Tuesday, November 18, 2008

..*..*.. JaRaGhe ..*..*.. RooZaaNe (No. 1029)

 
 
 
 
 
 
 

 

 

 

 

1029

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 1029 :: سه شنبه 28 آبان 1387

Mobin_s2004@yahoo.com

ترکیبی جدید از چهره شما!


آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (1028) اينجا را کليک کنيد


عناوين برخي از مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»:

  • 24 ایده تبلیغاتی حائز اهمیت
  • IP Range کشورهای مختلف
  • گاهنامه خبري: شهروند ديروز!
  • معرفي و دانلود فيلم : منطقه
  • دانلود فيلم مستند : Dolphins
  • دانلود انيميشن : Alvin and the Chipmunks Meet Frankenstein
  • آلبوم جدید و زیبای بابک جهانبخش به نام بی اسم
  • آهنگ جدید و زیبای کامران و هومن با نام مگه فرشته هم بده !
  • بهینه سازی و افزایش سرعت سیستم با SpeedUpMyPC 2009 4.0.0.1
  • نرم افزار موبايل SMS and MMS Diary v0.99  برای مديريت SMS ها
  • معرفي و دانلود بازيهاي کامپيوتري: تخريب اتمي
  • روزی که امیرکبیر گریست
  • از دفتر خاطرات يک دوشيزه
  • نسخه رهایی: تقدیم به تنها ترین رئیس جمهور
  • اکس به منظور خدمات
  • متن کامل وصیت نامه آدولف هیلتر (آوریل 1945)
  • گزارشی از یک مرد تن فروش تهرانی
  • فتنه افراسياب
  • خودكشي گروهي رئيس فرقه و 913 تن پيروان او
  • جديدترين شماره از ماهنامه New York House Magazine
  • کلاه iLogic، کلاهی با هدفون داخلي 
  • ارسطو در بوطيقا
  • تقصیر بابات بود
  • آزار دهنده ترين كارهايي كه خانم ها انجام ميدهند!
  • برتري مرد بر زن و عدالت خدا؟؟! 
  • وب ۱ ، وب ۲ ، وب ۳
  • و ...

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

24 ایده تبلیغاتی حائز اهمیت
پايگاه اينترنتي «ياغريب»
تصاویری از اتوبانی شگفت آور در ژاپن
بازديد رؤساي 7 دانشگاه آمريكا از دانشگاه صنعتي شريف
عکس‌های زیبا از دنیای میکرو
متن عهدنامه گلستان
ابتکار جالب کارت عروسی یک زوج ایرانی 
جستجوی سبز
IP Range کشورهای مختلف
و تهيه  ليستي براي محدود کردن کابران يک کشور خاص از ورود به سايت شما
ترسناکترین و بهترین لباس روز هالووین2008
گاهنامه خبري: شهروند ديروز!

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش جنگ اينترنتي با مقاومت اسلامي
در شاباك راه‌اندازي شد

دستگاه امنيت داخلي رژيم صهيونيستي "شاباك" واحد ويژه‌اي را موسوم به مبارزه با تروريسم اينترنتي براي مقابله با خطر ايران و حزب‌الله لبنان در شبكه اينترنت تشكيل داد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري فارس در غزه، روزنامه صهيونيستي "يديعوت آحارنوت" در ضميمه خود با مطلبي تحت عنوان "تروريسم دات‌كام" نوشت: دستگاه امنيت داخلي "شاباك" واحد ويژه‌اي را براي مبارزه با تروريسم در شبكه اينترنت تشكيل داده‌است.
به نوشته اين روزنامه، شاباك اين واحد را "رام" نامگذاري كرده است كه تشكيل آن براي محافظت از كاربران صهيونيستي رايانه‌ صورت گرفته است.
يديعوت‌آحارنوت افزود: در پس اين تروريسم ايران و حزب‌الله لبنان قرار دارد به‌گونه‌اي كه اسلامگرايان بيش از هر زمان ديگري به ضربه‌زدن به مراكز حياتي در اسرائيل به ياري فناوري بالايي كه در اختيار دارند، نزديك هستند.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

منطقه
Zona, La

کارگردان: رودريگو پلا. فيلمنامه: رودريگو پلا، لورا سانتولو. موسيقي: فرناندو ولازکوئز. مدير فيلمبرداري: اميليو ‏ويلانيووا. تدوين: آنا گارسيا، ناچو روئيز کاپيلاس، برنات ويلاپلانا. طراح صحنه: آنتونيو مونيو هيه را. بازيگران: ‏دانيل خيمه نز کاچو[دانيل]، ماري بل وردو[ماريانا]، آلن چاوز[ميگل]، دانيل تووار[آلخاندرو]، کارلوس ‏باردم[گراردو]، ماريانا د تاويرا[آنردآ]، ماريو زاراگوزا[ريگوبرتو]، آندرس مونيل[ديه گو]، بلانکا گوئرا[لوچيا]، ‏انريکه آرولا[ايوان]، گراردو تاراسنا[ماريو]. 97 دقيقه. محصول 2007 مکزيک. برنده جايزه طلاي بهترين بازيگر ‏نقش مکمل/ماريو زاراگوزا و نامزد جايزه طلايي بهترين بازيگر نقش مکمل/آلن چاوز و بهترين بازيگر نقش مکمل ‏زن.مايرا سربولا از مراسم آريل، برنده جايزه بهترين فيلمبرداري-بهترين کارگرداني و نامزد جايزه بهترين فيلم از ‏جشنواره کارتاجنا، نامزد جايزه بهترين فيلمنامه از مراسم انجمن نويسندگان اسپانيا، نامزد جايزه بهترين فيلمنامه از ‏مراسم گويا، برنده جايزه بهترين بازيگر زن/ماري بل وردو از مراسم سنت خوردي، برنده جايزه بهترين بازيگر تازه ‏کار/کارلوس باردم ز اتحاديه بازيگران اسپانيولي، برنده جايزه فيپرشي از جشنواره تورنتو، بنده جايزه لوئيجي د ‏لاورنتيس ازجشنواره ونيز. ‏
محله اي ثروتمند نشين در دل شهر مکزيکو موسوم به منطقه وجود دارد که توسط ديوارهاي بلند و دوربينهاي امنيتي از ‏بقيه شهر منفک شده است. ساکنان منطقه دليل اين کار را حفاظت خود از موج رو به افزايش خشونت، سرقت و ‏بزهکاري در شهر فقرزده مکزيکو اعلام مي کنند و حتي از ورود پليس نيز به داخل منطقه با اکراه استقبال مي کنند. ‏آنها باور دارند که خود مي توانند نظم و قانون را در منطقه حفظ کنند. تا اينکه شبي سه نوجوان به قصد سرقت از ديوار ‏عبور کرده و وارد خانه اي مي شوند. در جريان سرقت پيرزن صاحبخانه سر رسيده و يکي از نوجوان ها او را به قتل ‏مي رساند. اهالي مسلح نيز سر رسيده و دزدها را دنبال مي کنند. دو نفر از نوجوانان توسط مردم کشته مي شوند و ‏سومين نفر-ميگل- موفق به فرار و مخفي شدن در داخل منطقه مي شود. در آن سوي ديوار، شنيده شدن صداي ‏تيراندازي توجه ريگوبرتو افسر پليس را جلب مي کند. اما زماني که وارد منطقه مي شوند، اثري از حادثه اي رخ داده، ‏نمي يابند و يکي از ساکنين محله نيز اقدام به دادن رشوه به ريگوبرتو مي کند. ريگوبرتو نپذيرفته و بعدها با يافت شده ‏جسد دو نوجوان در زباله داني شهر، مصمم به پيگيري پرونده مي شود. همزمان دوست دختر ميگل نيز نزد پليس رفته ‏و از ماجراي ورود سه نوجوان به منطقه پرده برمي دارد. ميگل که در زيرزمين يک خانه مخفي شده، خيلي زود توسط ‏آلخاندرو، پسر صاحبخانه به دام مي افتد. آلخاندرو از وي مي خواهد تا خانه آنها و منطقه را ترک کند، چون اهالي ‏تصميم به شکار او گرفته اند. و از بد حادثه پدر آلخاندرو نيز يکي از سردمداران اين ماجراست..‏

‎‎چرا بايد ديد؟‎ ‎
رودريگو پلا متولد 1968 مونته ويدئو، اورگوئه است. تابعيت مکزيکي دارد و در مرکز آموزش فيلمسازي اين کشور ‏درس خوانده است. اولين فيلمش را در سال 1988 با نام موئيرا کارگرداني کرده و دومين فيلم کوتاهش در جشنواره ‏هاي دانشجويي زيادي مورد استقبال و تحسين واقع شده است. اولين جوايز غير محلي خود را براي فيلم کوتاه سياسي ‏چشمي در گردن[2001] دريافت کرده است. اولين فيلم بلندش را در سال 2006 با نام صحراي درون کارگرداين کرده ‏که در جشنواره برلين و کن مورد توجه قرار گرفته و منطقه دولين فيلم بلند سينمايي او محسوب مي شود. ‏
چگونه هراس از خشونت مي تواند شما را وادار به ابراز خشونت کند؟ چگونه ترس و تنش مي تواند ارزش هاي انساني ‏را دستخوش تغيير و چشم پوشي کند؟ اينها سوالات اساسي پلا است که در قالب داستاني از اجراي عدالت توسط فرد يا ‏افراد و فساد در ميان دستگاه پليس روايت مي شود. يقين دارم بعد ديدن ماجراهاي هراس آور منطقه کمتر کسي جرات ‏حمايت از مامورين خودگمارده قانون را بيابد. فيلمي به شدت واقعگرايانه و تاثيرگذار در مورد تبعيض در اثر فقر، ‏احساس مسئوليت و تفکر جمعي است. ‏
کمتر کسي از ساکنان منطقه سياه و سفيد تصوير شده است. همه و تقريباً برخي بيشتر دلايل خاصي براي زندگي در ‏منطقه دارد. از دانيل تا ديه گو، اما طرز نگاه شان به ماجرا لاجرم يکسان نيست. از اين روست که در يکي از جلسات ‏تصميم به جست و جو براي يافتن کسي مي گيرند که مي تواند با پليس درباره کشته شدن دو نوجوان سخن گفته باشد. ‏تفکر غلط جمعي رايج در منطقه مي گويد که اهالي آنجا به دليل ثروت شان بايد در محيطي متفاوت زندگي کنند و بدتر ‏از همه اينکه حق دارند قوانين خود ساخته شان را نيز اجرا کنند. چيزي که در پايان فيلم با لينچ شدن ميگوئل در وسط ‏خيابان نمادي عيني پيدا مي کند. ‏
منطقه با يک جنايت کوچ آغاز مي شود، ولي سپس تبديل به مطالعه اي درباره مشارکت در جرم و سازش ميان رئيس ‏پليس و گردانندگان منطقه مي شود. زماني که اتومبيل هاي پليس ميگل را ناديده گرفته و منطقه را ترک مي کنند، مي ‏دانيم که چه بر سر او خواهد آمد. اما زماني که ريگوبرتو که شاهد مصالحه مافوقش با قاتلين سه نوجوان فقير بوده، در ‏پشت درهاي سنگين آهني منطقه با مشت به صورت مادر ميگل کوبيده و مي گويد: بايد بهتر بزرگش مي کردي...‏
تماشاگر عمق فاجعه را در مي يابد، انگار که مشت مستقيماً به صورت خودش اصابت کرده باشد. کارگرداني پلا بي ‏عيب و نقص است و نحوه روايت نه چندان پر پيچ و خم او باعث شده تا منطقه به يکي از فيلم هاي موفق آمريکاي لاتين ‏تبديل شود. توصيه مي کنم اين درام خوش ساخت را از دست ندهيد، اما اگر از ديدن و شنيدن اين گونه داستان ها خسته ‏شده ايد، مي توانيد آن را با ديدگاهي متفاوت نيز ببيند. چون فيلم قصه بلوغ فکري آلخاندرو نيز هست، اما در پايان فيلم ‏وقتي جسد ميگل را به سوي گورستان مي برد، نبايد انتظار عملي قهرمانانه از وي را داشته باشيد. او به اين اکتفا مي ‏کند که گوري براي ميگل نگون بخت و قرباني فقر فراهم کند، به دوست دختر ميگل که از دست پليس براي انکار ‏واقعيت کتک سختي خورده، تلفن بزند و بعد در مسير بازگشت به خانه براي خوردن غذا توقف کند!‏
ژانر: درام. ‏
 

لينکهاي دانلود (نسخه اورجينال)
La.Zona.2007.DVDRip.XviD-iAPULA.part1.rar 
La.Zona.2007.DVDRip.XviD-iAPULA.part2.rar 
La.Zona.2007.DVDRip.XviD-iAPULA.part3.rar 
La.Zona.2007.DVDRip.XviD-iAPULA.part4.rar 
La.Zona.2007.DVDRip.XviD-iAPULA.part5.rar 
La.Zona.2007.DVDRip.XviD-iAPULA.part6.rar  
La.Zona.2007.DVDRip.XviD-iAPULA.part7.rar 
La.Zona.2007.DVDRip.XviD-iAPULA.part8.rar

رمز فايل: ندارد


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد
 

دانلود فيلم مستند و ورزشي

Dolphins 

مستند «Dolphins»
محصول IMAX

Plunge into the realm of wild dolphins in this great adventure film by MacGillivray Freeman Films, producers of the large format films Beavers and The Living Sea. In Dolphins, you'll experience the warm, white sandbanks of the Bahamas where the inquisitive dolphins live and play. Find out how we are unraveling the mysteries of dolphin communication. Here, you'll also meet a bottlenose dolphin named JoJo who explores the colorful reefs with his human friend Dean. Then travel to the wind-swept waters of Argentina where duskies , the most acrobatic of all dolphins, work together in a beautifully choreographed hunt for food. You'll even discover why these dolphins leap! Brimming with details about the complex lives of these fascinating animals, this ocean adventure film takes you into the very heart of the world of Dolphins.


لينکهاي دانلود

رمز فايل: ندارد
 

لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد


دانلود انيميشن

Alvin and the Chipmunks
Meet Frankenstein


 

لينکهاي دانلود

رمز فايل: ندارد


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

بي اسم
باصداي بابک جهانبخش

آلبوم جدید و زیبای بابک جهانبخش به نام بی اسم
 

براي دانلود، روي هر يک از لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.


تک موزیک

آهنگ جدید و زیبای کامران و هومن
با نام مگه فرشته هم بده !

لينک دانلود مستقيم
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

بهینه سازی و افزایش سرعت سیستم با SpeedUpMyPC 2009 4.0.0.1

حتماً بعد از مدت ها کار با ویندوز و نصب نرم افزار های گوناگون سرعت سیستم پایین آمده و شما را به فکر عوض کردن ویندوز انداخته است، نرم افزار های زیادی مانند متخصص رجیستری ، یکپارچه ساز هارد و ... وجود دارند که به تعمیر و بهینه سازی ویندوز پرداخته و سرعت آن را تا حد بسیار زیادی باز می گرداند، اما با وجود نرم افزار های نصب شده و دیگر تغییرات اعمال شده کافی نمی باشد. پس شما به نرم افزاری نیاز دارید که مدیرت سیستم را در دست گرفته و آن را در زمان لازم بهینه سازد.
SpeedUpMyPC برنده بهترین نرم افزار سودمند مراقب سیستم که کامپیوتر شما را تنها با چند کلیک به بالاترین کارایی خود بهینه سازی می کند. با SpeedUpMyPC به نظر می آید تکنسین های کامپیوتر تمام وقت برای شما کار می کنند. این نرم افزار به شما کمک می کند که از تمام قدرت پردازش خود استفاده کنید ، کارایی کامپیوتر خود را زیر نظر بگیرید ، موقعیت سیستم ، استفاده اینترنت، در هم ریختن و صداهای دیسک ، رم و سی پی یو تماما به طور خودکار پویش شده ، تمیز و بهینه می شوند تا بالاترین کارایی را در اختیار گذارند. شما همچنین قادر خواهید بود اجرای نرم افزار های نهان را برای افزایش سرعت بالا آمدن سیستم حذف یا اضافه کنید.

قابلیت های كلیدی نرم افزار SpeedUpMyPC 2009 4.0.0.1:
- نمایش گرافیکی بهینه سازی قدرت پردازش CPU و بالا بردن قطعی کاربرد آن برای سرعت بیشتر
- حذف برنامه های پنهان هنگام اجرای سیستم برای افزایش قابل ملاحظه زمان بالا آمدن
- اصلاح داده های امنیتی شما با یک فایل جدید و یک ابزار محافظ برای حذف کامل فایل ها و فولدر های نا خواسته
- استفاده از File Clean Up به صورت اتوماتیک برای افزایش فضای دیسک با سرعت بالا
- بهینه سازی موقعیت اتصال اینترنت شما برای بهبود پهنای باند ، مرورگر سریعتر و سرعت دانلود بیشتر
- و ...
 

