مدتی است كه پخش مجموعههای تلویزیونی كرهای از شبكههای تلویزیونی مختلف مورد توجه قرار گرفته است و نظرسنجیهای انجام شده توسط سازمان صدا و سیما نیز محبوبیت این مجموعههای تلویزیونی را كه اغلب آنها، در قالب مجموعههای تلویزیونی تاریخ گذشته كشور كره را به نمایش میگذارند، مورد تایید قرار داده است. اگرچه بسیاری بر این باورند كه پخش موفقیتآمیز مجموعه نمایشی جواهری در قصر به عنوان نخستین مجموعه كرهای كه جمعهشبها از شبكه دوم سیما پخش میشد، نقش بسیار مهمی در به وجود آوردن زمینهای مناسب برای پخش دیگر مجموعههای كرهای از شبكههای تلویزیونی مختلف داشته است. افسانه جومونگ نیز مجموعه كرهای دیگری است كه چندی پیش پخش آن از شبكه سوم سیما آغاز شده است . اگرچه 2 بار دیگر با این مجموعه تلویزیونی پیش از این در سریالهای امپراتور دریا و جواهری در قصر آشنا شدهاید، اما اگر از طرفداران پروپاقرص سریالهای كرهای هستید، بدون تردید متوجه خواهید شد كه در هر یك از این مجموعهها نظارهگر بازی كاملا متفاوتی از این افراد خواهید بود كه شما را به تماشای این مجموعه و تعقیب قسمتهای مختلف آن تشویق خواهد كرد. مروری بر افسانههای تاریخی این مجموعه، یك مجموعه نمایشی تاریخی است كه درجشن چهلوپنجمین سال بنیانگذاری هنرهای نمایشی در كشور كره جنوبی از شبكهMBC ، به روی آنتن رفت. اگر چه در آغاز قرار بر این بود كه این مجموعه در 60 قسمت آماده پخش شود، اما مدیران شبكه تلویزیونیMBC كره تصمیم گرفتند با توجه به محبوبیت این مجموعه تلویزیونی، این مجموعه را تا 81 قسمت افزایش دهند. مجموعه تلویزیونی افسانه جومونگ داستان زندگی جومونگ تئوانگ بنیانگذار پادشاهی گوگوریو را به تصویر میكشد. از آنجایی كه اطلاعات بسیار كمی درباره حوادث تاریخی مربوط به دوران پادشاهی جومونگ وجود داشت برای ساخت این مجموعه مطالعات بسیار كاملی انجام شد و برای ساخت بسیاری از صحنههای مربوط به قسمتهای مختلف این مجموعه مجوزهایی از سوی سازمانهای هنری مسوول گرفته شد. همچنین جالب است بدانید كه در این مجموعه نمایشی، داستانهای واقعی جایگزین بسیاری از افسانههای اصلی پیرامون این شخصیت تاریخی مانند افسانههای روایت شده درباره تولد او، شده است. آشنا اما متفاوت سانگ ایل گوك از بازیگران اصلی و هنرپیشه نقش اول این مجموعه است كه نسبت به ایفای نقش یوم جانگ در امپراتور دریا، نقش كاملا متفاوتی را در افسانه جومونگ ایفا میكند. اگرچه در امپراتور دریا او از مهارتهای بسیار زیادی در زمینه هنرهای رزمی برخوردار بود كه سبب شگفتی سایرین میشد، اما این بار او شخصیت بسیار جذابی است كه معمولا بیشتر وقت خود را به تفریح و سرگرمی اختصاص میدهد و علیرغم نقش پیشین خود به عنوان یك شخصیت كاملا ضعیف و ترسو ظاهر میشود. كیون میوی یا همان بانو چویی سریال جواهری در قصر نیز این بار همانند نقش پیشین خود، ایفای نقشی منفی را بر عهده دارد. اگرچه این بار او نقش ملكه یا همان مادر جومونگ را در این مجموعه بازی میكند اما میتوان گفت این شخصیت نیز از بسیاری جهات شبیه به بانو چویی است افسانه جومونگ یكی از پرطرفدارترین مجموعههای نمایشی تاریخی ساخت كشور كره است كه در بسیاری از كشورهای دنیا از شبكههای تلویزیونی مختلف پخش شده است و به عنوان یكی از محبوبترین مجموعههای تلویزیونی شناخته شده است. همچنین این مجموعه در كشور كره جنوبی رتبه نخست پرطرفدارترین و پربینندهترین مجموعههای نمایشی را به خود اختصاص داده است و در صدر جدول مجموعههای تلویزیونی كرهای كه در سالهای اخیر از شبكههای تلویزیونی مختلف در این كشور پخش شده است، قرار گرفته است. جومونگ بر سر دوراهی جومونگ وقتی متوجه شد كه برادران ناتنی او، قصد كشتن و خارج كردن او از صحنه رقابت را دارند، تصمیم گرفت با افزایش توانمندیهای خود در زمینههای مختلف، بتواند انتظارات پدر و مادرش یعنی پادشاه و ملكه دوم را تا حد امكان برآورده ساخته و محبوبیت خودرا نزد آنها افزایش دهد. به این ترتیب او یادگیری مهارتهای رزمی و پرورش تواناییها و استعدادهای ذهنی خود در زمینه استراتژیهای رزمی را آغاز میكند و به تواناییهای منحصر به فردی در این خصوص دست مییابد. این در حالی است كه او همچنان علاقهمند به یادگیری است و دست از تلاش در ادامه این راه برنداشته است كه ناگهان