*شايد زندگي آن جشني نباشد که آرزويش را داشتي اما حال که به آن دعوت شده اي تا مي تواني زيبا برقص
بگذارید و بگذرید،ببینید و دل نبندید، چشم بیندازید و دل نبازید، که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
يک قطره اشک مى اندازم تو دريا - تا زمانى كه پيداش كنى دوستت دارم. - اگه پيدا كردي اون وقت تو رو فراموش مي كنم
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
سخت است هنگام وداع ....
آنگاه كه درمي يابي چشماني در حال عبور است...
پاره اي از وجو تو را نيز همراه با خود ميبرد...!!!
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
نمي دانم چرا ما انسان ها عادت داريم آبي وسيع آسمان را رها كنيم و جذب آبي كوچك چشماني شويم كه عمقي ندارد با اينكه مي دانيم روزي بسته خواهد شد اما آسمان كي بسته خواهد شد
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
میگویند که تنهایی رازی دارد که پی بردن به ان یافتن گنج بزرگی است!
این جمله درست است اما نه برای من که از اول عمر تنها هستم
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
بوسه يعني وصله ي شيرين دو لب... بوسه يعني مستي از مشروب عشق... بوسه يعني لذت دل دادگي... لذت از شب . لذت از ديوانگي... بوسه يعني حس خوبه طعم عشق... طعم شيريني به رنگ سادگي... بوسه يعني آغازي براي ما شدن... لحظه ي با دلبري تنها شدن... بوسه سرفصله کتاب عاشقي... بوسه رمز وارد دلها شدن... بوسه آتش مي زند بر جسم و جان... بوسه يعني عشق من با من بمان
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
تو بودی باور من-تو یار و یاور من- تو بودی عشق اول-رفیق آخر من- تو بودی شور هستی-رفیق خوب مستی-تو بودی کعبه ی عشق-مثل خدا پرستی
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
ارزش عمیق هر کس به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد!
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
وقتی که دلم برات تنگ میشه یک ستاره از اسمون می افته اگه دیدی اسمون بی ستاره است تقصیر
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
دوست داشتن را بايد از دختر بچه ها ياد گرفت. آنها در مقابل محبتي كه به عروسك خود مي كنند از او انتظار محبت متقابلي ندارند آنها بدون هيچ توقعي عروسكشان را دوست دارند و دوست داشتن واقعي يعني همين
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
ديگر براي اينکه گريه نکنم
هيچ بهانه اي ندارم
گريه گاهي رمز تدبير اشتباهات است
کاش چمدان عشقمان را آنقدر سنگين نمي بستيم که وسط راه آنرا به زمين بياندازيم وراه را بدون آن ادامه بدهيم
زندگي بدون عشق اينقدرخاليست که بعضي مواقع حتي زودتر از سکوت مي شکند
وتو اي کاش مرا مي فهميدي
اماحالا که مي روي قرارميان ماهيچ ؛ ولي بگو به چه بهانه مي روي
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
با خودم گفتم مگه ميشه که عاشق باشي اما کسي رو به عنوان معشوقت نداشته باشي ؟ يه کم فکر کردم که اين چه عشقيه که کسي نباشه تو عاشقيت ؟اما يه کم که بيشتر واقعيت ها رو ديدم ، ديدم که آره منم عاشقم اما نه عاشق کسي يا چيزي بلکه عاشق کسايي و چيزهايي ، خيلي عجيبه شايد پيش خودتون بگين اين آقا ديوانست ! که واقعا حق رو به شماها ميدم که من ديوانم آره من ديوانم .
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
آيا شما کسي رو ميشناسين که عاشق باشه و عاقلم باشه ؟ من که سراغ ندارم...چون واقعا منافات دارن با هم عشق ديوانگي مياره.عاشق عاقل عاشق نيست .
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
به روی برگ زندگی دو خط زرد می کشم
چشم عاشق تو رو که گریه کرد می کشم
تو رفتی و بدون تو کسی نگفت با خودش
که من بدون چشم تو چقدر درد می کشم
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
سرنوشت ننوشت گر نوشت بد نوشت*اما باور کن که سرنوشت را نمی توان از سرنوشت!
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
براي ديدن،آرشيو كامل قطعات عاشقانه اينجا كليك كنيد
راهبی کنار جاده نشسته بود و با چشمان بسته در حال تفکر بود. ناگهان تمرکزش با صدای گوش خراش یک جنگجوی سامورایی به هم خورد:« پیرمرد، بهشت و جهنم را به من نشان بده!»
راهب به سامورایی نگاهی کرد و لبخندی زد. سامورایی از این که می دید راهب بی توجه به شمشیرش فقط به او لبخند می زند، برآشفته شد، شمشیرش را بالا برد تا گردن راهب را بزند!
راهب به آرامی گفت:« خشم تو نشانه ای از جهنم است.»
سامورایی با این حرف آرام شد، نگاهی به چهره راهب انداخت و به او لبخند زد.
آنگاه راهب گفت:« این هم نشانه بهشت!»
آرشيو داستانهاي خيلي كوچولو
No comments:
Post a Comment