لينک دانلود (حجم فايل حدود 2 مگابايت مي باشد و کرک برنامه در داخل فايل زيپ قرار دارد)

رمز فايل: ندارد

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد
 

دنياي موبايل

نرم افزار موبايل SMS and MMS Diary v0.99
برای مديريت SMS ها

نرم افزار موبايل SMS and MMS Diary يكی از بهترين برنامه های مديريت SMS و MMS ها است.از قابليت های اين نرم افزار می توان موارد زير را نام برد:

- ديدن تمامی SMS و MMS ها به صورت يكجا
- Sort كردن SMS ها بر اساس نام فرستنده
- تهيه بكاپ از SMS ها به صورت HTML‌
- مديريت SMS‌ ها


لينک دانلود مستقيم (حجم فايل کمتر از يک مگابايت مي باشد)

رمز فايل: www.mobin-group.com

براي دانلود، روي هر يک از لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.

نکته: فایل مورد نظر بصورت فشرده با پسوند Zip میباشد. لذا بعد از دریافت فایل، آن را از حالت فشرده خارج و سپس با استفاده از دستگاه بلوتوث یا کابل و یا دستگاه کارت ریدر برروی گوشی موبایل خود Install نمایید.


معرفي و دانلود بازيهاي کامپيوتري

تخريب اتمي
Fallout 3

بازی تخریب اتمی 3 بشر را از اتفاقاتی در آینده ی نه چندان دور مطلع می سازد. این بازی زاده ی دنیایی است که قدرت های بزرگ و استعمارگران در پی بدست آوردن قدرت بیشتر و حکمرانی بر دیگر ملت ها دست به تولیدات اتمی خطر ناک و مخرب می زنند. 220 سال بعد زمانی که آمریکای شمالی در انفجار اتمی بزرگ به طور کامل از نقشه حذف شده است.جانوران متحول شده اند و اندک مردمی که از این سرزمین باقی مانده اند، در انتظار نجات جان خود هستند.
در این بازی اما شما ماموریت سخی در پیش دارید، در این ماموریت می بایست راهی یکی از ایستگاه های هسته ای در مرکز Washington DC شوید محلی متروکه ،که در این محل با حشرات غول پیکر،موش های خونخوار و البته سگ های وحشی روبرو خواهید شد.
تاثیرات رادیو اکتیو هسته ای بطور فوق العاده ای در بازی نمایش داده شده به طوری که تا به حال در هیچ بازی دیده نشده است از Wasteland خشک تا ادارات پر از خطر و تونل های مترو.


مشخصات بازی:
ناشر: Bethesda Softworks
کمپانی سازنده: Bethesda Softworks
تاریخ انتشار:28 اکتبر 2008
وب سایت رسمی: Official Website
موضوع: اکشن، نقش آفرینی


سیستم مورد نیاز برای بازی:
* Windows XP/Vista
* 1GB System RAM (XP) / 2GB System RAM (Vista)
* 2.4 Ghz Intel Pentium 4 or equivalent processor
* Direct X 9.0c compliant videocard with 256MB RAM (NVIDIA 6800 or better / ATI X850 or better)
 

لينکهاي دانلود

http://rapidshare.com/files/163915826/rld-fou3-meelu.part1.rar 
http://rapidshare.com/files/163951872/rld-fou3-meelu.part2.rar 
http://rapidshare.com/files/163998504/rld-fou3-meelu.part3.rar 
http://rapidshare.com/files/163998636/rld-fou3-meelu.part4.rar 
http://rapidshare.com/files/163998759/rld-fou3-meelu.part5.rar 
http://rapidshare.com/files/164062760/rld-fou3-meelu.part6.rar

رمز فايل: ندارد

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا کليک کنيد

براي خريد اينترنتي و دريافت از طريق پست روي اين لينک کليک کنيد

 

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 

نمکدون
alimerikhi@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند:

إیاكَ وَ اللَّجاجَةَ فَإنَّ أوَّلَها جَهْلٌ وَ آخِرَها نَدامَةٌ.

از لجاجت بپرهیز كه آغاز آن نادانی و فرجامش پشیمانی است.

(تحف العقول، ص14)

 

 

دانستني هاي علمي
bimaze2006@yahoo.com

  • آيا ميدانستي که در اروپا روزانه ، تقريبا دويست ميليون اتومبيل در حال حرکت است.
  • آيا ميدانستي که در سوئد ساليانه از نه ميليون نفر جمعيتي که دارد فقط و فقط هزار و هفتصد نفر ميميرند.
  • آيا ميدانستي که تخم مرغ براى حافظه بسيار مفيد است.
  • آيا ميدانستي که هرکس هر صبح ناشتا يک سيب ميل کند، بيمارى را از اطراف خود دور ميکند.
  • آيا ميدانستي که جو يا آتمسفر که دور تا دور زمين را فرا گرفته، از چند لايه برويهم به ضخامت تقريبا هزار کيلومتر تشکيل شده است.

 

جديدترين پيامک ها و جوک ها
ali_laila_live@yahoo.com

نقاشی
خدا جون وقتی منو نقاشی می کردی زیبا نقاشی کردی ؛ ممنون سالم نقاشیم کردی ؛
ممنون ولی آخه چرا خدا جون تنها نقاشیم کردی؟


صدقه
دونی چرا من هیچوقت صدقه نمی دم؟؟؟ چون نمی خوام تو از من دور بشی.. آخه میگن صدقه بلا رو از آدم دور می کنه


بیدار شو
اگه خوابی بیدار شو.
اگه بیداری بشین.
اگه نشستی پاشو .
اگه راه میری بدو .
اگه میدویی یه پشتك بزن.
و خوشحال باش كه از طرف من واست اس ام اس اومده


شکست عشقی
می دونی شکست عشقی یعنی چی؟
یعنی بری پای تخته کنفرانس بدی، بعد بفهمی زیپ شلوارت باز بوده!


چه غلطی کردیم
ایرانسل: مشترک گرامی! موجودی شما رو به پایان نیست، ولی خفه مون کردی! چقدر اس ام اس بازی می کنی؟ چه غلطی کردیم تو رو وارد طرح قرمز کردیم!

 

 

آل ياسين
hra62302@yahoo.com

عمق درد

ظلمت، تاریکی، غفلت زدگی... و ما چه مردم بیچاره ای هستیم، منع مردم کوفه می کنیم؛ قرنهاست که صدای «هل من ناصر ینصرنی» امام خود را نمی شنویم، چرا که لذات دنیائیمان مانع شنیدن صدای ملکوتی مولا شده. خود را در حصار دنیا و زیباییهای زودگذرش محصور کرده ایم. ثروت را در ارقام گمشدۀ بورس می نگریم، عشق را، لیلی و مجنون زندگیمان را در چت و sms کوچه و بازار، تفریح را در مستطیل سبز و امید را در چشم مردم هزار رنگ پر نیاز.
چه بیچاره مردمی هستیم؛ آقایی را می شناسم که ثروت دنیاست؛ بلکه آخرت، اگر می دانستیم به دنبال ارقام بورسی نبودیم، که امیدی به آن نیست.
اگر می دانستیم که چقدر دوستمان دارد، به دنبال چت نبودیم، به جای (w.w.w) های زندگی، به دنبال در زدن خالصانه بودیم. به جای (@) های پوچ و واهی به دنبال امید و لیلی واقعی می گشتیم. لیلی من همیشه در دسترس است. کافیست یک شب جمعه در دعای کمیل مهمانش کنیم، آنوقت او به جمکران دل ما پا می گذارد.
چه بیچاره مردمی هستیم، به دنبال توافقنامۀ امنیتی هستیم. باید مذاکره کنیم تا اجنبی از خاک مسلمانان خارج شود. اگر ما مسلمانان عمق درد را درک می کردیم می بایست یک شب چهارشنبه در حرم عموی باوفایش جمع می شدیم و(مانند بنی اسرائیل از دوری موسی) ناله می زدیم، از ته دل و با معرفت دعای فرج را می خواندیم، آنوقت دیگر نیازی به توافقنامۀ نبود. آن زمان امام من؛ حیدر گونه، با ندای فاطمی ظهور می کرد.
چه بیچاره مردمی هستیم که نه تنها غربتش را درک نمی کنیم، نه تنها عشقش را حس نمی کنیم، انتظارمان نیز دروغ است. اگر دروغ نبود که می بایست بگذریم از همۀ موانع ظهور، بگذریم از همۀ خطاهایی که راه را بر حضور او می بندد، او را از ما دور می سازد و ما را محصور می کند در امیدهای پوچ و واهی.
اما من یک چیز را خوب می دانم. خوب می دانم که وقتی از من و ما خسته شد، وقتی از اصلاح ناپذیر بودن ما نا امید گشت، مجنونها و محبوبهایی دارد که به دنبال آنها می رود و با آنها در مسیر عاشقی، در جادۀ جمکران همگام می شود.
ای کاش من هم نمی مردم و یکبار محبوبش می شدم و جمکران آرزویم در چشمان پر مهر او معنا می گرفت.

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

تهمینه سخت می گرید و :
همی خاک تیره به سر بر فکند
بدندان همه گوشت بازو بکند
به سر بر فکند آتش و بر فروخت
همه روی و موی سیاهش بسوخت

سپس بر پیکر سوارش مویه ها می کند و موی ها می کند و بر زین و لگام اسب او بوسه ها می زند و سرانجام:
همان تیغ سهراب را برکشید
بیامد روان دم اسبش برید
به درویش داد آن همه خواسته
زر و سیم و اسبان آراسته
در کاخ بربست و تختش بکند
ز بالا برآورد و خوارش فکند
در کاخ ها را سیه کرد پاک
ز کاخ و ز ایوان برآورد خاک

و چون کاخ و ایوان سیاه می کند و بر باد می دهد، خود به نشان سوک، جامه ی نیلی رنگ بر تن می کند:
بپوشید پس جامه ی نیلگون
همان نیلگون غرق کرده به خون

پهلوانان ایرانی بیشتر نه به وسیله دشمن، بلکه به دست نزدیک ترین کسان خویش و با خیانت و برای قدرت و نام از پای در می آیند:
سهراب را پدرش، رستم می کشد.
رستم، خود به دست برادر کشته می شود.
ایرج را برادرانش می کشند.
منوچهر، نوه ایرج، عموهایش، سلم و تور را می کشد.
سیاوش به خیانت، به دست پدر زن خویش بر تشت خون می نشیند.
در آن نظام حکومتی که در شاهنامه آمده است، سه قدرت در کنار یکدیگر قرار دارند. قدرت سیاسی و قدرت دینی که درهم آمیخته و باهمند و هرم قدرت و ستم را با هم می سازند و برآنند تا بنیاد قدرت سوم را برافکنند:
چو بر دین کند شهریار آفرین
برادر شود پادشاهی و دین
نه بی تخت شاهی بود دین به پای
نه بی دین بود شهریاری به پا
چنین پاسبان یکدیگرند
تو گویی که در زیر یک چادرند
چو دین را بود پادشا پاسبان
تو این هر دو را جز برادر مخوان

اما قدرت سوم، پهلوانی و د ستگاه پهلوانی است. که با مردم است و نگه دار مرز و افتخار ایران زمین است. سلطنت بر بنیاد پدر فرزندی می چرخد و پسر و گاه دختر جانشین پدر می شود، اما پهلوانی از گونه ای دیگر است: پهلوانی به ارث نمی رسد و برپایه توانایی و خرد شکل می گیرد. پهلوان دینی، با دم و دستگاه ندارد. آیین پهلوان، آزادگی و پیمان داری و خرد و داد است. شگفتا که بزرگترین پهلوانان ایرانی از مرزهای دینی و نژادی و ملی درمی گذرند. نگاه کنیم به نسب این پهلوانان و آیا این چه درسی به مامی دهد:
رستم، فرزند زال و رودابه، دختر مهراب کابلی، است.
سهراب، فرزند رستم و تهمینه، دختر پادشاه سمنگان، است.
سیاوش؛ فرزند کاوس و مادرش از خویشان گرسیوز تورانی است.
کیخسرو، فرزند سیاوش و فرنگیس، دختر افراسیاب تورانی، است.
اسفندیار، فرزند گشتاسب و کتایون، دختر قیصر روم، است.
با این درآمد در بخش دوم، نگاهی می کنیم به چند داستان پهلوانی در شاهنامه.
 

ادامه دارد ...

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

بري شنيدن آيه مورد نظر بر روي شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد

سوره: سورة يس آيات: 83 محل نزول: مکه
 
 
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ 71 وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ 72 وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ 73 وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ 74 لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ 75 فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ 76 أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ 77 وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ 78 قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ 79 الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ 80 أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ 81 إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ 82 فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 83

 

ترجمه فارسي مکارم

آيا نديدند كه‏از آنچه با قدرت خود به عمل آورده‏ايم چهارپايانى براى آنان آفريديم كه آنان مالك آن هستند؟! «71» و آنها را رام ايشان ساختيم، هم مركب آنان از آن است و هم از آن تغذيه مى‏كنند; «72» و براى آنان بهره‏هاى ديگرى در آن (حيوانات) است و نوشيدنيهائى گوارا; آيا با اين حال شكرگزارى نمى‏كنند؟! «73» آنان غير از خدا معبودانى براى خويش برگزيدند به اين اميد كه يارى شوند! «74» ولى آنها قادر به يارى ايشان نيستند، و اين (عبادت‏كنندگان در قيامت) لشكرى براى آنها خواهند بود كه در آتش دوزخ احضار مى‏شوند! «75» پس سخنانشان تو را غمگين نسازد، ما آنچه را پنهان مى‏دارند و آنچه را آشكار مى‏كنند مى‏دانيم! «76» آيا انسان نمى‏داند كه ما او را از نطفه‏اى بى‏ارزش آفريديم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد كه) به مخاصمه آشكار (با ما) برخاست! «77» و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت: «چه كسى اين استخوانها را زنده مى‏كند در حالى كه پوسيده است؟!» «78» بگو: «همان كسى آن را زنده مى‏كند كه نخستين بار آن را آفريد; و او به هر مخلوقى داناست! «79» همان كسى كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما بوسيله آن، آتش مى‏افروزيد!» «80» آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريد، نمى‏تواند همانند آنان ( انسانهاى خاك شده) را بيافريند؟ ! آرى (مى‏تواند)، و او آفريدگار داناست! «81» فرمان او چنين است كه هرگاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مى‏گويد: «موجود باش!»، آن نيز بى‏درنگ موجود مى‏شود! «82» پس منزه است خداوندى كه مالكيت و حاكميت همه چيز در دست اوست; و شما را به سوى او بازمى‏گردانند! «83»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن) هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد... التماس دعا

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

pasword.blog@gmail.com

شهادت

ما هنوز شهادتي بي درد مي‌طلبيم، غافل از اينکه شهادت را جز به اهل درد نمي‌دهند.
آنانکه يک عمر مرده‌اند يک لحظه هم شهيد نخواهند شد.
اصلا مگر مرده‌گان هم شهيد مي‌شوند که ما شهيد بشويم!؟
شهادت تنها براي زنده‌هاست
شهادت را نه در جنگ بلکه در مبارزه مي‌دهند
آنچه ما در اوج دانستنمان مي‌دانيم، شهيد در حضيض لذتش مي‌بيند.

 

 

amir_788@yahoo.com

" ای پسر خاک "
براستی می گویم غافلترین عباد کسی است
که در قول مجادله نماید و بر برادر خود تفوّق جوید .
بگو ای برادران به اعمال خود را بیارایید نه به اقوال .

 

 

sina.j.gh@gmail.com

نیکی را چه سود

هنگامی که نیکان ، درجا سر کوب میشوند،هم آنان که دوستدار نیکانند؟
آزادی را چه سود هنگامی که آزادگان ، باید میان اسیران زندگی کنند.؟
خرد را چه سود هنگامی که جاهل ،نانی به چنگ می آورد ،که همگان را بدان نیاز است؟
به جای خود نیک بودن ،بکوشید چنان سامانی دهید ،که نفس نیکی ممکن شود یا بهتر بکویم دیگر به آن نیاز نباشد.
به جای خود آزاد بودن ،بکوشید چنان سامانی دهید ،که همگان آزاد باشند و به عشق ورزی به آزادی نیز نیازی نباشد.
به جای خود خردمند بودن ،بکوشید چنان سامانی دهید ،که نابخردی برای همه و هر کس سودایی شود بی سود.

(برتولت برشت –نیکی را چه سود؟)

 

 

saeidtpl@yahoo.com

یک داستان کوتاه اما جالب

يه مرد ۸۰ ساله ميره پيش دكترش براي چك آپ. دكتر ازش در مورد وضعيت فعليش مي پرسه و پيرمرد با غرور جواب ميده:
هيچوقت به اين خوبي نبودم. تازگيا با يه دختر ۲۵ ساله ازدواج كردم و حالا باردار شده و كم كم داره موقع زايمانش ميرسه. نظرت چيه دكتر؟
دكتر چند لحظه فكر ميكنه و ميگه: خب… بذار يه داستان برات تعريف كنم. من يه نفر رو مي شناسم كه شكارچي ماهريه. اون هيچوقت تابستونا رو براي شكار كردن از دست نميده.
يه روز كه مي خواسته بره شكار از بس عجله داشته اشتباهي چترش رو به جاي تفنگش بر ميداره و ميره توي جنگل.. همينطور كه ميرفته جلو يهو از پشت درختها يه پلنگ وحشي ظاهر ميشه و مياد به طرفش.
شكارچي چتر رو مي گيره به طرف پلنگ و نشونه مي گيره و ….. بنگ! پلنگ كشته ميشه و ميفته روي زمين!
پيرمرد با حيرت ميگه: اين امكان نداره! حتما' يه نفر ديگه پلنگ رو با تير زده!
دكتر يه لبخند ميزنه و ميگه: دقيقا' منظور منم همين بود!

