاء، چاپ 2، 1403ق، ج 23، ص 5.
    [11] . محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، دار احياء تراث عربي، موسسه الوفاء، چاپ 3، 1403ق، ج 2، ص 88 و 90.
    [12] . محمد كاظم (آخوند) خراساني، كفايه‌ الاصول، موسسه آل البيت ـ عليهم السلام ـ لاحياء التراث، قم، چاپ اول، 1409ق، ص 468.
    [13] . محمدرضا مظفر، اصول فقه، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي قم، چاپ سوم، 1368، ج 2، ص 57.
    [14] . ابن ابي شيبه كوفي، المصنف، دار الفكر بيروت، چاپ 1، 1409ق، ج 8، ص 619.
    [15] . ابن ابي زينب، غيبت نعماني، ترجمه: جواد غفاري، ناشر: كتابخانه صدوق، چاپ اول، 1363، ص 423.

     

     

     
       
     
     


     
     
     
     
    __._,_.___

    Jaraaghe Group 

    ****************************************

    BARAYE OZVIAT DAR GROUP BIA IN ADDRESS :
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    BAD PAINE SAFHE DOKMEYE JOIN RO BEZAN

    ****************************************
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
    -------------------------------------------
    more info : www.jaraghe.ir/join




    Your email settings: Individual Email|Traditional
    Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
    Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
    Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

    __,_._,___

    No comments:

    Blog Archive