از یك راز خانوادگی مطلع میشود. این موضوع بسیاری از مسائل موجود را تحت تاثیر خود قرار داده و جومونگ را بر سر دوراهی قرار میدهد. اما حقیقت این است كه جومونگ در مسیری قرار گرفته است كه دیگر راه بازگشتی نداشته و به ناچار باید به حركت خود در این مسیر پرفراز و نشیب ادامه دهد. آگاهی از این راز خانوادگی سبب میشود، جومونگ در مسیر راهاندازی انقلابی بزرگ و كشوری جدید قرار گرفته و تمدن جدیدی را برای كشور بنا نهد. اگر نگاهی به تاریخ گذشته كشور كرهجنوبی بیندازیم، متوجه خواهیم شد كه افسانه جومونگ داستانی حقیقی است كه ریشه در تاریخ كهن كشور كرهجنوبی دارد. پدری قهرمان و مبارز به روایت تاریخ گذشته كشور كره، جومونگ 37 سال پیش از میلاد بنیانگذار سلسله گوگوریو بوده است. او فرزند ژنرال هموسو و بانو یوهوا بود كه پس از مرگ پدرش كه گمان میشود توسط امپراتوری هان به قتل رسیده است شاه گیوم وا، سرپرستی او را به عهده میگیرد. داستان از این جا شروع میشود كه امپراتوری گوجوسون كه از امپراتوریهای كهن كشور كره بوده است به دست امپراتوری هان از امپراتوریهای كشور چین میافتد و در نتیجه تنها چیزی كه در این كشور باقی میماند، تنها تعدادی حكومت پادشاهی كوچك در شهرهای مختلف است كه چارهای جز سكوت در برابر امپراتوری هان ندارند. در این مجموعه تلویزیونی، امپراتوری هان به عنوان یكی از امپراتوریهای ستمگر و ظالمی كه بسیاری از افراد مهاجر و پناهنده كشور كره را به اسارت گرفته و سلاحهای آهنین جدیدی را در برابر آنها مورد آزمایش قرار میدهند، به تصویر كشیده شده است. هموسو پدر جومونگ، جنگجویی شجاع بوده است كه با همراهی گیوم وا، ولیعهد بویو، به نیروهای ارتش ملحق میشوند تا با تشكیل ارتش دامول كه وظیفه دفاع از فراریهای گوجوسون را بر عهده داشتند، از كشور خود در برابر حملات بیرحمانه امپراتوری هان دفاع كنند. اما هموسو در مبارزه با سربازان چینی زخمی شده و در حالی كه بیهوش بوده است، در مسیر جریان آب در رودخانهای توسط پرنسس قبیله هه بك، یعنی بانو یوهوا پیدا میشود، هموسو با مراقبتها و پرستاری یوهوا سلامتی خود را باز مییابد و در این مدت آنها به هم علاقهمند میشوند. این در حالی است كه چینیها همچنان در تعقیب هموسو هستند و هنگامی كه از پناه دادن بانو یوهوا به هموسو مطلع میشوند، این قبیله را به خاك و خون میكشند. هموسو بهموقع و پیش از رسیدن سربازان امپراتوری هان به این قبیله از آنجا فرار كرده و در طول مسیر با كاروانی از قبیله گیهرو مواجه میشود. رئیس كاروان كه فرمانروای قبیله گیهرو نیز هست، بدون اینكه از هویت اصلی هموسو مطلع باشد، پذیرش شغلی را در این كاروان به او پیشنهاد میكند. پس از این پیشنهاد، آنها در پناهگاه موقتی این كاروان با یكدیگر درباره مسائلی گفتگو میكنند و از آنجایی كه هموسو از شنیدن خبر ویران شدن قبیله ههبك به دست امپراتوری هان متعجب و ناراحت میشود، یون تابال رئیس كاروان گیهرو به او مظنون میشود. اما روز بعد حادثهای اتفاق میافتد كه اوضاع را به نفع هموسو تغییر میدهد. كاروان به خاطر وضعیت نامناسب همسر یون تابال و نزدیك بودن زمان وضع حمل او تصمیم میگیرد چند روزی در همان محل اقامت داشته باشد و به حركت خود در ادامه مسیر ادامه ندهد كه ناگهان راهزنها به كاروان حمله كرده و بین آنها نبرد و درگیری به وجود میآید، اما به خاطر كمكهای هموسو كاروان در مبارزه با راهزنها موفق میشود و سوسونو، دختر رئیس كاروان نیز در سلامت متولد میشود. از آنجایی كه این كاروان با امپراتوری هان روابط تجاری داشته است، یون تابال از این كه آنها در تعقیب هموسو بودهاند، مطلع بوده و میدانست كه جایزه بزرگی را برای دستگیری او در نظر گرفتهاند، اما به خاطر نجات كاروان از حمله راهزنها و همچنین نجات دخترش از دستگیری و تحویل دادن هموسو به سربازان امپراتوری هان صرف نظر میكند و... داستان با به تصویر كشیدن ماجراهایی پس از گذشت 20 سال از این حوادث ادامه پیدا میكند و جالب اینكه مسیر اصلی داستان به گونهای پیش میرود كه سوسونو دختر این بازرگان كرهای یا همانفرمانروای قبیله گیهرو، نقش موثری در تحقق رویاهای جومونگ در بنیانگذاری كشوری جدید داشته است، جومونگ تصمیم میگیرد او را به عنوان همسر دوم خود انتخاب كند. |
No comments:
Post a Comment