 

 

music.of.lifes@gmail.com

روزی که امیرکبیر گریست

در سال 1264 قمري، نخستين برنامه‌ي دولت ايران براي واكسن زدن به فرمان اميركبير آغاز شد. در آن برنامه، كودكان و نوجواناني ايراني را آبله‌كوبي مي‌كردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌كوبي به امير كبير خبردادند كه مردم از روي ناآگاهي نمي‌خواهند واكسن بزنند.. به‌ويژه كه چند تن از فالگيرها و دعانويس‌ها در شهر شايعه كرده بودند كه واكسن زدن باعث راه ‌يافتن جن به خون انسان مي‌شود هنگامي كه خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيماري آبله جان باخته‌اند، امير بي‌درنگ فرمان داد هر كسي كه حاضر نشود آبله بكوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مي كرد كه با اين فرمان همه مردم آبله مي‌كوبند. اما نفوذ سخن دعانويس‌ها و ناداني مردم بيش از آن بود كه فرمان امير را بپذيرند. شماري كه پول كافي داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌كوبي سرباز زدند. شماري ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مي‌شدند يا از شهر بيرون مي‌رفتند روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول به امير اطلاع دادند كه در همه‌ي شهر تهران و روستاهاي پيرامون آن فقط سي‌صد و سي نفر آبله كوبيده‌اند. در همان روز، پاره دوزي را كه فرزندش از بيماري آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد كودك نگريست و آنگاه گفت: ما كه براي نجات بچه‌هايتان آبله‌كوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند كه اگر بچه را آبله بكوبيم جن زده مي‌شود. امير فرياد كشيد: واي از جهل و ناداني، حال، گذشته از اينكه فرزندت را از دست داده‌اي بايد پنج تومان هم جريمه بدهي. پيرمرد با التماس گفت: باور كنيد كه هيچ ندارم. اميركبير دست در جيب خود كرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حكم برنمي‌گردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز چند دقيقه ديگر، بقالي را آوردند كه فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميركبير ديگر نتوانست تحمل كند. روي صندلي نشست و با حالي زار شروع به گريستن كرد. در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در كمتر زماني اميركبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند كه دو كودك شيرخوار پاره دوز و بقالي از بيماري آبله مرده‌اند. ميرزا آقاخان با شگفتي گفت: عجب، من تصور مي‌كردم كه ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است كه او اين چنين هاي‌هاي مي‌گريد. سپس، به امير نزديك شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براي دو بچه‌ي شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست. امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان كه ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشك‌هايش را پاك كرد و گفت: خاموش باش. تا زماني كه ما سرپرستي اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم.
ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولي اينان خود در اثر جهل آبله نكوبيده‌اند امير با صداي رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و كوچه و خياباني مدرسه بسازيم و كتابخانه ايجاد كنيم، دعانويس‌ها بساطشان را جمع مي‌كنند. تمام ايراني‌ها اولاد حقيقي من هستند و من از اين مي‌گريم كه چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند كه در اثر نكوبيدن آبله بميرند.

 

 

armanshafie@yahoo.com

از دفتر خاطرات يک دوشيزه

اکتبر: بالاخره بخت، در خانه ي مرا هم کوبيد! مي بينم و باورم نمي شود. زير پنجره هاي اتاقم جواني بلند قد و خوش اندام و گندم گون و سياه چشم، قدم مي زند. سبيلش محشر است! با امروز، پنج روز است که از صبح کله ي سحر تا بوق سگ، همان جا قدم مي زند و از پنجره هاي خانه مان چشم بر نمي دارد. وانمود کرده ام که بي اعتنا هستم.

اکتبر: امروز از صبح، باران مي بارد اما طفلکي همان جا قدم مي زند؛ به پاداش از خود شتگي اش، چشم هايم را برايش خمار کردم و يک بوسه ي هوايي فرستادم. لبخند دلفريبي تحويلم داد. او کيست؟ خواهرم واريا ادعا مي کند که «طرف»، خاطرخواه او شده و بخاطر اوست که زير شرشر باران، خيس مي شود. راستي که خواهرم چقدر ساده است! آخر کجا ديده شده که مردي گندم گون، عاشق زني گندم گون شود؟ مادرمان توصيه کرد بهترين لباسهايمان را بپوشيم و پشت پنجره بنشينيم. مي گفت: «گرچه ممکن است آدم حقه باز و دغلي باشد، اما کسي چه مي داند شايد هم آدم خوبي باشد» حقه باز! اين هم شد حرف؟! مادر جان، راستي که زن بي شعوري هستي!

اکتبر: واريا مدعي است که من زندگي اش را سياه کرده ام. انگار تقصير من است که او» مرا دوست مي دارد؛ نه واريا را! يواشکي از راه پنجره ام، يادداشت کوتاهي به کوچه انداختم. آه که چقدر نيرنگ باز است! با تکه گچ، روي آستين کتش نوشت: «نه حالا بعد، قدم زد و قدم زد و با همان گچ، روي ديوار مقابل نوشت: «مخالفتي ندارم اما بماند براي بعد» و نوشته اش را فوري پاک کرد. نمي دانم علت چيست که قلبم به شدت مي تپد.

اکتبر: واريا آرنج خود را به تخت سينه ام کوبيد. دختره ي پست و حسود و نفرت انگيز! امروز «او» مدتي با يک پاسبان حرف زد و چندين بار به سمت پنجره هاي خانه مان اشاره کرد. از قرار معلوم، دارد توطئه مي چيند! لابد دارد پليس را مي پزد! راستي که مردها، ظالم و زورگو و در همان حال، مکار و شگفت آور و دلفريب هستند!

اکتبر: برادرم سريوژا، بعد از يک غيبت طولاني، شب دير وقت به خانه آمد. پيش از آنکه فرصت کند به بستر برود، به کلانتري محله مان احضارش کردند.

اکتبر: پست فطرت! مردکه ي نفرت انگيز! اين موجود بي شرم، در تمام 12روز گذشته، به کمين نشسته بود تا برادرم را که پولي سرقت کرده و متواري شده بود، دستگير کند.

اوامروز هم آمد و روي ديوار مقابل نوشت: «من آزاد هستم و مي توانم». حيوان کثيف! زبانم را در آوردم و به او دهن کجي کردم

 

 

salman_yavar@yahoo.com

نسخه رهایی
(تقدیم به تنها ترین رئیس جمهور)

این دست نوشته فوق العاده زیباست و البته نسخه ای برای زیبا زندگی کردن و زیبا رفتن انسان:

چه زيباست توكل به خدا كردن و در ميان طوفانها با اطمينان قلب پرواز نمودن و در عمق گردابهاي خطرناك عاشقانه غوطه خوردن ودر معركه حيات و ممات بي پروا به آغوش شهادت رفتن و در قربانگاه عشق همه وجود خود را به قرباني خدا دادن و از همه چيز خود گذشتن و به آزادي مطلق رسيدن .
چه زيباست در راه معشوق تحمل درد و رنج كردن زير سنگهاي آسياب حيات خرد شدن در درياي غم فرورفتن به خاطر حق متهم شدن و نفرين و لعنت شنيدن و از همه جا رانده و از همه كس مطرود شدن .
چه زيباست كه به ارزشهاي خدايي ملتزم ماندن و به خاطر خدا رنج بردن و به خاطر حق پافشاري كردن و زيان ديدن و از همه چيز خود صرف نظر كردن و فقط و فقط به خدا انديشيدن و به سوي خدا رفتن .
چه زيباست شمع شدن و سوختن و راه را روشن كردن و كفر و جهل را به مبارزه طلبيدن و هيولاي ظلمت را به زانو در آوردن و وجود خود را شرط اساسي براي پيروزي نور بر ظلمت كردن .
چه زيباست كه فقط با خدا ماندن و از همه عالم بريدن مطرود همه مردم شدن به كلي تنها ماندن و هيچ پناهگاهي جز خدا نداشتن و به كلي از همه جا و همه كس نااميد شدن و هيچ اميدي و آرزويي و روزنه نوري جز خدا نداشتن .
چه زيباست مرگ را در آغوش كشيدن و به ملاقات خدا شتافتن و بر همه مظاهر وجود مسلط شدن و بر همه عالم و قوانين دنيا حكومت كردن و جبر تاريخ را به خاك كشيدن و مسير تاريخ را دگرگون كردن و شيطان قوي پنجه و سخت جان را شكست دادن و زيبايي انسان را در بزرگ ترين تجلي تكاملي خود نشان دادن .

شهید مصطفی چمران

 

.

alirezamajidi@gmail.com

اکس به منظور خدمات

اصطلاح "به عنوان سرویس" در چند سال اخیر و با ورود وب ۲ محبوبیت بیشتری بین نویسندگان وبلاگها و همین طور موسسان شرکتها و استارتاپها داشته است. دهه گذشته میلادی، دهه کلنجار رفتن با سیستمهای عامل مایکروسافت و بعضا اپل بود و نصب نرمافزارهای جور و واجور. تمامی نرمافزارها می بایست نصب میشدند. عدم سازگاری بین سیستم عاملهای مختلف و بسیاری مشکلات دیگر، باعث کلافگی کاربر کامپیوتر میشد.
با ورود به هزاره، دنیا رنگ دیگری گرفت. وب در حال تحول بود که حبابش ترکید و همین ترکیدن حباب سرمایهگذاریهای بی حد و نصاب باعث شد که چشمهای بسیاری باز شود و از خواب بیدار شوند. وب، شروع به تکاپو کردن کرد و جایش رو بیش از پیش در بین کاربران باز کرد. در همین بین بود که اصطلاح وب ۲/۰ به عنوان سردمدار یک تحول در دنیای وب به کار گرفته شد. دنیایی که در آن تعامل کاربران مهم بود و نه وبمسترهای بدون ارتباط و خشک و پشت صحنه یک وب سایت اینترنتی. مردم میخواستند با هم تعامل داشته باشند، عکس، فیلم و خواستهها و علاقهمندیهایشان را به اشتراک بگذارند و با راه اندازی سرویسهایی مثل فلیکرو یوتوب و تویتر، اینترنت جز لاینفک دنیای مدرن شده است.
امروزه دیگر کسی حوصله سر و کله زدن با نرمافزار را ندارد. امروزه به یمن سرویسهای زیاد وب دویی همه چیز را بر روی وب می خواهیم. میخواهم عکسی رو ویرایش کنم، بسیار خوب بر روی وب میتوانم انجام دهم، میخواهم نقاشی بکشم، این سرویس هم هست، می خواهم داستانهای کمیک بکشم و یا جلوههای ویژه ساده بصری به تصویرم بدهم، آن هم بر روی اینترنت موجود است و بسیاری از سرویسهای وب ۲ مجانی هستند.
در این میان مقالهای ندیدم که به اصطلاح "اکس به عنوان سرویس" پرداخته باشد. جای حرف اکس مجهول، میشود حرفهایی گذاشت که معنای بسیار متفاوتی می دهد اما همه در یک چیز مشترکند. همه بر روی وب هستند و وابسته به کامپیوتر شخص و یا سیستم عامل او نیستند و شما تنها نیاز به یک مرورگر اینترنتی دارید تا کارتان راه بیفتتد.

SaaS(Software as a Service): "نرم افزار به عنوان خدمات" زمانی اطلاق می شود که سایتی یک سرویس وب رو ارائه می دهد و دیگر شما نیاز به نصب یک نرم افزار بر روی کامپیوتر خود ندارید. مثلا فرض کنید می خواهید یک فایل با پسوند ورد رو تبدیل به پی دی اف کنید. خب یک سایت میآید و می گوید فایلت رو برای من بفرست و من برایت فرمت تبدیل شده رو میفرستم و مجانی! به همین سادگی دیگر شما نیاز به دنبال نرم افزار گشتن و نصب آن و کرک آن برای تبدیل یک فرمت نوشتاری به دیگری نیستید.

DaaS(Development as a Service): "برنامه نویسی به عنوان خدمات"، سرویسی هست که بعضی سایتها ارائه میدهند برای راحتی برنامهنویسها و یا درست کردن فضایی که به صورت گرافیکی و بصری بشود خیلی راحت یک برنامه نوشت. مثلا تصور کنید من میخواهم برنامهای بنویسم که مدیریت امور مشتریان من را در دست بگیرد و اطلاعات کمی هم راجع به برنامه نویسی دارم. اگر به سبک قدیمی به خواهم کار کنم میبایست نرمافزارهای برنامهنویسی، پلاگینها و افزونههای مربوطه و یک نرم افزار پایگاه داده را بر روی کامپیوتر نصب کنم که در بسیاری موارد واقعا دردسرساز است. حال آنکه شرکتهایی هستند که این رو به صورت بسیار ارزان و یا رایگان در اختیار شما قرار میدهند و شما میتوانید در عرض چند ساعت و یا دقیقه، برنامه خود را آماده داشته باشید و به صورت گرافیکی آنچه را می خواهید درست کنید و همه اینها بر روی وب انجام می شود. شما فقط نیاز به یک مرورگر دارید!

GaaS(Game as a Service): بازی به عنوان خدمات، نوع دیگری هست که به جای نصب کامل یک نرم افزار بازی، وارد دنیای وب میشوید و در وب بازی میکنید. بسیاری از بازیهای دست جمعی و تفرحی کلاسیک به این صورت هستند. مثلا سایتهای حرفهای شطرنج رو در نظر بگیرید. شما دیگر نیاز به نصب نرم افزار شطرنج و بازی ندارید، بلکه این سایتها به رایگان و یا با اشتراک ارزان، محیطی را برای شما به وجود میآورند که بتوانید در آن به بازی مورد علاقه خود بپردازید. اخیرا با افزایش قدرت تکنولوژی پیرامون آنالیز بهتر اطلاعات تصویری و صوتی بر روی فلش، شاهد آن هستیم که بازیهای دست جمعی با کیفیت بالا که نیاز به پردازش گرافیکی قوی هم دارند، آنلاین بازی می شوند. طبیعتا اینترنت پرسرعت حرف اول را برای ایجاد چنین ارتباطهایی میزند.

در آینده نزدیک اصطلاحات بیشتری راجع به خدمات وبی رایج خواهد شد و با رشد روز افزون اینترنت پرسرعت، کامپیوترها در بسیاری از کاربردهای معمولی تبدیل به ماشین محاسباتی سبک می شوند چرا که اکثر محاسبات بر روی سرور اینترنتی صورت خواهد گرفت و این یعنی نیاز به سخت افزار کمتر و ارزان شدن قیمت آنها برای کامپیوترهای کاربران معمولی اینترنت و وب.

 

 

armanshafie@yahoo.com

متن کامل وصیت نامه آدولف هیلتر (آوریل 1945)

از زمانی که داوطلبانه و در کمال فروتنی در جنگ اوّل جهانی که به کشور رایش تحمیل شد خدمت کردم ، سی سال می گذرد. در این سه دهه ، تنها راهنمای من در تمام افکار ، اعمال و زندگیم ، عشق و وفاداری نسبت به این ملّت بوده است. این عشق و علاقه به من قدرت می داد تا بتوانم پیرامون دشوارترین مسائلی که تاکنون در برابر یک موجود فانی قرار گرفته است ، تصمیم بگیرم. در این سه دهه ، تمام سلامت و نیرویم را صرف کرده ام.
اینکه من و یا هر کس دیگری در آلمان در سال ۱۹۳۹ خواستار جنگ بوده ایم ، به هیچ وجه واقعیّت ندارد. این جنگ ، به ویژه ، خواستهٔ دولتمردانی بود که یا خود یهودی بودند و یا در راه منافع یهودیان فعالیّت می کردند و همانها بودند که به جنگ دامن زدند. در پی شش سال جنگی که علیرغم تمام موانع ، روزی از آن به عنوان با شکوهترین و قهرمانانه ترین جلوهٔ مبارزات یک کشور به منظور بقای یک ملّت ، یاد خواهد شد.
من نمی توانم از شهری که پایتخت این کشور است ، دست بردارم. از آنجا که نیرویمان ناچیز تر از آن است که بتوانیم بیش از این در برابر حملهٔ دشمن مقاومت کنیم و مقاومت ما نیز به تدریج به وسیلهٔ مردانی کور و بی اراده تحلیل خواهد رفت ، آرزو می کنم که در سرنوشت میلیونها انسان دیگری که تصمیم گرفته اند در این شهر باقی بمانند ، شریک باشم. گذشته از این ، هرگز در دستهای دشمنانی که خواستار نمایشی تازه جهت توده های دیوانهٔ خود هستند ، نخواهم افتاد.
بنابراین تصمیم گرفته ام در برلین بمانم ، و در لحظه ای که مطمئن شوم که وضعیت پیشوا و حکومت در معرض خطر و سقوط حتمی قرار گرفته است ، مرگ را داوطلبانه پذیرا شوم. با قلبی شاد و آگاهی از یک وحدت بی مانند در تاریخ ، از فداکاری ها و دستاوردهای سربازانمان در جبهه های جنگ ، زنانمان در خانه ها ، دهقانان و کارگران و جوانانمان تشکّر و قدردانی می کنم. آرزو و درخواستم این است که ملّت آلمان ، هرگز و تحت هیچ شرایطی در هیچ مبارزه ای تسلیم نشوند و با تمام توان خود ، و با وفاداری نسبت به مبانی و اصول «کلاوزه ویتز» علیه دشمنان سرزمین مادری خود بجنگند.
از وفاداری سربازان آلمان و نیز از مشارکت و همدلی من با آنها در مرگ ، بذری در زمین پاشیده خواهد شد که روزی در تاریخ آلمان رشد خواهد کرد و در نتیجه یک ملّت متحد واقعی تحقق خواهد بخشید…
پیش از مرگ ، رایش مارشال هرمان گورینگ را از حزب بیرن می اندازم و تمامی حقوق را که به موجب حکم روز بیست و نه ژوئن ۱۹۴۱ و نیز سخنرانی در رایشتاگ در اوّل سپتامبر ۱۹۳۹ به وی تفویض کرده ام ، از او می گیرم.
گورنینگ و هیملر ، جدا از عدم وفاداری نسبت به من ، با مذاکرات محرمانه با دشمن که بدون آگاهی و بر خلاف میل من انجام گرفت ، و نیز اقدام به اعمال غیر قانونی برای کنترل کشور ، شرمندگی جبران ناپذیری برای کشور آلمان به بار آوردند. به منظور تقدیم دولتی که از مردان با شرف تشکیل شده ، و قادر است وظیفهٔ ادامهٔ جنگ را با تمام نیرو انجام بدهد ، افراد زیر را به عنوان کابینهٔ جدید منسوب می کنم: • رئیس جمهور: دونیتس • صدر اعظم: دکتر گوبلز • وزیر حزب: بورمن • وزیر امور خارجه: زایس اینکوارت باشد که کابینهٔ جدید ، نسبت به وظیفهٔ خود که برقراری نظام ناسیونال سوسیالستی در کشور است آگاه باشد و شرایطی را بوجود آورد که هر فرد آلمانی ، خدمت در راه منافع عموم را به منافع شخص خود ارجح بداند.از ملّت آلمان ، تمام مردان و زنان ناسیونال سوسیاليست و نیز تمام افراد ارتش می خواهم که تا دم مرگ نسبت به دولت و رئیس جمهور جدید وفادار بوده ، از اوامر آنها اطاعت کنند. از این مهمتر ، اینکه به دولت و ملّت آلمان دستور می دهم که همواره قوانین نژادی را مورد مراقبت و ملاحظه قرار بدهند.

۲9 آوریل 1945
آدولف هیتلر

 

 

par_619@yahoo.com

در جواب مطلب رضا رضا

داداش رضا رضا کاش به خاطر خدا فقط 2 ثانیه فکر می کردی و مینوشتی و کمی هم به عنوان چاشنی به گذشته نگاهی می انداختی .دوستان مشکل دین پرستی ما ظاهر را درست کردن است و اصلا به عمق هدف دین کاری نداریمسی سال است فقط و فقط بر روی دین کار شده است طوری که بسیاری دین خوری میکنند واز دین نان می خورند و سی سال تمام با شدیدترین وجه ممکن با بد حجابی مبارزه شده است شاید شما به خاطر نداشته باشید آنروزها که برروی به ظاهر بد حجاب ها در خیابان رنگ می پاشیدند و یا زن را در کنار همسرش به جرم بد حجابی به زور سوار ماشین می کردند حالا بعد از آنهمه اجرای احکام اسلام به زور سر نیزه به کجا رسیده ایم آیا جز این است که سردمدار این اجرا ها را با 6 زن لخت می گیرند حالا این یکی است و صدها تن دیگر را یا نمی دانند و یا زورشان نمی رسد.کاش قبل از این مطلب مسافرتی به چند کشور دیگر داشتی و بعد می نوشتی چرا که در اکثر ممالک زنان با سر و پای برهنه کوچکترین تهدیدی ندارند و با همان وضعیت در ساعات آخر شب نیز در خیابان ها و مراکز تفریحی می گردند و کسی بدون رضایت خودشان جرات نزدیک شدن را نیز ندارندکاش این مدعیان دین به عمق دینها توجه داشتند و هدف را بهتر می دیدند چرا که خدا انسانها را لخت خلق کرده است و انسانها بر اساس رشد عقلشان یکسری قوانین بشری را ایجاد کرده اندهر قومی و قبیله ای و جمعیتی دارای یک رهبر بوده اند که از همه یک سر وگرد توانایی بیشتری داشتند که بعضی از آنها به عنوان جادوگر نیز فعالیت می کردند که برای بشرهای اولیه که بدست آوردن غذا بسیار پرخطر و سخت بود و مانند امروز از سوپر مارکت خرید نمی کردند و افزایش بیش از حد جمعیت کمبود غذا را بیشتر می کرد رهبران قوم تشخیص دادند لخت وعور گشتن ملت و تحریک آنهابه علت غرایز طبیعی موجب افزایش جمعیت می گردد و با ترفندهایی به تدریج قستمهای تحریک کننده بدن را پوشاندند وبا گذشت هزاران سال تبدیل به قانون گشتدوستان به همین سادگی پوشش و لباس و در نهایت حجاب ظاهر گشت و باید امروز ما آگاهی داشته باشیم که هر مملکتی چه خوب و چه بد برای خود قانون دارد و به قوانین آن باید احترام گذاشت اگر در ایران بدحجابی ممنوع است و یا جوانان ما به علت محدودیت جنبه دیدن برجستگی های بدن شما راندارند و آزار و اذیت شما را به علت بد حجابی روا می دارند لطفا برای امنیت خودتان کمی رعایت کنید و به قوانین احترام بگذاریدو اگر بسیار دوست دارید که حتما با لباسهای کم حجمی بگردید به یکی از کشورهای همسایه سفر کنید ودر آنجا در امنیت کامل راحت باشیدحتی بعضی هموطنان ما با پیشی گرفتن ازتمام خارجی ها تقریبا با بیکینی در داخل شهر تردد می کنند و گند زدن به تمدن 5000ساله مادر یکی از مسافرتهایم به زنان جوان وزیبایی برخورد کردم که در کنار دریا کاملا لخت خود را برنزه می کردند بدون آنکه امنیت آنها به خطر بیفتد اما در داخل هتل وشهر لباسهای عادی می پوشیدنددوستی می گفت در سرزمین کفار برای تهیه مشروب حداقل باید یک ساعت رانندگی کنی و فروش مشروب و سیگار به زیر 18 سال ممنوع است در حالی که در مملکت اسلامی ما با یک تلفن در هر ساعت از شیانه روز در درب منزل تحویلت می دهنداگر در این سی سال نا آگاه هان دینی و ناشنا به مسایل اجتماعی به جای محدودیت فرهنگ اجتماعی را بالا می بردند امروز شاهد آرایش های غلیظ که در دنیا فقط مختص فاحشه هاست و در ایران همگانی است نبودیم طوریکی که دوستی از اتریش به هنگام گردش در خیابان با شرمساری فراوان پرسید آیا اینها همه بد کاره اند؟اگر امروز بد حجابیم چون ناآگاهیم و اگر امروزبه جای خدا که هدف اصلی دین است ما فقط دین را می پرستیم آنهم هر کس به سلیقه خود نه به معنی واقعی چون ناآگاهیمشما هم بهتر است به جای اظهار نظر های به ظاهر کارشناسانه بیشتر مطالعه کنی و بیشتر مسافرت کنی و حتی بیشتر تفکر کنی و با تعصب کورکورانه به موضوع نگاه نکنی و پای خواهر و مادر کسی را برای اثبات ادعای خود به میان نکشی که کاری بسیار زشت است وکنترل غرایظ طبیعی انسانها با دعا و دین وپیامبر امکان پذیر نیست وحضرت محمد هیج جا نگفته پسر 30 ساله ازدواج نکند و غرایض خود را با دعا کنترل کندبلکه هرچیزی ابزار خود را دارد و برای استفاده ازهر ابزاری احتیاج به آموزش و فرهنگ سازی است.

 

 

saghiwonderland@yahoo.com

گزارشی از یک مرد تن فروش تهرانی


عکس تزئيني است

عرفان را در یکی از پارک‌های شمال شهر تهران می‌بینم. پسر 28 ساله‌ای که کتابی از "کافکا" به دست گرفته و مشغول نت برداری از کتاب است. عرفان 5 سال است که به زنانی که مشتری او هستند خدمات جنسی ارائه می‌دهد. عاشق فلسفه، زن و شغل خود است. به زعم خودش تن فروش حرفه ای و متخصصی است و تفاوت زیادی با نامزد خود دارد که همکار اوست. به نظر او مردی که خدمات جنسی ارائه می‌دهد خوشبخت‌تر است و مثل زنان روسپی افسرده نمی شود.
گفت و گو با عرفان سلسله مراتب فرودستی و فرادستی زنان و مردان را به خوبی نشان می‌دهد. عرفان شغل خود را تخصص بی نظیری می داند و درآمدی بسیار بالاتراز همکاران زن خود دارد. خود را تحقیر شده نمی‌یابد و زندگی خود را مدرن و توام با خوشبختی می‌داند.
وقتی می خواهم از 5 سال پیش بگوید و اینکه چرا چنین فکری به سرش زد، خیلی ساده می‌گوید: درست مثل همه زنان فاحشه. من از زمان نوجوانی مثل اکثر پسرهای جوان متوجه بودم که برای زنان میانسال جذابیت هایی دارم. آن زمان که شروع به کار حرفه‌ای (به این معنی که بخواهم پولی بابت خدماتم بگیرم)کردم، دانشجوی دانشگاه تهران بودم. چند بار از طرف همکلاسی‌های مسن تر و حتی یکی از اساتید به من پیشنهاد شد که فقط با آنها ------ داشته باشم. و بعد یکی از همان ها بود که به من پول خوبی داد و گفت حاضر است این رابطه را به همین شیوه ادامه دهد. شروع کار از همین روابط جسته گریخته بود.
شیوه جذب مشتری عرفان کم کم روشمند می‌شود. او می‌گوید: دو سال بعد از آن که چند مشتری ثابت پیدا کرده بودم خانه ای در شمال شهر اجاره کردم و تردد در شمال شهر من را نسبت به بوق ماشین زنان حساس کرد. با زنها می رفتم و تمام مدت از اینکه مثل بچه نوازشم می کنند و تا 600 هزار تومان برای یک شب به من می دهند احساس غرور می کردم.
او احساس خود را نسبت به زنان اینطور توصیف می کند: اوایل چندان از زنها خوشم نمی‌آمد یعنی فقط به ------ و جنبه های جنسی زنان فکر می‌کردم. ولی بعد از اینکه این کار را شروع کردم عاشق زنها شدم. موجوداتی بسیار ظریف هستند و پیچیدگی هایی دارند که از کشف آنها در هر زنی لذت می‌برم. زنان میانسالی که مشتری من هستند واقعا ترسناک هستند. وقتی با من حرف می‌زنند از درک آنها و از پیچیدگی دنیای ذهنی آنها وحشت می کنم. ساده ترینشان از بزرگترین مردهایی که می‌شناسم پیچیده تر هستند. من با تک تک مشتریانم عاشقانه می خوابم.
عرفان با وجود اینکه سال‌ها کنار خیابان ایستاده و امروز هم همه مخارج سنگین خود را از همین طریق تامین می کند اما هیچ‌گاه احساس حقارت را در مقابل مشتریانش حس نکرده. وقتی در این مورد خاص صحبت می‌کند نشانی از افسردگی و تحقیر شدگی یک زن روسپی در حرف‌هایش نیست. همانطور که نشانی از آن نگاه اومانیستی و عاشقانه نسبت به زن. می‌گوید: این زنها هستند که به من نیاز دارند. زنانی که می دانم حاضرند به خاطر خدمات من پول زیادی بدهند. بارها در رختخواب امتحانشان کردم. آنها تا 10 برابر توافق اولیه را با کمال میل می‌پذیرند.
در حاشیه همین حرف‌ها همکاران زن خود را سرزنش می‌کند و می‌گوید: زنها بیخود موضوع را برای خودشان نکبت‌بار می‌کنند. البته جامعه هم به این موضوع دامن می‌زند. این یک شغل است مثل همه شغل‌ها. وقتی اینطور به موضوع نگاه کنیم قضیه حل می‌شود. من یک تخصص دارم. بدن و قیافه خوبی دارم، پس از آن استفاده می کنم تا خوب زندگی کنم. هیچ چیز هم نمی‌تواند این کار را برای من قبیح و زشت جلوه دهد. زنان زیادی به خدمات من نیاز دارند و من هم به پول زیادی نیازمندم. پس قضیه ایرادی ندارد. یک معامله عادلانه!
عرفان می گوید زنان روسپی همه زندگی خود را وقف شغل خود و دردسرهایش می کنند در حالی که او به تفریح، موسیقی و مطالعه خود هم می رسد. البته او به این نکته توجه نمی کند که درآمد او قابل مقایسه با زنان روسپی نیست. امنیت او تا این حد در خطر نیست و حس خرسندی او را هیچ یک از زنان همکارش تجربه نمی‌کنند.
در منطقه‌ای که مشتریان عرفان زندگی می کنند، قیمت یک روسپی زن بین 50-150 هزار تومان است در حالی که او برای هر سرویسی که ارائه می‌کند بین 300 تا 600 هزار تومان پول می‌گیرد. این رقم باورنکردنی را می توان با دیدن لباس های مارکدار، ماشین گران‌قیمت و منزل شخصی‌اش حدس زد.
عرفان می گوید تا وقتی که توان این کار را دارد بی‌هیچ شرمساری این کار را ادامه خواهد داد و :" خدا را چه دیدی شاید با یکی از مشتریانم ازدواج کردم. آنها دوست داشتنی و عاشق شدنی هستند".
این جمله خداحافظی عرفان است: حالا باور کردی من خوشبخت‌ترین تن‌فروش جهانم!

 

 

haj_hoseini@yahoo.com

هوالمحبوب
با سلام
در خبرها خواندیم که آقای توکلی و روزنامه جمهوری اسلامی در خصوص نامه ریاست محترم جمهوری اعلام موضع کرده و آن را دور از شان جمهوری اسلامی نامیده و اعلام کرده اند که این از وظایف ریاست جمهوری نیست !!!!

بچه های نسل دومی انقلاب دوران وزارت آقای توکلی را هنوز از خاطرشان نرفته دوران سیاهی که جناح راست از فرامین امام راحل مثل امروز که خود را بالاتر از ولایت می دانند سرباز می زدند و با استدلالات مختلف مثل اینکه صحبت امام مولایی بود یا ارشادی سعی می کردند از زیر بار مسئولیتهایشان شانه خالی کنند تا اینکه ایشان بار سفر بستند و برای ادامه تحصیل به کشور گل و بلبل و خانه روباه پیر یعنی انگلستان سفر کردند و بعد از مدتی با کوله باری از تجربه و با مدرک دکتری اقتصاد از فرنگ بازگشت این دوران مصادف بود با دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و ایشان سوار بر بال باد با شناخت از فضای انتقادی مردم نسبت به حکومت هاشمی با اعلام مخالفتهای مختلف و انتقاد از شیوه مدیریت هاشمی کم کم چهره خویش را در نزد انقلابیون بازسازی کرد، در دوران خاتمی نیز به همین شیوه ادامه داد بطوریکه در انتخابات به عنوان یک لیدر اصولگرا توانست جایی در دلهای مردم باز کند و در دو مرحله به نمایندگی مجلس انتخاب شد اما از همان دور اول انتخاب شدنش در مجلس هفتم با سیاستهای بسیار حرفه ای دولت را مورد هجوم خود و همفکرانش قرار داد البته شناخت این آدم واقعا سخت است چهره ای مودب و مذهبی اما به دید من بسیار خطرناک که شاید در آینده اگر خداوند کمک کند نقاط تاریک حضور ایشان در انگلیس کشف خواهد شد ، یادتان می آید با چه شهامتی موسوی جاسوس را جاسوس می نامید اما بعد از مدتی نامه یا بقول معروف توبه نامه ایشان نسبت به موسوی به سمع و نظر ارباب جمعی رسانه رسید جدا چرا ؟
امروز کم کم او با رخنه در جبهه اصولگرایی به عنوان لیدر مخالفین دولت شناخته می شود آیا این همان سیاست روباه پیر انگلیس نیست ؟ یعنی تفرقه در جناح اصولگرایی!!
یا همین مسيح مهاجري (روزنامه جمهوري اسلامي) که رابطه مراد و مریدي با هاشمی رفسنجانی دارد و از همان روز اول انتخاب احمدی نژاد بر خلاف همه نصایح رهبری با سیاه نمایی کارهای دولت در صدد تخریب دولت بر می امد آیا عملکرد این فرد در روزنامه و نگاه تخریبی او به دولت ، مورد علاقه روباه پیر انگلیس نیست ؟ یادش بخیر این روزنامه دیگر روزنامه اون قدیمها نیست روزنامه ای که هر روز صبح با افتخار می خواندیمش ولی امروز اگر کمکهای بعضی از آقایان نباشد یک روز هم دوام نمی آورد چون پایگاه مردمیش را از دست داده است .

و امروز توکلی و روزنامه جمهوری اسلامی به مدیریت مسیح مهاجری آب در هاوان دشمن می کوبند اما آنها مطمئن باشند نسل امروز انقلاب با شناخت تاریخ انقلاب و با پیروی از مقام معظم رهبری سره را از ناسره باز می شناسد حتی اگر در پشت مقدس ترین تریبونها پنهان شده باشند.
و در پایان به آنها می گویم پیام احمدی نژاد به اوباما از دید ما بسیار قاطع و انقلابی بوده و ایشان با استفاده از بهترین فرصت تاریخی پیش آمده پیام مردم را به همه دنیا رساند.

www.hajreza.ir

 

 

sadeghi3456@yahoo.com

جواب به سوالهاي آقاي رضا در مورد حجاب
در مورد نامه آقاي دوتا رضا مي خواستم مطالبي را به سمع ايشان و بقيه خوانندگان عزيز اين روزنامه برسانم .
اولا اين آمار 99 درصد مسلمان و 90 درصد شيعه را بنده نمي دانم از كجا آورده اند. ولي ما به نظر ايشان احترام مي گذاريم و آن را قبول مي كنيم.
ظاهرا يا شما از تحولات فرهنگي و اعتقادي مملكت بي اطلاعيد و يا خودر را به آن راه زده ايد.در اين مقوله يعني تعداد افراد مسلمان بهتر است موارد زير را به شما يادآوري كنم.قبلا بايد عرض كنم كه اين بي حجابي ها و بي بندوباريها بيشتر در زمينه جوانان رخ ميدهد واگرنه ما كه سني ازمان گذشته نه (خانمها) بزك مي كنيم و نه ( آقايان) تمايلي به ديدن آنها داريم البته به غير از تعدادي معدود.حالا بپردازيم به موارد اصلي.
مورد اول اينكه در اين مملكت فقط در مقوله شيطان پرستي به روايت صدا و سيما نزديك به 30 يا بيشتر گروه اخيرا شروع به كار كرده اند و جوانان و پيروان بسيار زيادي كسب كرده اند.. شيوع گرايش به دين هاي ديگر مثل زرتشتي و خرافه پرستي و غيره را كه ما هشدار نداده ايم. خود مسئولين گزارش آن را داده اند و از فراگير شدن آن به مردم هشدار داده اند.
مورد دوم تعداد بيشمار(خيلي بيش از آنچه رسانه ها اعلام مي كنند) افراد بخصوص جواناني است كه باز هم به گزارش خود سازمانهاي اجتماعي جذب مواد مخدر و مشروبات الكلي شده اند. و حتما اگر خود را به خواب نزنيد ميدانيد كه اين جوانان كه به كراك و شيشه و نخ و و و و و معتاد شده اند به چيزي غير از ارضاي اعتياد خود و خلاصي از درد و خماري فكر نمي كنند و با قرص هاي روان گردان روز خود را سپري مي كنند كه البته به گزارش خود مسئولين و سازمانهاي ذيربط اين افراد در موقع مصرف هيچگونه كنترلي ندارند و به هيچ مرام و مسلكي پايبند نيستند و حتي به افراد خانواده خود نيز تعرض مي كنند.
دسته بعدي افراد مستضعف و بسياربدبخت جامعه (زير زير خط فقر) هستند كه از صدقه سر اسلام ناب محمدي و عدالت و چه مي دونم اين چيزهاي دهن پركن از صبح تا شب دور از جان شما و بقيه خوانندگان مثل سگ پاسوخته زحمت مي شكند تا يك لقمه نان براي خود و خانواده شان در بياورند و حتما ديده ايد و يا شنيده ايد كه حتي برخي از آنها براي نان شب خودفروشي نيز مي كنند.
دسته بعدي كه كاملا مخالف دسته قبلي هستند همان هايي هستند كه نه نامه من را مي خوانند و نه نامه شما را و نه اصلا كاري به اين كارها دارند و تنها و تنها مشغله شان به رخ كشيدن پولهاي باد آورده كه معلوم نيست از كجا آورده اند مي باشد. مگر مي شود مويي را كه حد اقل فقط پانصد هزار تومان ناقابل خرج رنگ كردن آن شده است زير روسري و يا شال مخفي كرد ؟؟؟؟
براي اينكه روده درازي نكرده باشم پيدا كردن بقيه موارد را كه كم نيستند به يد باكفايت شما مي سپارم و بازهم خود شما به آنها درصد بدهيد و بعد درصد ها را با هم جمع كنيد. و بعد از درصد خودتان كم كنيد. ببينيد مي شود چند درصد مسلمان.سوالهاي حضرت عالي كه براي اين موارد نيست و قاعدتا به درصد باقيمانده مربوط مي شود.
حالا با همان درصد مسلمان باقيمانده كار داريم. اولا كه تمام آنها مسلمان دو آتيشه نيستند كه اين يك مطلب.
دوم يكي از مراحل اسلام و مسلماني پيروي و تقليد است. خداييش خود شما بگوييد اين چند درصد ناقابل مسلمان مانده به كدام مسئول و راهنما و مقلد پيروي كند كه هر روز در هر گوشه گندي از آنها بالا مي آيد. مثال آقايان كردان و گلستاني و غيره نادر نيستند. اين موارد بسيار زيادند و بسيار رخ مي دهند فقط به لطف خداي تعالي برخي از آنها لو مي رود و گندش در مي آيد. خوب اين درصد باقيمانده با اين همه نشانه هاي بيديني و فساد و ارتشاء و زنا و دزدي و اختلاس و ..و . و . و همين كه خود را مسلمان مي نامند و چند ركعت نماز يوميه را به جا مي آورند بنده و حضرتعالي بايد كلاهمان را به آسمان بيندازيم و خدا را روزي هزاران مرتبه شكر كنيم كه مملكتمان همين طوري كه هست باقي بماند حتي با همين روسري هاي كف دستي و كاكل هاي رنگي توي ويترين. البته اين چند خط آخري را اضافه نوشتم واگر نه اگر صادق باشيد و خود را به خواب نزده باشيد اگر همان موارد استثنا را پيدا كنيد و با هم جمع كنيد خودتان مي بينيد كه چند درصد از مردم نام مسلماني را به همراه دارند.

والسلام
صادقي

 

 

farzin_samaee@yahoo.com

هشدار به مسئولين دولت و نمايندگان مجلس
فتنه افراسياب

1- رستم همه در اين انديشه بود كه فرزند گمشده خويش «سهراب» را بيابد و با اين دغدغه كه پدر را آرام نمي گذاشت، كوه و دشت را زير پا مي گذاشت. آن سوي ديگر، سهراب نيز در فراق پدر بي تاب بود و در جستجوي او كه به چهره نمي شناخت، اين سوي و آن سوي مي رفت و به هرجا كه اندك اميدي به يافتن پدر داشت با پاي سر مي شتافت. سرانجام، پدر و پسر به هم رسيدند و با نقطه وصل فاصله اي كمتر از يك تار مو داشتند. اما در اين ميان، افراسياب كه بدخواه هر دو بود، سهراب را گفت؛ آن پهلوان سپيدموي مانع ديدار تو با پدر است، آن يل سپيدموي رستم بود و در ديگرسوي، رستم را نهيب زد كه آن پهلوان جوان، رخصت ديدار تو با پسر نمي دهد، آن پهلوان جوان سهراب بود. هر يك را جداگانه وسوسه كرد كه مانع ديدار از ميان بردارد و چنين بود كه رستم و سهراب به هم آويختند بي آنكه بدانند هر يك گمشده ديگري است و آمده اند تا بهم آميزند و دمار از تورانيان برآورند. افراسياب از توران بود. ماجرا زياد به درازا نكشيد و پدر و پسر يكديگر را شناختند. رستم بازوبند سهراب را ديد كه مادرش تهمينه بر بازوي او بسته بود. اما ديگر دير شده بود و اين شناسايي هنگامي دست داد كه خنجر رستم پهلوي سهراب را شكافته بود. سراسيمه نوشدارو طلبيد، ولي نوشداروي بعد از مرگ سهراب را چه سود؟! ديگر، كار از كار گذشته بود.

2- ديروز فراكسيون اصولگرايان مجلس به منظور تصميم گيري درباره وزير كشور پيشنهادي دولت، جلسه اي داشته اند كه اقدامي پسنديده با هدف اتخاذ تصميم هاي مناسب و سنجيده است. اما گزارش هاي رسيده حاكي از آن است كه در اين نشست، نمايندگان موافق و مخالف بيشتر از آن كه درباره صلاحيت وزير پيشنهادي بحث و تبادل نظر كنند از گلايه ها و دغدغه هاي خود نسبت به برخي از عملكردهاي دولت سخن گفته اند كه شماري از اين گلايه ها نه فقط قابل ملامت نيست بلكه از سر دلسوزي براي نظام و برخاسته از دغدغه و نگراني نمايندگان محترم براي جبهه اصولگرايان و تداوم خدمت آنان به مردم بوده و هست. گلايه هايي نظير آن كه چرا علي رغم مواضع و عملكرد ناپسند و پرآسيب فلان معاون رئيس جمهور و در حالي كه بسياري از دلسوزان با ارائه دلايل منطقي بركناري او را به مصلحت دولت و نظام مي دانند، آقاي احمدي نژاد حاضر به عزل وي نيست. و يا، چرا بعد از رأي اكثريت اصولگرايان مجلس به استيضاح آقاي كردان، دولت در يك اقدام غيرمنتظره كه رنگ و بوي- خداي نخواسته- لجبازي دارد، معاونان پارلماني وزرا و مديران كل مربوطه را از حضور در مجلس و تعامل با نمايندگان منع كرده است و يا...
البته دولت نيز در سوي ديگر اين ماجرا، گلايه هايي از مجلس دارد كه نمي توان تمامي آنها را بي مورد تلقي كرد. اما، فارغ از قضاوت نهايي درباره اين گلايه ها و ميزان صحت و سقم آنها، بايد گفت كه فرصت براي گله گذاري از دست نرفته و امروزه مسئله بسيار بااهميت تري در ميان است و آن، مصالح نظام و جبهه اصولگرايان است. يعني جبهه اي به وسعت توده هاي عظيم مردم و ترجمان ديگري از خط امام و رهبري كه ملت طي چند سال اخير طعم شيرين خدمتگزاري، مردم دوستي، پاكدستي و اقتدار و عزتمندي آن را در چهره دولت نهم و اكثريت دو مجلس هفتم و هشتم چشيده اند.
بنابراين اگر اين گلايه ها ملاك و معيار تعيين كننده در رأي نمايندگان مجلس به وزير پيشنهادي باشد- كه نيست ولي بيم آن مي رود- نتيجه به يقين با مصلحت نظام، دولت، مجلس و مردم فاصله خواهد داشت. چرا كه روال قانوني و پسنديده آن است كه ملاك و معيار موافقت و مخالفت نمايندگان با وزير پيشنهادي دولت، صلاحيت شخص پيشنهاد شده باشد. در اين حالت نتيجه هر چه باشد به يقين مصلحت نظام و مردم در آن جاي دارد.

3-برخي از شواهد و قرائن موجود از حضور احتمالي «افراسياب» يا «افراسياب»ها در جبهه اصولگرايان حكايت مي كند. كساني كه كارشان نه فقط به دلسوزي نمي ماند، بلكه به نفوذي ها شبيه ترند و در خوشبينانه ترين احتمال، منافع شخصي خود را بر منافع نظام، مردم و اصولگرايان ترجيح مي دهند. مأموريت اين افراسياب يا افراسياب ها، دشمن نمايي دوستان و دوست نمايي دشمنان است. امام راحل ما(ره) در پاسخ به نامه آقاي محمدعلي انصاري كه منشور برادري نام با مسمايي براي آن است، از اين عده با عنوان «واسطه ها» ياد مي كرده و مي فرمودند؛«بايد از واسطه هايي كه فقط كارشان القاي بدبيني نسبت به جناح مقابل- در اينجا بخوانيد طرف مقابل از يك جناح-است، پرهيز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترك داريد كه بايد با همه توان در برابر آنان بايستيد.»
به عنوان مثال، چند هفته قبل مديركل پارلماني دولت در مقابل تحويل چك 5ميليون توماني كمك رياست محترم جمهوري به نمايندگان كه به آباداني مساجد اختصاص داشت از آنان با ترفند- و در پوشش نسخه دوم رسيد چك- نامه اي با مضمون انصراف از استيضاح وزيركشور مي گرفت! در پي اين ماجرا، آقاي احمدي نژاد كه از اين رخداد به شدت برآشفته بود-و حق داشت- براي پيشگيري از اينگونه سوءاستفاده ها، در جلسه هيئت دولت اعلام مي دارد كه از اين پس تعامل دولت و نمايندگان فقط در روال قانوني آن صورت بپذيرد تا اگر مثلاً كمكي به مساجد مي شود، كساني آن را دستاويز سوءاستفاده قرار ندهند. اين پيشنهاد رئيس جمهور محترم ريشه در قانونگرايي ايشان دارد. اما، آقاي دكتراحمدي نژاد از جلسه چند روز قبل از آن باخبر نبود. جلسه 15نفره در منزل... در آن جلسه كه بعد از رأي مثبت مجلس به استيضاح و دور از چشم رياست محترم جمهوري تشكيل شده بود، خبر رسيد آقاي... توانسته است موافقت آقاي... را براي مخالفت با اعزام معاونان پارلماني وزرا و مديران كل آنها به مجلس كسب كند! و... به بيان ديگر، يك واسطه - كه از مسئولان رده پائين هم نيست- براي آن كه از مجلس به خاطر استيضاح يارغار خود انتقام بگيرد، از يكسو طرح مخالفت با اعزام معاونان پارلماني وزرا به مجلس را در جلسه 15نفره مورد اشاره كليد مي زند و از سوي ديگر همين اقدام را براي رئيس جمهور محترم با عنوان يك حركت قانون گرايانه و با هدف پيشگيري از رخدادهايي نظير آنچه مديركل پارلماني دولت انجام داده بود، قلمداد كرده و جا مي زند!
و اين در حالي است كه رد پاي «واسطه» ياد شده در ماجراي چك هاي 5ميليون توماني و گرفتن امضاي انصراف از استيضاح به وضوع ديده مي شود و نتيجه آن كه «رستم و سهراب» ما در ميداني كه افراسياب طراحي كرده است به هم مي آويزند و از حق نگذريم، هر دو حق دارند!
و يا هنگامي كه فلان مشاور رئيس جمهور بدون اطلاع وي يادداشتي عليه استيضاح كنندگان مي نويسد و آنان را با بي نزاكتي مخاطب قرار مي دهد، بديهي است كه نمي توان از نمايندگان مردم انتظار سكوت و تماشا داشت.

4- ماجراي مورد اشاره در بند 3 اين نوشته، فقط يك «نمونه» است و بايد اذعان كرد كه متاسفانه اين نمونه ها كم نيستند و مجموعه آنها با نگاهي هرچند گذرا نيز طبيعي به نظر نمي رسند و بوي فتنه مي دهند و در فضاي فتنه گام زدن به احتياط اولين و عاقلانه ترين گام است. گام به احتياط زدن نه اين كه گام نزدن! بيانات اخير رهبر معظم انقلاب كه به هر دو حجت عقل و نقل، لازم الاتباع است بي گمان نگاهي حكيمانه به همين ميدان است. ميداني كه اگر دشمن طراحي نكرده باشد، به يقين مطلوب دشمنان است. در اين ميدان با احساس اندك شبهه بايد به احتياط گام برداشت.

5- اظهارات نمايندگان اصولگراي مجلس و سوابق آنان كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه در گلايه هاي گاه و بيگاه خود از دولت، مصلحت نظام و حفظ اقتدار و كارآمدي دولت را در دل دارند و از سوي ديگر دولت نيز بارها نشان داده است كه شيفته خدمت است نه تشنه قدرت. اين سخن از روي تعارف نيست، همه شواهد و قرائن و اسناد غيرقابل ترديد بر آن گواه است. آيا تركيب اصولگراي مجلس هشتم شور و نشاط مردم و شكر و سپاس آنان به خداي سبحان را درپي نداشت؟ داشت. آيا دولت نهم، گفتمان امام و انقلاب را از سال هاي اوليه انقلاب به دهه سوم نياورد؟ آورد. آيا مصوبات مجلس هاي هفتم و هشتم، نااميدي همراه با خشم دشمنان را رقم نزد؟ و آ يا امروزه تمامي دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها در حذف احمدي نژاد و تضعيف دولتي كه با اقتدار و با تاكيد بر آموزه هاي اصيل اسلام و انقلاب در مقابل قدرت هاي استكباري ايستاده است و مجلسي كه بر همين آموزه ها تكيه دارد، اتفاق نظر ندارند؟ اگر چنين است كه چنين است حمايت دولت از مجلس و پشتيباني مجلس از دولت نه فقط يك توصيه اخلاقي- كه در قد و قواره نگارنده نيست- بلكه يك واجب عيني و ضروري است و خواست قطعي و بي ترديد همه اصولگرايان.

6- بديهي است كه قبول يا رد وزير پيشنهادي دولت از اختيارات مجلس است و اين اختيار با مصلحت انديشي براي مردم و نظام به نمايندگان ملت واگذار شده است. اما در شرايط كنوني دو نكته با اهميت نيز در ميان است اول؛ موقعيت حساس دولت و ضرورت تقويت آن كه مورد هجوم بي امان همه دشمنان است و دوم؛ تعيين نقطه ايده آل با محاسبه شرايط زماني و مصلحت هاي كنوني، توضيح آن كه به مصداق يك اصل عقلايي، اگر همه آنچه مي خواهيم را به دست نمي آوريم نبايد آنچه را كه مي توانيم به دست آوريم نيز از دست بدهيم.

7- و بالاخره اميد است، دولت محترم و همه مسئولان مراقب افراسياب ها باشند تا رستم و سهراب به جاي آن كه به هم آميزند و به قول امام راحل(ره) «يد واحده» باشند، درهم نياويزند و باز هم به قول حضرت امام- به نقل از كلام خدا- فشل نشوند و ابهت و اقتدار آنان آسيب نبيند.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن روي اين لينک کليک کنيد.

  • دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2008  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

28 آبان / 18 نوامبر/ 19 ذيقعده

Mobin_s2004@yahoo.com
28 آبان ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
بهرام پنجم و مسئله به شاهي رسيدن او

تصوير بهرام بر سکه اش

در پي كشته شدن يزدگرد يكم شاه ساساني وقت با لگد اسب در نزديكي نيشابور در سال 420 ميلادي، هجدهم نوامبر بهرام پسر او (بهرام گور) خود را بهرام پنجم شاه ايران خواند. شاپور برادر بزرگ بهرام قبلا در يك درگيري كشته شده بود و نرسي برادر مياني، مقام پادشاهي را نمي پذيرفت و بزرگان ايران با شاه شدن بهرام موافق نبودند. يكي از دلايل مخالفت بزرگان اين بود كه مادر او سوشندخت، يك بانوي ايراني يهودي بود. بزرگان ايران (به نوشته مورخان اروپايي: طبقه گرنديز، و يا گراندس) در دوران سلطنت 21 ساله يزدگرد نسبت به پيروان اديان ديگر، بسيار حساس شده بودند زيرا كه يزدگرد وسيعا به مسيحيان قلمرو ايران آزادي مذهبي و اجازه تاسيس كليسا و حتي تبليغ داده بود (يهوديان از زمان كوروش بزرگ از چنين آزادي برخوردار بودند) و موبدان زرتشتي كه با اين همه تسهيلات موافق نبودند او را «يزدگرد گناهكار» مي خواندند. در دوران ساسانيان، روحانيون زرتشتي، سرداران و سالاران ارتش و سران خاندانها را «بزرگان» خطاب مي كردند كه به باور زبانشناسان تاجيك، واژه «گراندس» در زبانهاي لاتين از واژه «گران زا = گرانزاد» پارسي ميانه متداول در «دره زرافشان» گرفته شده است يعني بزرگ و بزرگ بودن، و «بزرگي» در ايران دوران ساسانيان بر پايه ثروت و داشتن سرمايه نبود؛ بلكه معلومات، ايراندوستي و فداكاري در راه ميهن و هموطنان و پيروي راسخ از آيين ايرانيان و علاقه مندي به فرهنگ ايراني ملاك «بزرگي» بود (تقريبا معادل اشرافيت در اروپاي قرون وسطا و جديد تا انقلاب فرانسه، كه سرمايه داران «اشراف» خوانده نمي شدند و بورژوا بودند).
    بزرگان وقت ايران از آن هراس داشتند كه بهرام با داشتن مادري يهودي، همانند پدرش وسيعا آزادي مذهب بدهد. به علاوه، آموزگار نظامي او، منذر ابن نعمان (حكمران حيره، منطقه اي در جنوب كوفه و چسبيده به آن كه طايفه لخميون در آنجا زندگي مي كردند و عربستان ايران خوانده مي شد) يك مسيحي بود. با اين تصور، بزرگان ايران شاهزاده اي به نام «خسرو» را به عنوان شاه اعلام كردند. ولي بهرام كه مردي نظامي و دلاور بود و در ارتش هواداران فراوان داشت بر آنان غلبه كرد. درباره شاه شدن بهرام داستانسرايي بسيار شده است، ازجمله اين كه تاج سلطنتي را ميان دو شير قرار دادند تا هركدام (بهرام و يا خسرو) كه آن را به دست آورد؛ شاه شود كه بهرام به ميان شيرها رفت و تاج را ربود.
     بهرام با اين پيروزي، سياست پدر (دادن آزادي مذهبي) را در پيش نگرفت و به خواست موبدان به آذربايجان رفت و نسبت به آتشكده «آذر گشنسپ» مستقر در منطقه گزن (جزن) اداي احترام كرد. بهرام كه 17 سال و چند ماه سلطنت كرد، براي راضي نگداشتن موبدان، حتي خودمختاري تاريخي ارمنستان (از زمان داريوش بزرگ) را لغو كرد و آن را به صورت يك ساتراپي (استان) درآورد. بهرام روميان را هم كه درصدد حمايت از مسيحيان قلمرو ايران برآمده بودند، در جنگ شكست سخت داد و هپتالها را از مرزهاي شمالشرقي ايران (مرزهاي منطقه سغديانا و در آن زمان شامل همه تاجيكستان امروز، بخارا، سمرقند، خوارزم، بلخ و ...) بيرون راند. بهرام در سال 438 ميلادي در جريان شكار گور ناپديد شد و ايرانيان نزديك به دو سال او را زنده مي پنداشتند و شاه تازه انتخاب نكردند. برخي از مورخان حدس زده اند كه به باتلاقهاي زاينده رود فرو رفته باشد. فردوسي درباره مرگ بهرام گفته است: بهرام كه گور مي گرفتي همه عمر ـ ديدي كه چگونه گور بهرام گرفت.
    طبري مورخ شهير ايران (متولد آمل مازندران) از بهرام پنجم به عنوان شاهي آبادگر نام برده كه هر جا توانسته بود باغ ملي (بوستان عمومي) و ساختمان دولتي به وجود آورده بود. كاخ ساسانيان در سروستان (استان فارس) از يادگارهاي دوران بهرام پنجم است.    

امپراتوري ايران در دوران ساسانيان

 

 

روزي كه مجلس روسيه متن قرارداد تقسيم ايران را دريافت كرد!

18 نوامبر سال 1907 ايسفولسكي وزير امور خارجه وقت روسيه متن قرارداد انگلستان و روسيه منعقد در 31 اوت همين سال مبني بر تقسيم ايران ميان خود را به پارلمان تازه تاسيس روسيه (دوما) جهت اطلاع تسليم كرد. اين قرارداد كه بدون توجه به استقلال ايران كه 12 قرن قدرت اول و يا يكي از دو قدرت برتر جهان و از لحاظ ادبيات و معارف تا قرن هفدهم در سطوح بالا قرار داشت تنظيم و به اجرا گذارده شده بود در سن پترزبوگ به امضا رسيده بود.
     طبق اين قرارداد، ايران به دو منطقه نفود انگلستان و روسيه و يك منطقه حايل (بيطرف) تقسيم شده بود كه در منطقه نفوذ روسيه كه از قصر شيرين تا مرز ايران و افغانستان در شمال شرقي خراسان بود، روسها قراقخانه و در منطقه سهم انگلستان كه شامل سراسر جنوب، و شرق ايران از بيرجند به پايين بودانگليسي ها يك نيروي نظامي متعلق به خود به نام پليس جنوب (اس.پي.آر) مستقر ساختند و بناي هر گونه مداخله را گذاردند. با انعقاد و اجراي اين قرارداد كه با ميانجي گري فرانسه به انجام رسيد اختلافات مستعمراتي روسيه و انگلستان بر طرف شد و اين دو دولت و فرانسه بر ضد آلمان و اتريش و ايتاليا متحد شدند.
     كارگردان بعدي سلطه انگلستان بر ايران «لرد كرزن» معاون و بعدا وزير امور خارجه انگلستان بود كه قبل از قبول مقام دولتي؛ درباره ايران، افغانستان و آسياي ميانه مطالعات و تحقيقات فراوان كرده بود و كارشناس اين منطقه بود. هم او بود كه طرح تحت الحمايه كردن ايران (قرارداد 1919 معروف به وثوق الدوله) را تهيه كرده بود و ....
    

 

Mobin_s2004@yahoo.com
18 نوامبر ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
دماغه اميد نيك» سرآغاز استعمار خاور زمين

وسکو داگاما

18 نوامبر سال 1488 بارتولومو دياز ، دريانورد پرتغالي ، به منتهي اليه قاره افريقا رسيد و آنجا را كه دو اقيانوس اطلس و هند با هم تلاقي مي كنند دماغه توفانها نام نهاد، ولي پس از بازگشت به پرتغال و دادن گزارش كار خود به پرنس جان دوم رئيس كشور پرتغال، جان دوم نام دماغه كه باب تازه اي را به روي اروپاييان مي گشود به «دماغه اميد نيك» تغيير داد كه هنوز به همين نام باقي است.
     سران پرتغال از جمله جان دوم و مانوئل كه انديشه هاي پرنس هانري (هانري دريانورد) را با حرارت تمام دنبال مي كردند پس از تصرف انگولا در غرب افريقا در سال 1484 به فكر يافتن راه دريايي هند از جنوب افريقا پرداخته بودند.
     ماموريت دياز دو سال طول كشيد و وي در بازگشت به ليسيون به پرنس جان دوم گزارش داد كه با نزديك شدن به جنوب آفريقا ستاره شمال ناپديد شد و دماغه، منطقه اي توفاني است كه او مجبور به عبور زيگزاگ از آن شد و مسافت كوتاهي را در 13 روز طي كرد، آن طرف دماغه مردمي زندگي مي كنند كه تمدن بالاتري دارند و به زباني ديگر تكلم مي كنند.
     رئيس كشور پرتغال پس از دريافت اين گزارش و تنظيم نقشه دريايي بر پايه مدار و نصف النهار، در سال 1497 «وسكو داگاما» را كه يك نظامي دريانورد بود با چهار كشتي مجهز به 20 توپ و 170 تفنگدار روانه هند كرد كه اين گروه 22 نوامبر سال 1497 از دماغه اميد نيك گذشت و از طريق موزامبيك و مومباسا و با كمك يك راهنماي هندي به نام ابومجيد كه با او در يك بندر افريقاي شرقي آشنا شده بودند و يك دريانورد بود 23 ماه مه سال 1488 تقريبا يك سال پس از ترك ليسيون به ساحل غربي هند در «كاليكت» رسيد. به اين ترتيب، وي و همراهانش اولين اروپاييان بودند كه از طريق دريا به هند رسيده بودند، كريستف كلمب شش سال پيشتر (1492) براي يافتن راه دريايي هند از طريق درياهاي غرب به قاره آمريكا رسيده بود، وي از سوي اسپانيا مامور اين كار شده بود.
     داگاما با پرداخت رشوه و دادن هديه از تحريك حكمران محلي در هند به دشمني با خود پيشگيري كرده و ماندگار شده بود.
     وي در بازگشت به پرتغال گزارش كرد كه مسلمانان شرق عمدتا نسبت به مسيحي بودن آنان عكس العمل نشان مي دادند تا اروپايي بودنشان.
     داگاما در سفر دوم براي ايجاد پايگاهي در ساحل هند از توپ استفاده كرد.
     در پي سفرهاي داگاما و كلمب راه براي استعمار اروپايي باز شد، مخصوصا كه پاب با صدور فرماني قاره آمريكا ( اموال و اراضي بوميان معروف به سرخپوستان ) را به اسپانيا و پرتغال بخشيد!. همزمان با اين تحولات، به حكومت مسلمانان هم كه بر گوشه اي از اسپانيا مسلط بودند خاتمه داده شد.
     جانشينان داگاما بودند كه به خليج فارس دست اندازي كردند و مسائل موجود منطقه، ريشه همان دست اندازي ها و رقابت هاي استعماري اروپاييان است.
    

 

خودكشي گروهي رئيس فرقه و 913 تن پيروان او (رويداد بي سابقه جونزتاون)

جيم جونز

18 نوامبر سالگرد خودكشي 914 آمريكايي در جونزتاون واقع در كشور گويان (آمريكاي مركزي) به اشاره جيم جونز رئيس فرقه مربوط است كه در اين روز در سال 1978 محلول سيانور و شربت انگور را سر كشيده بودند. جونز كه در همانجا با گلوله خودكشي كرد اعضاي فرقه اش را از ايالات متحده به كشور گويان برده بود تا در آنجا در يك منطقه جنگلي يك «مدينه فاضله» بسازند و به دور از گناه و آلودگي زندگاني كنند. 276 تن از اين قربانيان، كودك بودند. جيم جونز يك كشيش ساكن ايالت ايندياناي آمريكا بود كه افكار سوسياليستي داشت. وي از تفسير انجيل و كتب مقدس ديگر، به نوعي فرضيه عدالت اجتماعي (سوسياليسم) دست يافته بود و آن را تبليغ مي كرد. چون پيروان او افزايش يافتند، كليساي خود را مستقل از فرقه هاي مسيحي ديگر اعلام داشت. وي برضد هرگونه فساد، تبعيض و مشكل تراشي براي خلق خدا بود و در سخنراني هايش دردهاي مردم و نارسايي هاي جامعه را مي شكافت و بيان مي داشت. شهرت او در اين زمينه باعث شد كه شهردار سانفرانسيسكو وي را دعوت به فسادزدايي از سازمانهاي شهر كند و كميسيون مسكن شهر را به او بسپارد كه جيم با ساختن آپارتمان عمومي به خانه بدوشي در سانفرانسيسكو پايان داد و شهرت اجتماعي كسب كرد. جيم جونز سپس با طرح نظريات خاص خود در زمينه ماليات و بيت المال وارد درگيري با سازمان ماليات بردرآمد دولت فدرال شد و چون احتمال تشكيل پروند قضايي مي رفت تصميم گرفت كه از آمريكا خارج شود و در سرزميني ديگر، يك منطقه كشاورزي تعاوني به دور از مفاسد دنيوي به وجود آورد. بيش از نهصد تن از اعضاي كليسايش با نظر او موافقت و به كشور گويان (گايانا) مهاجرت كردند و جونزتاون را در آنجا ساختند. در نوامبر 1978 يك گروه دولتي كه در ميان آن يك سناتور و يك نماينده مجلس آمريكا، يك مامور سيا و نيز سفير آمريكا در گويان بود به جونزتاون رفت تا مطمئن شود كه مهاجران به اراده خود در آنجا زندگي مي كنند و اگر كساني باشند كه پشيمان شده و بخواهند به وطن بازگردند، آنان را با خود بياورند. تنها 20 تن از مهاجران به ترك جونزتاون ابراز علاقه كردند و اعضاي آن گروه دولتي آنان را با خود به يك فرودگاه كوچك در همان نزديكي برد كه در كنار هواپيما، به سوي اين جمع تير اندازي شد و پنج تن از جمله چهار مقام كشته شدند. چند ساعت بعد (همان روز) 914 مهاجر ديگر جونزتاون نيز «مرده» يافت شدند كه ظروف حاوي مخلوط سيانور و آب انگور و مدارك ديگر ثابت كرد كه دست به خودكشي گروهي زده بودند و طبق توصيه و اندرزهاي جيم جونز به عمر خود پايان داده بودند!. در آن زمان درباره اين رويداد بي سابقه مطالب ضد و نقيض بسيار انتشار يافته بود.

Mobin_s2004@yahoo.com
19 ذيقعده هجري قمري
Mobin_s2004@yahoo.com
نداريم!

 

 

 

 

 Ãاطلاعات روزانه

 

آب و هوا

تهران

6
11

اهواز

13
26

تبريز

1
10

شيراز

3
17

مشهد

0
11

بندرعباس

17
28

کرمان

2
15

اصفهان

1
14

يزد

5
16

کرمانشاه

10
15

اراک

1
10

رشت

9
14

دبی

22
27


 

نرخ  ارز، سکه و طلا در بازار آزاد

1290 تومان
1025 تومان
1580 تومان
1050 تومان
276 تومان
280 تومان

يورو اروپا:
دلار آمريکا:
پوند انگليس:
يکصد ين ژاپن:
ريال عربستان:
درهم امارات:

228000 تومان
97000 تومان
50000 تومان
189000 تومان

يک بهار آزادی:
نيم بهار آزادی:
ربع بهار آزادی:
طرح جديد:


 

اوقات شرعی (به افق تهران)

اذان صبح : 05:15
طلوع خورشيد : 06:
43
اذان ظهر : 11:4
9
غروب خورشيد : 16:58
اذان مغرب : 17:1
5
نيمه شب شرعي : 23:04
 

 

 

 

 

 

Ãهديه روزانه

دانلود مجلات و کتب خارجي

New York House Magazine
ماه نوامبر

جديدترين شماره از ماهنامه
New York House Magazine

تاریخ انتشار: نوامبر 2008
تعداد صفحات مجله: 104
حجم فایل: 30 مگابايت


لينک دانلود مستقيم

رمز فايل: www.mobin-group.com

براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.



 

 

 

 

 

 

Ãتکنولوژي روزانه

آخرین تلویزیون براویای سونی
طراحی شده برای حمام 

سونی یک تلویزیون جدید را به خط تولید براویا اضافه کرد. آخرین ورژن اضافه شده یک LCD شصت اینچ نیست! بلکه یک تلویزیون قابل حمل 4 اینچ ضدآب است که برای استفاده در حمام طراحی شده است. تلویزیون براویای XDV-W600 بطور کامل ضد آب است و تا عمق یک متری تقریبا به مدت 30 دقیقه بدون آسیب باقی می ماند و به کار ادامه می دهد. البته نگران برق گرفتگی هم نباشید! این گجت قابل حمل با باطری داخلی قابل شارژ می تواند تا 23 ساعت به پخش برنامه ادامه دهد. و مهمتر اینکه با حافظه داخلی 2 گیگابایتی آن می توانید برنامه های مورد علاقه تان را ضبط کنید. همچنین گیرنده اف ام آن هم بسیار جالب و کاربردی به نظر می رسد.
ولی برای همه افرادی که خواهان استفاده از این تلویزیون هستند بسیار متاسفم، زیرا این دستگاه بدلیل اینکه فقط توانایی دریافت برنامه های شبکه رادیو تلویزیونی 1seg را دارد، در خارج از ژاپن قابل استفاده نیست.
منبع

کلاه iLogic، کلاهی با هدفون داخلي

این کلاه شما را از انواع هدفون ها بی نیاز می سازد و همچنین ضمن گرم نگه داشتن سرتان، اگر تصمیم دارید یک کلاه ساده و مد روز بخرید می تواند مفید باشد. اسپیکرهای داخلی این کلاه که با لایه ای از پشم گوسفند (از جنس خود کلاه) پوشیده شده اند، کاملا بر روی گوش قرار می گیرند. خب حالا کافی است که آن را بر روی سرتان بگذارید و به iPod و یا PMP تان متصلش کنید. از این به بعد سر و کله زدن با هدفون ها و به دنبال آنها گشتن را فراموش کنید. البته هنوز هم دیگران قادر به شنیدن آنچه که شما گوش می دهید نیستند. سیم 98 سانتی متری آن هم علاوه بر قابلیت جمع شدن در زیر آستر کلاه، به شما این امکان را می دهد که دستگاه پخش موسیقیتان را در هر کدام از جیبهایتان که دوست دارید قرار دهید. البته هرگاه که کلاهتان کثیف شد اسپیکر ها را از آن خارج کنید و به راحتی آن را بشویید.

منبع
 

 

 

 

 

 

 Ãکتاب روزانه


ارسطو در بوطيقا


نويسنده: منصور ابراهيمي

معرفی کتاب:
دريافت جامع از ديدگاه ارسطو در باب هنر منوط به بررسي همة آثار اوست؛ زيرا بوطيقا فقط دربارة يك نوع از صناعت (تخنه) ، هنر مبتني بر بازنمايي و محاكات، است. ارسطو در بوطيقا از نقش عاطفه و احساس در آفرينش و دريافت هنري غافل نمانده است و بحثش در باب ميمسيس پاسخ مستقيم به افلاطون نيست. امروزه ارسطوي واقعي، بلكه «ميراث ارسطويي» حيات نظري و فعال دارد و فقط در چنين زمينه‌اي مي‌توان، هم‌صدا با ريكور، از پيوند ميمسيس و ميتوس / موتوس و پوئسيس سخن گفت. ارسطو مرز شعر و تاريخ را روشن و نتيجة كار شاعر را برتر از كار مورخ مي‌داند. او از سه حوزة شناخت سخن مي‌گويد: نظري، عملي، ابداعي. به اين‌كه ابداع نوعي شناخت است كمتر توجه كرده‌اند. پذيرفته‌ايم كه ارسطو با علل چهارگانه هنرهاي مفيد و زيبا را از هم تفكيك مي‌كند. نوسباوم استنباطي ديگر دارد و هايدگر تفسيري بديع و شاعرانه از علل اربعه و فوزيس و تخنه (هنر) عرضه مي‌كند.
ميراث ارسطو در حوزة محاكات شاخه‌هاي گوناگون دارد. از شكوفايي رسانه‌شناسي (واسطه‌هاي تقليد) مدتي كوتاه مي‌گذرد، اما ميراث نظري آن در دو جريان ناهمگن بوطيقايي و ريطوريقاني سابقه‌اي كهن دارد. ژانرشناسي، با ميراثي غني، در بحث از متعلقات تقليد ريشه دارد. تقسيم‌بندي آلماني ليريك و اپيك و دراماتيك به غلط به ارسطو منسوب است، اما بخشي از ميراث غني او شمرده مي‌شود.
اجزاي تراژدي از نظر ارسطو (طرح، شخصيت، فكر، كلام، موسيقي، منظر نمايش) هنوز اعتبار دارد. طرح روح و جوهر اثر نمايشي و از كنش قابل تفكيك است. وحدت طرح به اعتبار شروع و ميانه و پايان يا، در فرم ارسطويي، امكان و احتمال و ضرورت تضمين مي‌شود. حركت سازمان دهندة طرح،‌ ساده يا پيچيده، افقي است، نه عمودي يا پيكربندي شده. كنش درك ماست از كل و آن‌چه در حال وقوع است. كاتارسيس و هامارتيا دو اصطلاح بحث‌برانگيز بوطيقاست. كاتارسيس را مي‌توان به «پالايش» و «آلايش‌زدايي» و «تيرگي‌زدايي» تعبير كرد. حملات نظريه‌پردازان چپ‌گرايي چون برشت و بوئال بيشتر معطوف به معناي بقراطي آن است. هامارتيا به غلط خطاي تراژيك ترجمه شده: به تعبيري امروزي، هامارتيا شكاف يا رخنه‌اي در كمال شخصيت تراژيك و نيز، در تطبيق با آته، «شيفتگي مهلك» يا «كوري باطن» است. بوطيقاي تراژيك و دراماتيك در ترجمه‌هاي اسلامي با مقتضيات ليريك تطبيق يافته؛ اما در خاور دور، به ويژه هند، مقايسة بوطيقا و ناتياساسترا مباحث جديدي را پيش كشيده است.
این کتاب سعی دارد به بررسی اندیشه هنری ارسطو در کتاب بوطیقا بپردازد. فهرست مطالب کتاب به شرح زیر است:

مقدمه
1) آيا بوطيقا تصوير كاملي از فلسفة ارسطو در باب هنر به دست مي‌دهد؟
2) آميزة عقل و احساس
3) ميمسيس
4) شعر و تاريخ
5) هنرهاي مفيد و هنرهاي زيبا
6) محاكات و ميراث ارسطويي
7) عناصر يا اجزاي نمايش‌نامه
8) طرح
9) كنش
10) كاتارسيس
11) هامارتيا
12) بوطيقا در فرهنگ‌هاي ديگر 


دانلود کتاب:
لينک دانلود  (نسخه الکترونيکي با حجم کمتر از يک مگابايت)
براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
 

 

 

 

 

 

Ãطنز روزانه

تقصیر بابات بود

امید مهدی نژاد

شعری از این مجموعه ارزشمند را که عنوان «خودم کردم که لعنت بر پدرت باد» بر پیشانی دارد با هم می‌خوانیم:

گفته بودم اگه بیای
قلبمو ایفا می‌کنم
می‌آم می‌شینم سر رات
راهمو پیدا می‌کنم
اما نگفتی که چرا
نیومدی به خونه‌مون
مگه نمی‌گفتی خودت

نام کتاب: تقصیر بابات بود
شاعر: حیدر مریم زاده
ناشر: فروسو
شمارگان: 1000000 نسخه، نصف داخل، نصف خارج
قیمت: سه تا صد تومان
طیف مخاطب: دوست‌داران ادبیات معاصر، دوست‌داران موسیقی پاپ،‌ دوست‌داران در حالت کلی.

***

شاعر جوان و اندیشناک معاصر حیدر مریم‌زاده، نود و چهارمین مجموعه از اشعار زیبا و دل‌انگیز خود را با عنوان «تقصیر بابات بود» و با عنوان فرعی «الهی خبرش بیاد» نثار ادب‌دوستان ایرانیِ مقیم داخل و خارج کرده است. مریم‌زاده با این کتاب در کنار دو کتاب قبلی خود با عناوین «تقصیر من که نبود» (با عنوان فرعی «گفته بودم که عاشقم») و «پس تقصیر کی بود» (با عنوان فرعی «حیرانم و حیرانم») که طی یکی ـ دو هفته گذشته منتشر شدند، سه‌گانۀ عشقی ـ فلسفی ـ موسیقایی خود را به طرز برق‌آسایی کامل کرده است. شاعر در این مجموعه که شامل غزل، رباعی، چارپاره، چهل‌پاره، ترانه، قطعه، تیکه، مستزاد، طرح، ایماژ، ترانک، هایکو، تک‌واج، و... الباقی قوالب شعر فارسی و غیرفارسی است، ضمن بیان خیال‌انگیز دل‌زدگی خود از عشق‌های مجازی برای بار سی و سوم، دل‌زدگی خود را از عشق‌های مجازی برای بار سی و سوم با طرزی خیال‌انگیز بیان می‌کند. سبک شعری مریم‌زاده ترکیبی است از سبک‌های گوناگون شعری از قبیل رمانتیسییم، واسوخت‌گرایی، پاپیولار، عشقولانه، فلسفه‌محور، جالب‌انگیز و فضایی. عواطف پاک مریم‌زاده در این اشعار به حدی شفاف، بی غل و غش و متأثرکننده است که مخاطب را به فرط جنون رهنمون می‌سازد.

***

شعری از این مجموعه ارزشمند را که عنوان «خودم کردم که لعنت بر پدرت باد» بر پیشانی دارد با هم می‌خوانیم:

گفته بودم اگه بیای
قلبمو ایفا می‌کنم
می‌آم می‌شینم سر رات
راهمو پیدا می‌کنم
اما نگفتی که چرا
نیومدی به خونه‌مون
مگه نمی‌گفتی خودت
از همه‌شون قشنگ‌ترم
تو رو دیگه دوس ندارم
می‌رم پیش یکی دیگه
می‌رم که تا چشت در آد
می‌شم مال یکی دیگه
می‌رم که تا چشت در آد
می‌رم می‌رم خیلی زیاد
یکی دیگه پیدا می‌شه
که خاطر منو بخواد
اگه بیای به دنبالم
بس داد و فریاد می‌کنم
واسه‌ت می‌گیرم خودمو
هی خودمو باد می‌کنم
گفته بودم اگه بیای
دوسِت دارم خیلی زیاد
اما حالا می‌گم برو
برو بذار که باد بیاد.
 

 

 

 

 

 

 Ãدانستنيهاي روزانه

خانه و خانواده، موفقيت، بهداشت، علم و زندگي، جامعه

آزار دهنده ترين كارهايي كه
خانم ها انجام ميدهند!

آقایـون خـانم ها را دوست دارند. قیافه، بو، طرز راه رفتن و صـحبـت کردن تـنـها چـنـد نـمـونـه از دلایـلی هسـتـــند که آقايون فــکر میـکنند خانم ها موجوداتی آسمانی هستند. در حـالیکه زنـدگی بدون وجود اونها غیر ممکنه اما مطمئنا باهاشون هم نمی تونیم زندگی کنیم.
....عـلــت این که چرا نمی تونیم باهاشون زندگی کنیم تا حدود بسیار زیادی به این مطلب بر میگرده کــه اونها کامل و بی عـیـب نیـــستند. من از روی تحلیل های بسیار زیاد 10 نمـونــه از کارهای خانم ها رو کشف کردم که آقایون رو واقـعا کفری می کـنـــه و باعث میشه که مردها به سر حد جنون برسند.


شماره 10
ـــــــــــــــــــــــ
خانم ها وانمود می کنند که پاک و معصوم هستند

چیزی که در تعداد بسیار زیادی از خانم ها دیده می شود این است که قصد دارند تا وانمود کنند در زیر یک نور الهی هستند و همیشه از شما خیلی پاک تر هستند. هیچ وقت حاضر نیستند تا اعتراف کنند که به خیابان گردی می روند و تعداد دوست پسرهایشان از 5 نفر هم بیشتر است. البته آن دسته از خانمهایی که واقعا پاک و معصوم می باشند قابل تحسین هستند اما بقیه باید از سرپوش گذاشتن روي کارهایشان دست بردارند. این حق مسلم خانم هاست که به اندازه آقایون سرگرمی داشته باشند و از زندگی خود لذت ببرند و نهایتا هم مردی را برای زندگی آینده خود پیدا کنند که قادر به درک تمام این موارد باشد.


شماره 9
ـــــــــــــــــــــــ
از سایر خانم ها انتقاد می کنند

برای چه هیچ خانمی نمی تواند از خانم دیگر تعریف کند؟ اونها دوست دارند از تمام مسائل مربوط به خانم های دیگر ایراد بگیرند حال از وزن و مدل مو گرفته تا... تنها یک خانم می تواند تشخیص دهد که كفش خانم دیگری با کیفش ست نیست و با همین مطلب می تواند او را به خاک سیاه بنشاند.
البته عده بسیار معدودی از خانم ها می توانند جذابیت خانم های دیگر را بپذیرند (و خوشبختانه او را به جمع دوستانه شان دعوت کنند) اما بسیاری از آنها دوست ندارند همسرانشان جذب زیبایی و محبوبیت خانم های دیگر شوند. اما با وجود تمام این حرف ها آقایون به طور ناخودآگاه خانم های زیبا و جذاب را خواهند دید.


شماره 8
ـــــــــــــــــــــــ
حسودي می کنند

بیشتر اوقات تنها اشاره به اسم یک خانم دیگر می تواند برای شما مرگ را به همراه داشته باشد. حال تصور کنید چگونه می خواهید در جنگی که به دلیل رفتن شما به کلاب رقص شبانه به وجود آمده آست پیروز شوید؟!


شماره 7
ـــــــــــــــــــــــ
خود را نیازمند نشان می دهند

بعضی از خانمها همیشه چند خط مشی بسیار سری را دنبال می کنند. آنها از همسرانشان انتظار دارند که تمام توجهشان را به آنها معطوف کنند، آنها را تر و خشک کنند و به آنها بگویند که تا چه حد وجودشان استثنایی و ویژه است. آنها می خواهند مردها را به یک صندوقچه احساسات تبدیل کنند و از آنها انتظار پشتیبانی اخلاقی، ذهنی و عاطفی دارند.
در این قسمت یک تضاد جدی بین آن دسته از خانم ها که ذکر شد و دسته دیگری که به بیرون از خانه رفته، کار می کنند و خود را مستقل نشان می دهند وجود دارد. دسته دوم جزء گروهی هستند که هنگام عاشقی واقعا متزلزل می شوند. البته شاید دانستن این مطلب برای شما خالی از لطف هم نباشد که آقایون خانم های سرسخت را ترجیح می دهند زیرا حداقل در این حالت می توانند اندکی آرامش ذهنی خود را حفظ کنند.


شماره 6
ـــــــــــــــــــــــ
رمزی صحبت ميكنند

جمله قدیمی " نظر تو چیه؟" یکی از مثال هایی است که خانم ها برای تست کردن احساسات و روحیات آقایون به کار می برند. آنها می خواهند به این طریق متوجه احساسات واقعي مردها نسبت به خودشان شوند. آنها در مورد نقاط ابهام سوال می کنند و بر اساس طرز تفکر آنها ما باید پاسخ سوالات را درست مطابق آنچه در ذهن آنهاست بدهیم در غیر این صورت جزئی از روح آنها به شمار نخواهیم رفت و به عبارتی نیمه گمشده آنها نخواهیم بود.
می توانید این منظره رقت آور را تصور کنید: مردی که آماده پردازش سوالات همسر خود است، او به دنبال پاسخ مناسب می گردد ولی هیچ چیز به ذهنش نمی رسد، همسرش دست به کمر در جلوی او ایستاده و از فاصله نسبتا زیادی به او خیره شده و و پای خود را مرتبا به زمین می زند. آقایون عزیز هیچ راه فراری جز ارائه جواب ندارید فقط باید امیدوار باشید که سرانجام کارتان به بیرون از خانه در کنار زباله ها کشیده نشود!


شماره 5
ـــــــــــــــــــــــ
تجاوز به حریم شخصی

همه خانم ها این تمایل غریزی و نا خودآگاه را دارند که هر طور می خواهند با مردها رفتار می کنند و تمام وسایل شخصی آنها را مال خود می کنند.
به عنوان مثال هنگامیکه لباسی را دوست ندارند، به راحتی به خود اجازه می دهند که بر سر کشوی لباسهای ما رفته و آن را زیر و رو کنند تا چیزی را که مناسب حالشان است پیدا کنند و مثلا ژاکت جدید مورد علاقه ما را بر میدارند و می پوشند. حال تصور کنید که شما به متعلقات شخصی آنها نزدیک شوید و یا نه، فقط در مورد مدل مویشان نظر بدهید، آنچنان جهنمی برپا خواهد شد که شعله های آن همه جا را فرا می گیرد. بنابراین شما فکر نمی کنید که زندگی یک زمین بازی جوانمردانه است؟


شماره 4
ـــــــــــــــــــــــ

بیش از اندازه احساساتي می شوند
آنها به خاطر هر چیزی گریه می کنند: یک فیلم غم انگیز ( و یا حتی شاد)، شکستن ناخنشان، خراب شدن مدل موها و ... و بدتر از همه اینها زمانی است که از ما انتظار همدردی دارند، تنها کاری که باید انجام دهید سرو کله زدن با خانمی است که به شما چسبیده و گریه و زاری راه انداخته است.
البته منظور من این نیست که آقایون بی عاطفه هستند و هیچ گونه احساسی ندارند اما مشکل اینجاست که خانم ها بیش از اندازه "مامانی" هستند و متاسفانه بسیاری از آقایون کوچکترین نکته ای در مورد تسلی خاطر به خانم ها نمی دانند. البته این حقیقت که خانم ها اندکی ظریف و آسیب پذیر هستند نکته جالبی است زیرا شما به راحتی می توانید آنها را دلداری دهید تا موضوع را فراموش کنند. شما که نمی خواهید سیلی از اشکهای او در خانه شما جاری شود؟


شماره 3
ـــــــــــــــــــــــ
آنقدر خريد می کنند تا از حال بروند

هنگامی که زمان خرید فرا می رسد در طول روز زمان کافی برای خانم ها وجود ندارد. حال از گشت و گذار در مراکز خرید و تماشای ویترین مغازه ها گرفته تا خرج کردن تمام موجودی همسرانشان. آنها می توانند ساعت های طولانی را در پشت ویترین یک مغازه کفش فروشی صرف کنند و اصلا هم به آب و غذا و دیگر مسئولیت هایی که در زندگی بر دوش آنهاست فکر نکنند.
اما تا اینجا همه چیز قابل تحمل است فقط دعا کنید آنروز فرا نرسد که آنها تصمیم بگیرند تا شما را نیز به همراه خود ببرند. ما همراهشان می رویم از این مغازه به آن مغازه، سرگردانی های بی هدف، چند قدم به جلو و دوباره به عقب تا زمانیکه تمام جزئیات البته بجز برچسب قیمت مورد بررسی قرار گیرد.


شماره 2
ـــــــــــــــــــــــ
پیوسته صحبت می کنند

متاسفانه "کریس راک" نیز این تجربه تلخ را داشته است. روزی در یک مصاحبه تلویزیونی یک سوال از خانمی پرسید که او برای 45 دقیقه در مورد آن توضیح داد! بیشتر خانمها عاشق صحبت کردن هستند و هنگامیکه به آنها میدان دهید بدون توقف پیش خواهند رفت. البته تصور نکنید که گفته های آنها برای ما اهمیت ندارد ما فقط نمی خواهیم گزارش ثانیه به ثانیه تمام جزئیات را بدانیم.


شماره 1
ـــــــــــــــــــــــ
از روابط جنسی به عنوان یک سلاح استفاده می کنند

در جدال جنسی همه چیز بر سر کسی خراب می شود که شلوار بر تن دارد. اغلب خانمها برای نشان دادن برتری خود نسبت به مردها به آنها از موضع روابط جنسی حمله می کنند.
البته من به نوبه خود به کارگیری این روش موذیانه را تحسین می کنم ولی این واقعا منصفانه نیست که آنها از ابتدایی ترین نیازهای انسانی اینطور سوء استفاده کنند.


یاد بگیرید آنها را تحمل کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ-

اگر با کفایت و تدبیر کافی با مسائل مربوط به خانم ها برخورد کنید رفتارهای آزاردهنده آنها چندان هم غیرقابل تحمل به نظر نمی رسد. تنها شانس شما این است که خود را با آنها وفق دهید شما هم رفتارهای رنجش آور و آزار دهنده مخصوص به خود را دارید، هیچ انسانی کامل نیست، و من فکر می کنم این مطلب تنها چیزی است که هم خانم ها و هم آقایون می توانند بر سر آن به توافق رسند.
 

 

 

 

 

 

Ãپاسخ به پرسش هاي شما

zahra4066@yahoo.com

برتري مرد بر زن و عدالت خدا؟؟! 

سوال:
در آیه ی 228 سوره ی بقره برتری مرد بر زن اعلام شده است، آیا این با عدالت خداوند منافات ندارد؟
 

پاسخ:
آیه شریفه ای که به آن اشاره کرده اید درباره طلاق رجعی است و می فرماید: «... در آن ایام (ایام عده طلاق) اگر شوهرانشان (شوهران زنان طلاق داده شده) قصد اصلاح داشته باشند به بازگرداندنشان سزاوارترند. و برای زنان حقوقی شایسته است همانند وظیفه ای که بر عهده آنهاست ولی مردان را بر زنان مرتبتی (درجه ای) است و خداوند پیروزمند و حکیم است.[1]
آنچه در این آیه به آن اشاره شده است یک اصل مهم است که از نظر اسلام وظایف و حقوق زن با یکدیگر تناسب دارند (همانطوری که وظایف و حقوق مرد با هم تناسب دارند) یعنی بین حقوق زنان با وظایف آنها تساوی وجود دارد. و البته عکس آن نیز صادق خواهد بود یعنی اگر برای کسی حقی قرار دهند در مقابل وظایفی هم به همان اندازه بر گردن او قرار خواهند داد. این اصل مهم ریشه و منشأ عدالت بین زن و مرد است.
اصولاً اسلام مدعی تساوی زن و مرد نیست، بلکه مدعی عدالت بین زن و مرد است. زیرا هرگز نمی توان انکار کرد که بین زن و مرد از نظر روحی و جسمی و ... تفاوت هایی وجود دارد. و همین تفاوت ها باعث می شود تا وظایف هر یک با دیگری متفاوت باشد و این عین عدالت است. و اگر با وجود تفاوت ها از هر یک، وظایف یکسانی خواسته شود این خلاف عدالت است[2].
با توجه به این نکته و با توجه به اینکه یک خانواده موفق و سعادتمند نیاز به یک مدیر قدرتمند و توانا دارد و همه محاسبات دور از تعصب می گوید وضعیت جسمانی مرد و... ایجاب می کند که او مدیر خانواده باشد[3].
پس از نظر اسلام اگرچه مردان در این جهت بر زنان برتری داده شده اند ولی این برتری و درجه آنها موجب تکالیف و وظایفی برای آنها شده است که چنین وظایف و تکالیفی را از زنان نخواسته اند.
جالب است که در پایان آیه شریفه می فرماید: خداوند پیروزمند و حکیم است که این کلمات نورانی اشاره است به اینکه قانون و تدبیر الهی ایجاب می کند که هر کس در جامعه به وظایفی بپردازد که قانون آفرینش برای او تعیین کرده است و با ساختمان بدن او تناسب دارد. [4]
نتیجه اینکه با توجه به سیاق آیه و با توجه به آیات دیگری که می فرماید: زن و مرد از نظر پاداش اعمال صالح، با هم هیچ فرقی ندارند[5] و تقوا ملاک برتری است[6] و فرقی بین مرد و زن از این جهت نیست، به خوبی روشن است که این آیه شریفه برتری مردان را تنها از جهت امر مدیریت و سرپرستی خانواده، بیان نموده است و معنی آیه برتری مطلق مردان از تمام جهات نیست.
برای آگاهی بیشتر، نک: قرآن و قوامیت مردان بر زنان، سؤال 267.


--------------------------------------
[1] بقره، 228.
[2] مساله عدالت ميان زن و مرد به اين معنى نيست كه آنها در همه چيز برابرند و همراه يكديگر گام بردارند.
جنس زن براى انجام وظايفى متفاوت با مرد آفريده شده و به همين دليل احساسات متفاوتى دارد قانون آفرينش، وظيفه حساس مادرى و پرورش نسلهاى نيرومند را بر عهده او گذارده، به همين دليل سهم بيشترى از عواطف و احساسات به او داده است، در حالى كه طبق اين قانون، وظايف خشن و سنگين‏تر اجتماعى بر عهده جنس مرد گذارده شده، و سهم بيشترى از تفكر به او اختصاص يافته بنا بر اين اگر بخواهيم عدالت را اجرا كنيم بايد پاره‏اى از وظايف اجتماعى كه نياز بيشترى به انديشه و مقاومت و تحمل شدائد دارد بر عهده مردان گذارده شود، و وظايفى كه عواطف و احساسات بيشترى را مى‏طلبد بر عهده زنان، و به همين دليل مديريت خانواده بر عهده مرد، و معاونت آن بر عهده زن گذارده شده است و به هر حال اين مانع از آن نخواهد بود كه زنان در اجتماع، كارها و وظايفى را كه با ساختمان جسم و جان آنها مى‏سازد، عهده دار شوند، و در كنار انجام وظيفه مادرى، وظايف حساس ديگرى را نيز انجام دهند. و نيز اين تفاوت مانع از آن نخواهد بود كه از نظر مقامات معنوى و دانش و تقوا، گروهى از زنان از بسيارى از مردان پيشرفته‏تر باشند.
به هر حال قوانينى همچون بودن حق طلاق، يا رجوع در عده يا قضاوت به دست مردان، (جز در موارد خاصى كه به زن يا حاكم شرع حق طلاق داده مى‏شود) از همين جا سرچشمه مى‏گيرد، و نتيجه مستقيم همين واقعيت است. نک: تفسير نمونه، ج‏2، ص: 158
[3] این مطلبی است که عملاً مورد تأیید تمام مدعیان تساوی حقوق زن و مرد می باشد زیرا وقتی به کشورهایی که مدعی تساوی حقوق زن و مرد هستند نگاه می کنیم می بینیم اکثر قریب به اتفاق این کشورها مدیران درجه اول خود را از بین مردان انتخاب می کنند و کارهای مدیریتی را به مردان واگذار کرده اند.
[4] نک: تفسیر نمونه، ج 2، ص 161.
[5] نحل، 97.
[6]حجرات، 13 "يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ".
 

 

 

 

 

 

Ãمقاله روزانه

وب ۱ ، وب ۲ ، وب ۳

مدت ها است که بحث پر سرو صدایی در مورد عبارتی به نام «وب ۲.۰» آغاز شده. کافی است که در گوگل این عبارت را جستجو کنید تا هزاران مطلب و تعریف از «وب ۲.۰» پیدا کنید. با وجود تمام این ها هنوز این عبارت برای بسیاری از کاربران نامفهوم است.
مشکل در این جاست که مفهوم کلی و روند حرکت وب برای کاربران تعریف نشده است تا با مقایسه، تفاوت های آن ها را از یکدیگر تشخیص دهند. موضوع اصلاً آن طور که فکر می کنید پیچیده و عجیب و غریب نیست. بنابراین اگر می خواهید تصویر ساده ای از وب و نسخه های مختلف آن داشته باشید این مطلب برای شماست.


● وب ۱
از سال ۱۹۸۹ که وب توسط آقای «برنرز لی» ابداع شد جنبشی به وجود آمد که بیایید همه چیز را از روی کاغذ به اطلاعات الکترونیکی تبدیل کنیم. افراد و شرکت ها تلاش می کردند محتوای کاغذی خود را به محتوای دیجیتالی تبدیل کنند. جنبش پر سرعت دیجیتالی شدن اطلاعات سبب شد که کاربران امکان دسترسی به انبوهی از اطلاعات را داشته باشند.
نتیجه ی این حرکت میلیون ها صفحه حاوی اطلاعات مختلف است که امروز در دسترس ماست و خیلی ها برای تعریف آن از این جمله استفاده می کنند: «چیزی که در اینترنت نیست، وجود ندارد.»
به این معنی که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را می توان در اینترنت یافت. هر چند باید توجه کنید که این حرکتی نیست که تمام شده باشد. دیجیتالی شدن اطلاعات همچنان با سرعت زیادی ادامه دارد و احتمالاً تا سال های زیادی نیز ادامه خواهد داشت.
اگر به جامعه ی فعلی ایران نگاه کنید، خواهید دید که چند سالی است حرکت دیجیتالی شدن اطلاعات در ایران نیز شدت گرفته است. تعدادی از ادارات و سازمان های دولتی سیستم های اتوماسیون اداری خود را راه اندازی کرده اند و بسیاری دیگر در حال راه اندازی آن هستند. در کنار آن، مراکز اسناد دیجیتالی هم در حال فعال شدن هستند. مشابه همین روند در میان شرکت های خصوصی و اشخاص هم دیده می شود. بنابراین شاید از روی این شواهد به نوعی بتوان گفت که قسمت عمده جامعه فعلی ایران در مرحله «وب ۱.۰» قرار دارد.


● وب ۲
به تدریج کاربران با انبوهی از اطلاعات رو به رو شدند که خود یک مشکل محسوب می شد. باید راه حلی پیدا می کردند. از این جا بود که کم کم «نرم افزارهای مبتنی بر وب» به کمک کاربران آمدند.
هر روز انبوهی از مطالب و اخبار در وب سایت ها و وبلاگ های مختلف به زبان فارسی منتشر می شود. تصورش را بکنید که شما به عنوان یک کاربر چگونه می توانید از تمام اخبار مهم و مطالب جالب مطلع شوید؟
سایت «بالاترین» یک وب سایت فارسی است که بر اساس تفکر «وب ۲.۰» ساخته شده است. صدها کاربر سایت بالاترین هنگام وب گردی هر مطلب جالبی که پیدا می کنند را در این سایت قرار می دهند و کاربران دیگر به آن ها رای می دهند. مطالبی که رای بیشتری بگیرند در رتبه ی بالاتری قرار می گیرد. نتیجه کار این است که هر روز می توان از مطالب پرطرفدار وب فارسی مطلع شد بدون این که مجبور باشید خودتان را در انبوهی از اطلاعات غرق کنید.
«نرم افزارهای مبتنی بر وب» محیط وب را از صفحات ساده تبدیل به دنیایی چند بعدی کرده اند که امکان ارتباطات فردی و کارهای گروهی را فراهم کرده است. شبکه های اجتماعی به سرعت به وجود آمدند و با استقبال گسترده کاربران رو به رو شدند. در حال حاضر کمتر کاربری است که برای خود صفحه ای در یک شبکه اجتماعی نداشته باشد.
شما در صفحه خود در فیس بوک، مای اسپیس و یا یاهو ۳۶۰ چه چیزی دارید؟ فقط اخبار سیاسی؟ قطعاً موضوع فراتر از این است. در آن جا با دوستان خود ارتباط برقرار می کنید. با افراد جدیدی آشنا می شوید. عکس به اشتراک می گذارید و با دیگران بازی های آنلاین انجام می دهید. بله این همان وب نسخه دومی است که به دنبالش بودید. نرم افزاری که بر روی اینترنت قرار دارد. یکی از بهترین تعاریف «وب ۲.۰» این است که وب تبدیل به بستری شده که می توان همه جور نرم افزاری را بر پایه آن ساخت تا کاربران فارغ از نیاز به نصب آن بر روی کامپیوتر شخصی خود بتوانند از هر جایی به آن ها دسترسی داشته باشند.


● استقبال ایرانی ها از وب جدید:
در ایران جوان ها اکثر کاربران اینترنت را تشکیل می دهند. بسیاری از آن ها محدودیت ها در روابط و فعالیت های اجتماعی را از طریق وب ۲.۰ جبران کرده اند. یک مثال مهم، استقبال کاربران فارسی زبان از شبکه اجتماعی «ارکات» بود. پیش از فیلتر شدن این سایت توسط دولت، ایرانی ها رتبه سوم کاربران این سایت را از نظر تعداد اعضا داشتند. بعد از آن نیز کاربران ایرانی حضور فعالی در شبکه های اجتماعی مختلف وب داشتند.


● وب ۳
نسخه سوم وب تازه در حال متولد شدن است. با این که هنوز نمی توانیم در مورد این کودک زیاد حرف بزنیم اما می توان گفت که قرار است که فرزند جدید وب بچه باهوشی باشد. در «وب ۳.۰» بحث اصلی در مورد هوشمند شدن وب است. پیش بینی می شود که در آینده نزدیک کامپیوتر ها، محتوای وب را می فهمند و آن را درک می کنند.
اگر در متنی کلمه «زیگ زاگ» آمده باشد نرم افزاری که در حال خواندن این متن است می داند که زیگ زاگ چیست و چه مطالبی در آن نوشته می شود. اگر در متنی نوشته شد «اول فروردین» نرم افزار متن را به نوروز ربط می دهد.
این درک اطلاعات توسط نرم افزارهای مبتنی بر وب سبب می شود که جستجو و حرکت در اطلاعات بسیار سریع تر و بهینه تر از قبل بشود. نرم افزار ها قادر به شناسایی افراد، مکان ها، رویداد ها و ارتباط آن ها با یکدیگر خواهند بود. ارتباط متقابل اطلاعات با یکدیگر و قابلیت دسترسی به اطلاعات با هر نوع دستگاه ارتباطی از دیگر مشخصه های وب نسخه سوم خواهد بود.
اینترنت با سرعت زیادی در حال تحول است. پیشرفت آن سبب شده که روز به روز نقش پر رنگ تری را در زندگی روزانه افراد بازی کند. مدتی است که روزنامه خواندن افراد زیادی به وب منتقل شده، تلویزیون در حال جایگزین شدن با وب است. دوستی ها از طریق وب آغاز می شود، نرم افزارها بر روی وب کار می کنند، کارها از طریق وب انجام می شود و حتی وب گردی برای خیلی ها جایگزین قدم زدن در خیابان ها شده است.
این فرزند جوان ۱۹ ساله بشر با سرعت در حال پشت سر گذاردن بزرگان قدیمی پیش از خود است. باید عجله کرد و از این جنبش پرسرعت عقب نماند. خیلی از پدر بزرگ ها می گویند: آن قدیم ها ما به کتاب و امکانات دسترسی نداشتیم و برای همین پیشرفت نکردیم. به نظر شما ما چه بهانه ای می توانیم برای نوه هایمان بیاوریم؟
 

 

 

 
   
 
 


 
 
 
 
__._,_.___

Jaraaghe Group 

****************************************

BARAYE OZVIAT DAR GROUP BIA IN ADDRESS :
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
BAD PAINE SAFHE DOKMEYE JOIN RO BEZAN

****************************************
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
http://groups.yahoo.com/group/Jaraaghe/join
-------------------------------------------
more info : www.jaraghe.ir/join




Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

No comments:

Post a Comment